۱۴۰۱ خرداد ۲۶, پنجشنبه

فرهنگ مفاهیم سیاسی (م) ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی (۴)


هیئت تحریریه کلکتیو

برگردان 

شین میم شین

 

۱۷

·     ماتریالیسم دیالک تیکی، نه نتیجه وحدت ماتریالیسم مارکسیستی با دیالک تیک هگلی، بلکه کیفیتا چیز کاملا جدیدی است.

 

۱۸

·     مارکس و انگلس بر ضعف های ماتریالیسم های قبلی غلبه می کنند.

·    خصلت متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) آنها را به نقد می کشند و از ضعف آنها در درک و توضیح ماتریالیستی توسعه جامعتی  پرده برمی دارند.

 

(مارکس و انگلس ماتریالیسم های متنوع قبلی (ماتریالیسم آنتیک، مکانیکی، علم الاشیایی، آنتروپولوژیکی (فویرباخی) و غیره) را نفی دیالک تیکی می کنند و به ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی می رسند.

مترجم)

 

۱۹

·    مارکس و انگلس همراه با ماتریالیسم دیالک تیکی، ماتریالیسم تاریخی را نیز توسعه می دهند.

·    یعنی ماتریالیسم را به توضیح جامعه بشری بسط می دهند.

 

(ماتریالیسم های قبلی، مثلا ماتریالیسم مکانیکی فراسنه در قرن ۱۸ و ماتریالیسم فویرباخ

در عرصه جامعه اصلا ماتریالیستی نبودند.

تماشاگر و منفعل و پاسیو بودند.

با تدوین مفاهیم و قوانین و تئوری های ماتریالیسم تاریخی عام ترین قوانین و قانونمندی های جامعه بشری قابل درک و توضیح می گردند.

ضمنا

جامعه شناسی هم از این به بعد

به عنوان علم تشکیل می یابد و امکان پذیر می گردد.

مترجم)

 

۲۰

·    با تدوین ماتریالیسم تاریخی، راه برای فهم کامل قانونمندی های حیات جامعتی باز می شود.   

 

۲۱

·    مارکس و انگلس بدین طریق می توانند برای اولین بار در تاریخ تفکر فلسفی بشری از دیالک تیک وجود و شعور (که از دیالک تیک های ماتریالیسم دیالک تیکی بود و شامل حال کل هستی می شد. مترجم) به دیالک تیک وجود جامعتی و شعور جامعتی برسند و از نقش تعیین کننده وجود جامعتی در این دیالک تیک، یعنی از نقش تعیین کننده تولید و مبارزه طبقاتی در جامعه بشری پرده بردارند که در آن دایره معارف بنیادی فلسفه بسته می شود و وحدت ناگسستنی تئوری و پراتیک تشکیل می یابد.

 

(دیالک تیک وجود و شعور

مسئله اساسی فلسفه در کل هستی

بود.

یعنی

معیار اصلی برای تعیین و تمیز جهان بینی های ماتریالیستی و ایدئالیستی

بود.

اکنون

با

کشف دیالک تیک وجود جامعتی و شعور جامعتی

معیاری برای تعیین و تمیز جهان بینی های فوق الذکر

در

جامعه بشری

تشکیل می یابد.

مترجم)

 

۲۲

·    وحدت تئوری و پراتیک (اندیشه و عمل) که به طور تئوریکی اثبات می شود و جامه عمل واقعی می پوشد، مهم ترین منبع و سرچشمه خصلت خلاق، اکتیو (فعالیت مبتنی بر آگاهی) و جهاندگرگونساز ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی است.

 

۲۳

·     با ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی، فلسفه ای پا به عرصه وجود می گذارد که بیانگر منافع طبقه کارگر و   بخش اعظم بشریت زحمتکش در فرم تئوریکی است و لذا می تواند به طرز رشد یابنده ای به بنیاد فلسفی جهان بینی توده های خلق مبدل شود.

 

ادامه دارد.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر