۱۳۹۸ آذر ۱۶, شنبه

پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۱۹۲)


جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 

مادرشهید قیام 
 پویا بختیار

هیچ مسئولی برای دلجویی حق ورود به منزل ما را ندارد
 خونه ما به روی همه باز است
 اما مسئولان حق ورود ندارند
 نمیخواهم قیافه هیچ کسی را ببینم
 حکم تیر می دهند بعد با دیه می خواهند ما را آرام کنند
نه خیر؛ 
دیه شون برای خودشون و فرزندان شون باشد
 باشد روی بقیه اختلاس ها و فسادهاشون.
ارزش خون فرزند من هزاران میلیارد است
 فقط ادامه راه او می تواند خون فرزند من را جبران کند. 
من محکم و با صلابت در برابر همه ایستاده ام و روز گذشته هم به مدرسه رفته 
و
 بعد از ۲۸ سال معلمی
 از
 دانش آموزانم 
خداحافظی کرده ام.
 
فوندامنتالیسم چیست؟

۱
هیچکدام از این قربانیان رژیم
اهل تفکرنبوده است.

۲
فوندامنتالیسم
مثل فاشیسم است.

۳
عاشق کشتار است.

۴
فوندامنتالیسم
از کشتار همنوعان کیف خر می کند.

۵
بخش اعظم قربانیان جمهوری جنگ و جنایت و جنون و خون
 اصلا 
برای آن
خطرناک
 نبوده اند.

۶
عمدتا اسیر در دست اینها و محبوس در زندان های جهنم جماران بوده اند.
 
 
هنر
شالوده تبیین آدمیان است:

کودکان
قبل از آن که سخن گویند
می خوانند

قبل از آن که بنویسند
می کشند
و
به محص ایستادن بر روی پا
می رقصند

۱
دلیلش چیست؟

۲
تفاوت تکلم
با
ترانه و زمزمه و آواز
و
تفاوت تحریر
با 
نقاشی و رقص
چیست؟

خریت توانگر کند فرد را
خبر کن حریفان ولگرد را

یادداشت های زیر زمینی
فئودور داستایفسکی

انسانی که از زندگی واقعی روی گردانده، اگر او را به آرزویش هم برسانند باز خود را بدبخت می‌پندارد.
هدفی ندارد و نمی‌داند کیست.
دائما به دنبال رنج است و اگر رنجی را از او کم کنند، او باز رنج دیگری را بر خودش تحمیل می‌کند.
و اگر دایره آزادی‌اش را بیشتر کنید، باز با ساختن بهانه‌ای مثل آقابالاسر، دایره اختیاراتش را به دست خودش کوچک‌تر می‌کند.
انسان با ذهن هزارتوی مرموز و پیچیده‌اش
که
هیچ وقت نمی‌توان
سر از کارش درآورد.
گاه از قصد مطابق امیالش پیش نمی‌رود و خواستار عذاب به دستِ خویش است.
انسانی که گاه حاضر است از روی اختیار راه اشتباه را پیش بگیرد،
در آن راه زجر بکشد،
ولی خودش را به خودش ثابت کند و اختیارش را نشان دهد.
انسان موجود عجیبی است که
گم شده،
فردیت ندارد
و ترجیح می‌دهد زیر سایه امنِ همان اسم بشریت
پنهان بماند.
 
۱
این دعاوی فئودور داستایفسکی
باید سطر به سطر تحلیل شوند.

۲
داستایفسکی
در این دعاوی حتی دیالک تیک علت و معلول
را
به یاد نمی آورد.

۳
داستایفسکی خیال می کند
که
اعضای جامعه
مجسمه اند
و
نه
آدم.

۴
مجسمه هایی که یکبار برای همیشه
چنان که او جا می زند
قالب ریزی شده اند.

۵
داستایفسکی هرگز از خود نمی پرسد که
چرا
عضوی از اعضای جامعه
احساس بدبختی می کند؟

۶
احساسات و تصورات و توهمات و تفکرات آدمیان
که
اولین نیستند.
ابتدا به ساکن نیستند
ازلی و ابدی نیستند.

۷
احساسات و تصورات و توهمات و تفکرات آدمیان
ثانوی اند.
معلول اند
علت و علل و دلیل و دلایلی دارند.

۸
رسیدن اعضای جامعه
به
یأس و نومیدی
به
از خود بیگانگی
به
نیهلیسم
به
خودستیزی 
(انتحار)
به
تروریسم
 (فاشیسم، فوندامنتالیسم، آنارشیسم)
دلایل عینی و ذهنی و طبقاتی و معرفتی دارند.

۹
داستایفسکی
در این دعاوی اش
منکر لیاقت معرفتی (شناخت) آدمیان است

۱۰
داستایفسکی میان آدم و خر و یا حتی میان آدم و آجر علامت تساوی می گذارد
و
ادعا می کند که ادمیان غیرقابل شناخت اند.

۱۱
نسخه نجات داستایفسکی
برگشت به مسیحیت است و بس.

۱۲
برگشت داوطلبانه به خرافه و خریت و خردستیزی است

۱۳
بی دیلل نیست
که
زباله های داستایفسکی
 را
زباله هایی 
از 
قبیل جلال جماران و جمکران
به
فارسی
 ترجمه کرده اند.

۱۴
و
 مزخرفات او 
را 
افرادی از قبیل سارتر و کامو و غیره
نشخوار کرده اند:
اگر خدا نباشد
هر کاری مجاز است.

۱۵
حالا
مسئله
خود خدا
شده است
که
وجودش
هر جنایت و جنونی
را
مجاز می سازد.
 
 
مش نوید
از توضیحتوتن متشکرم
ولی این بدان معنا نیست که نظریات کمونیستی ورشکسته
قابل پذیرش در شرایط کنونی ایران باشد
کاوه شداد

۱
من ـ زور از نظرات کمونیستی چیست؟

۲
نظر می تواند حقیقی و یا باطل باشد
ولی
ورشکسته
نه
نظر
بلکه صاحب نظری می شود که نظر باطلی را در نظر داشته است.

۳
مثال:
در نیکااراگوئه جنبش انقلابی پیروز شد.

۴
کونترا (ضد) انقلاب و یا ارتجاع
با حمایت امپریالیسم ترور ضد انقلابی وحشتناکی را از هندوراس شروع کرد

۵
هر مدرسه ای که انقلابیون ساختند تا توده رشد فکری کند و نیروهای مولده توسعه یابند
منفجر شد

۶
هر درمانگاهی و هر اقدام عمرانی مثلا لوله کشی آب و غیره
در نطفه خفه شد.

۷
انقلابیون حامی ساندینیست ها
حتی از کشور مثلا آلمان فدرال
ترور شدند

۸
بالاخره
ساندینیست ها شکست خوردند.

۹
آیا ساندینیست ها ورشکست شده اند و یا شکست خورده اند؟

۱۰
اگر شکست خورده اند
به
دلیل تناسب قوا بوده است 
و 
یا 
به 
دلیل حقانیت نظری لاشخورهای خونریز مرتجع کونترا و سیا؟

۱۱
نظرات ساندینست ها
 ورشکست شده 
و 
یا
 امکان جامه عمل پوشی نیافته؟
 
۱۲
سرنوشت مبارزه طبقاتی که پشت میز چالش فکری تعیین نمی شود.

۱۳
سرنوشت مبارزه طبقاتی در میدان عمل
بسته به تناسب قوا میان انقلاب و ضد انقلاب
تعیین می شود.
 
۱۲
مبارزه ایده ئولوژیکی پیشمرحله مبارزه طبقاتی است
خواه توسط طبقه حاکمه از بالا و با رسانه های همه فن حریف باشد
و
خواه
توسط سگان توده
با
حداقل امکانات

شباهت «دلجویی» شیخ و شاه 

از
 بازماندگان قتل‌عام  

در بامداد روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تظاهرات در اطراف بازار تهران آغاز شد علَم که آمادگی کامل داشت به رئیس شهربانی وقت، سپهبد نصیری، تلفن کرد و دستور تیراندازی داد و در برابر تردید نصیری یادآور شد که به عنوان نخست‌وزیر این دستور را می‌دهد و سپس خود به دفتر نصیری رفت....شمار تلفات این رویداد تاسف‌آور را کمسیون بی‌طرفی، ۸۶ کشته و ۱۹۳ زخمی در تهران اعلام داشت. کابینه عَلم به وزارت اقتصاد، دادگستری و کشور مأموریت داد که جهت حمایت از خانواده قربانیان اقدام کنند. این برنامه منجر به تشکیل کمسیونی شد با عضویت حاج‌آقا رضا مجد از بازاریان معتمد و خوش‌نام، بانو ستاره فرمانفرمایان و یک قاضی بلندپایه. دولت علَم برپایهٔ گزارش تهیه شده توسط این کمسیون برای هزینهٔ زندگی خانواده‌هایی که در این واقعه سرپرست‌شان را از دست داده بودند، مقرری تعیین کرد به گونه‌ای که بعضی از ایشان تا انقلاب اسلامی سال ۵۷ از بودجه نخست‌وزیری ماهیانه دریافت می‌کردند.
 

رهبر ایران با پیشنهادهای آقای شمخانی موافقت کرده از جمله این که "شهروندان عادی که بدون داشتن هیچ‌گونه نقشی در اعتراضات و اغتشاش‌های اخیر (آبان ۹۸) و در میانه درگیری‌ها جان باخته‌اند در حکم شهید" محسوب شوند.
پرداخت دیه و دلجویی از خانواده‌ "قربانیانی که در جریان تظاهرات اعتراضی به هر نحو جان خود را از دست داده‌اند" از جمله پیشنهادهای دیگری است که آیت‌الله خامنه‌ای با آن موافقت کرده است.
رهبر ایران درباره کسانی که بنا بر گزارش شورای عالی امنیت ملی "به صورت مسلحانه و در درگیری با نیروهای حافظ امنیت کشته شده‌اند" موافقت کرده است که "پس از بررسی وضعیت و سوابق خانواده آنان، حساب خانواده‌های موجه و آبرومند از فردی که اقدام به عمل مجرمانه نموده جدا شود."



خیزش اشرار و حوزه نشین گشتن داوطلبانه عخیار

اهدای عنوان «شهید» به‌ اشرار آبان ۹۸
به‌شرط سکوت و یا تأیید رژیم متکی بر جنایت و جنون و خون
توسط بازماندگان اشرار.
طبقه حاکمه طویله جماران
خانواده‌های جان‌باختگان را تطمیع و تهدید می‌کند
حریف

۱
این نشانه چیست؟

۲
این اولا نشانه عقب نشینی طبقه حاکمه است
ثانیا
نشانه بحران در طبقه حاکمه است.

۳
سران هیئت حاکمه کلافه اند.

۴
سید علی
مبارزان عاصی را اشرار می نامد.

واژه اشرار چگونه به ذهن سید علی رسیده است؟

۵
واژه اشرار
حاوی و حامل معنای تاریخی است.

مثل اینکه در تظاهرات خونین اخیر
شاهسون ها در واحدهای قومی بختیاری و کرد و ترک و لر و غیره
دست به تفنگ و تیربار برده اند.

۶
اشرار به انها خطاب می شد و خطاب می شود.

حتی دراویش گنابادی احتمالا مونارشیست اند:
طرفدار سلطنت اند.
روی این مسئله باید کار شود.

۷
به
قول سید علی
اشرار گول شازده
را
خورده اند
و
امنیت و آسایش مردم را به خطر انداخته اند.
۸
سید علی ضمنا
به
دلایل عینی نارضایتی توده
اشاره می کند.
مثلا به گرانی مواد حیاتی
۹
سید علی
ضمنا
ادعا می کند که میزان مصرف بنزین دو برابر شده و باید گرانتر شود تا کاهش یابد
و اعلام می دارد که نارضایتی کسانی که ۵ تا ماشین دارند
امری طبیعی است
و
باید سرکوب شوند.

۱۰
مسئله این است که اشرار شهید و ۸۰۰۰ اغتشاشگر دستگیر شده
نه از آقازاده های دارای کلکسیون ماشین های اخرین سیستم
بلکه از بی خانمانان اند.

۱۱
کلافگی:
سید علی اما ضمن اقرار به کارشناس نبودن خود
اعلام می دارد که
سه برابر شدن قیمت بنزین
تصویب قوای سه گانه است
مثل چیزهایی است که تصویب امام زمان شده اند
و شوخی بردار نیستند و باید اجرا شوند
فرمان اجرایش هم صادر شده است.

۱۲
پیشنهاد سگانه به قوای سه گانه و سید علی:

سید علی می توانست
بسان احزاب امپریالیستی سنگ دفاع از محیط زیست و کاهش گاز خفه کننده کربنیک را به سینه زند
و
خلایق
خر شوند و به عوض مرگ بر سید علی
عرعر کنند و کیف خر کنند.

ولی
دیگر
دیر شده است.

۱۳
در هر صورت
رسانه های طویله می بایستی
کودکان شیرخواره را برای تظاهرات آخر هفته
جهت دفاع از محیط زیست بسیج کنند
تا بتوانند قیمت ها را حسابی بالا ببرند و
سیاره سرگردان زمین را نجات دهند.

۱۴
ظریف الظرفای خوش تیپ و لیلی فرماندار و مجانین جماران می توانستند یک دعوت نامه به گرتا کوچولو
منجی شیرخوار کره ارض
بفرستند و بعد قیمت بنزین را سه و یا حتی ده برابر کنند.

در غرب چنین کنند بزرگان

۱۵
در کشور نه شرقی
بلکه غربی
هم می شد کرد.
ولی
اکنون اندکی دیر شده است.

۱۶
خون در سنگ فرش ها
و
در دست ها ست.

۱۷
با شستن نمی رود

۱۸
 
هی
شکسپیر
بیا و تماشا کن
جای
لیدی مکبث
را
 
لیلی محدث
گرفته است
با
دستانی خونالود و با تاجی از جایزه بر سر.

۱۹
تضادها 
برونی شده اند
 و
ترس ها
 ریخته اند

۲۰
شازده زنگ می زند و به خانواده های اشرار شهید بختیاری
سر سلامت می گوید
و کسی ترسی از شازده گرایی ندارد.

۲۱
الترناتیو سلطنتی برای جماران در حال شکلگیری است.

۲۲
روحانیت کثافت با هارت و پورت اسلامی
سدها را شکسته است
حزب توده 
را 
«کفن» و «دفن»
 کرده است
و 
مناسبات سرمایه داری 
تار و پود طویله 
را 
فراگرفته است.

۲۳
نظام سلطنتی با مینی ژوپ و موزیک غربی
می تواند برگردد
و
روحانیت جماران نشین
به
ریشه های پوسیده اش برگردد
و
حوزه نشین شود
و
مسئله حجاب و تفسیر قرآن و زجرکش کردن زنان و جوانان و بمب اتم و رابطه با عزرائیل و تحریم و غیره
حل شود.

۲۴
داوطلبانه رفتن به حوزه ماقبل تاریخ
بهتر از سقوط بی برگشت به اسفل السافلین تاریخ است.
 
مهم ترین مشخصه منفی ایرانی جماعت
توجه مطلق
به
صاحب نظر و صاحب اثر
و
بی اعتنایی مطلق
به
نظر و اثر
است.

۱
این مشخصه به ستوه آورنده است.

۲
به عوض تحلیل شعر
به
روح و روان و این و آن شاعر
صلوات می فرستند
و
به
منتشر کننده اش
یا
صد آفرین می گویند
و
یا
دشنام می دهند.
 
هی حریف
خرمن این حرف ها را از کجا درو کرده ای؟

۱
فلسفه فرمی از شعور اجتماعی است.
فلسفه
ـ بطور کلی ـ
در مغایرت با مذهب و اسطوره،
به هر نگرش تئوریکی مستدل در باره کل جهان و مقام انسان در جهان
اطلاق می شود.
 
۲
فلسفه در فرم علمی مستدل مارکسیستی ـ لنینیستی اش، بمثابه ماتریالیسم دیالک تیکی و تاریخی، عبارت است از علم عام ترین قوانین حرکت و ساختار طبیعت، جامعه و تفکر (شناخت) و علم مقام انسان در جهان.

۳
«فلسفه» یک واژه یونانی است که
توسط هراکلیت و هرودوت
بنیانگذاری شده
و
به معنی عشق به حکمت و دانش است.

۵
افلاطون و ارسطو
اولین کسانی بوده اند
که
واژه «فلسفه»
را
به
طور خاص، مرزبندی شده و از تأمل گذشته
مورد استفاده قرار می دهند.
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر