۱۴۰۱ خرداد ۲۸, شنبه

فرهنگ مفاهیم سیاسی (م) ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی (۶)


هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان 

شین میم شین

 

۳۳

·     مهم ترین بخش قوانین جامعتی که توسط ماتریالیسم تاریخی مورد بررسی قرار می گیرند، عبارتند از قوانین کردوکار آگاهانه  و آماجگرایانه انسان ها که فقط با این کردوکار و با این مؤثریت، وجود اوبژکتیو کسب می کنند.

·    یعنی مستقل از اراده و شعور انسان های کنشگر (عمل کننده) جریان توسعه جامعتی را تعیین می کنند.

 

۳۴

·     ماتریالیسم تاریخی این حقیقت امر را به مثابه قانون توسعه بنیادی تاریخ بشری در نظر می گیرد که انسان ها قبل از هر چیزی باید به رفع حوایج حیاتی  مادی خود نایل آیند.

·    یعنی انسان ها قبل از پرداختن به سیاست و علم و هنر و مذهب و غیره، باید بخورند، بنوشند، سرپناهی و پوشاکی تهیه و تولید کنند.

 

۳۵

·    این  مهم ترین تز بنیادی ماتریالیسم تاریخی  به تز «درک ماتریالیستی تاریخ» معروف است که مارکس در «نقدی بر اقتصاد سیاسی» توسعه داده و تدوین کرده است:

 

۱

·    «انسانها در تولید جامعتی حیات خود، وارد مناسبات ضرور (جبری) معینی می شوند که مستقل از اراده و خواست شان اند.

·    به عبارت دقیقتر وارد مناسبات تولیدی معینی می شوند که با سطح توسعه معین نیروهای مولده مادی جامعه مربوطه مطابقت دارند.

 

(مارکس 

دیالک تیک فرم و محتوا

را

به شکل دیالک تیک مناسبات تولیدی و نیروهای مولده بسط و تعمیم می دهد که در آن نقش تعیین کننده از ان محتوا و یا نیروهای مولده است.

این مهمترین دیالک تیک هر جامعه است

و

بدن در نظر گرفتن آن، درک و توضیح رادیکال و ریشه ای جامعه محال است.

مترجم)

 

۲

·    «مجموعه این مناسبات تولیدی تشکیل دهنده ساختار اقتصادی جامعه است.»

 

(مارکس

مناسبات تولیدی هر جامعه

را

ساختار اقتصادی آن جامعه می نامد.

مفهوم ساختار

را

مارکس بر مفهوم فرم ترجیح می دهد.

ساختار هر سیستم به نحوه و نوع ترکیب عناصر آن سیستم اطلاق می شود.

 

مثال:

گاوآهن و شمشیر و خنجر و طشت و چرخ خیاطی و قابلمه و دیگ همگی از اتم های (عنصر شیمیایی) آهن تشکیل یافته اند.

اگر آنها را ذوب کنند، چیزی جز آهن باقی نمی ماند.

تفاوت آنها فقط در ساختارشان اشت.

یعنی

در نحوه ترکیب اتم های آهن با یکدیگر است.

مفهوم فرم برای درک و توضیح خیلی از مسائل کافی نیست.

مراجعه کنید

به

دیالک تیک عنصر ـ ساختار ـ سیستم.

 

 

سیستم

(سامانه)

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7307

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/7306

 

مترجم)

 

۳

·     «مناسبات تولیدی و یا ساختار اقتصادی هر جامعه  پایه و شالوده و زیربنای آن جامعه است که بر روی آن، روبنای قضایی ـ حقوقی و سیاسی بنا می شود.

·    روبنایی که با فرم های شعور جامعتی معینی مطابقت دارد.»

 

(مارکس

اکنون

دیالک تیک زیربنا و روبنا

را

به شکل دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن زیربنا و یا زیربنای اقتصادی یعنی ساختار اقتصادی جامعه می داند.

 

خلایق خر و یا خرپور از این دیالک تیک مارکس نتیجه خرکی می گیرند و اعلام می دارند

 که

برای مارکس،

 فقط اقتصاد معنی و اهمیت دارد

و

منظور مارکس از اقتصاد،

خور و خواب و خر و پف است.

بعد اعلام می دارند

که

«اقتصاد مال خر است»

و

نه مال علما که خیلی خیلی آدمند.

مترجم.)

 

۴

·    «شیوه تولید حیات مادی، مشروط کننده  روند اجتماعی، سیاسی و فکری به طور کلی است.»

 

(شیوه تولید

دیالک تیکی از مناسبات تولیدی و نیروهای مولده

است.

به نظر مارکس در این جمله،

 شیوه تولید هر جامعه تعیین کننده روبنای ایده ئولوژیکی آن جامعه است.

مراجعه کنید به شیوه تولید

 

 

شیوه تولید

 

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/5486 

مترجم)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر