۱۳۹۸ آذر ۱۶, شنبه

خرد ـ انسان ـ تاریخ (۱۱۶)

 
 
پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
 
فصل هفتم
اعلام فلسفی استقلال انسان
توسط ایمانوئل کانت
 
بخش اول
قسمت سوم

۱۸
·     کانت حل مسئله مطروحه را، یعنی کشف دلیل امکان سنتز اپریوریکی (ترکیب ماورای تجربی) را و تعیین آن بنا بر منابع آغازینش را با در نظر گرفتن «دو ریشه شناخت بشری» شروع می کند.
·     «دو ریشه ای که شاید از ریشه مشترک نا معلومی نشئت گرفته اند:
·     حسیت و فهم.»
·     (کانت، «نقد خرد محض»، ص ۲۹)

۱۹
·     حسیت و فهم به لحاظ فونکسیون شان در روند شناخت، ضد یکدیگرند.

·     (دیالک تیک حسیت و عقل.
·     مراجعه کنید به دیالک تیک حسی و عقلی. مترجم)

۲۰
·     خط تعیین کننده حسیت را رسپتیویته (دریافت) تشکیل می دهد.
·     رسپتیویته، لیاقت لازم برای ادراک اشیاء است.

۲۱
·     حسیت، جنبه و جانب پاسیو (منفعل) شناخت است.

·     (اشیاء خواه و ناخواه توسط ارگان های حسی در ایینه ضمیر ما منعکس می شوند. مترجم)

۲۲
·     مشخصه فهم اما برعکس حسیت، خودپویی (اسپونتانیته) است.

۲۳
·     فهم، لیاقت لازم برای اندیشیدن به اشیاء است.

۲۴
·     فهم، جنبه و جانب اکتیو (فعال) شناخت است.

۲۵
·     کانت می نویسد:
·     «شناخت ما از دو چشمه بنیادی روح (مجموعه قوای فکری و روحی) فواره می زند:

الف
·     چشمه بنیادی اول، یعنی لیاقت اول، دریافت تصورات است:
·     رسپتیویته ادراکات است.

ب
·     چشمه بنیادی دوم، یعنی لیاقت دوم، شناخت شیئی به مدد این تصورات است:
·     خودپویی (اسپونتانیته) مفاهیم است.

۲۶
·     به مدد لیاقت اول، ما به وجود شیئی پی می بریم
·     (شیئی برای ما موجودیت کسب می کند.)

۲۷
·     به مدد لیاقت دوم، به این شیئ می اندیشیم.
·     (شیئ مورد نظر، اندیشیده می شود.)

۲۸
·     نگرش (نحوه و نوع در نظر گرفتن چیزها و تفسیر آنها) و مفاهیم، عناصر کلیه شناخت ما را تشکیل می دهند.»
·     (کانت، «نقد خرد محض»، ص ۷۴)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر