شین میم شین
باب دوم
در احسان
حکایت اول
(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۵۳)
بخش اول
ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
۱
اگر هوشمندی، به معنی گرای
که معنی بماند، نه صورت به جای
معنی تحت اللفظی:
در دیالک تیک صورت و معنی،
نقش تعیین کننده از ان معنی است.
برای اینکه صورت تغییر می یابد و از بین می رود.
ولی معنی ماندگار است.
سؤال
سعدی
در این بیت شعر،
دیالک تیک فرم و محتوا
را
به شکل دیالک تیک (۱) و معنی بسط و تعمیم می دهد.
جواب
سعدی در این بیت شعر، دیالک تیک فرم و محتوا را به شکل دیالک تیک صورت و معنی بسط و توسعه می دهد.
همین دیالک تیک، در فلسفه علمی،
تحت عنوان دیالک تیک فرم و محتوا
جا و مقام خاصی دارد.
سعدی همین دیالک تیک را به طرق مختلف بسط و تعمیم می دهد و به صور گوناگون برای اثبات نظرات خویش مورد استفاده قرار می دهد.
سعدی در دیالک تیک صورت و معنی، یعنی در وحدت تضادمند صورت و معنی، یعنی در با هم بودن و ضد هم بودن همزمان صورت و معنی
نقش تعیین کننده و اصلی را از آن معنی می داند:
«که معنی بماند، نه صورت به جای!»
به نظر او و به درستی (برخلاف نظر ارسطو) معنی ماندگار و پایدار است، نه صورت.
اشکال اصلی نظرسعدی در این مورد، این است که او برای معنی در غیاب صورت وجود مستقل قائل می شود.
سؤال
این شیوه برخورد از لحاظ فلسفی به معنی پاره کردن پیوند تنگاتنگ دیالک تیکی میان فرم و محتوا ست و لذا (۲) و نادرست است.
جواب
این شیوه برخورد از لحاظ فلسفی به معنی پاره کردن پیوند تنگاتنگ دیالک تیکی میان فرم و محتوا ست و لذا متافیزیکی (ضد دیالک تیکی، دوئالیستی) و نادرست است:
فرم و محتوا نمی توانند بدون یکدیگر باشند.
حتی آشفته ترین ملغمه باید فرمی داشته باشد.
نه فرم محض بی محتوا می تواند وجود داشته باشد و
نه محتوای صرف بی فرم.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر