۱۳۹۸ اردیبهشت ۱۷, سه‌شنبه

تأملی در «تزهايی راجع به فويرباخ» (۱۳)

 
تزهايی راجع به فويرباخ
کارل مارکس
اديت شده توسط انگلس
 
ترجمه و تحلیل
از
شین میم شین



تز سوم
 
آموزه ماتریالیستی فویرباخ
در
زمینه تغییر شرایط و تربیت،
فراموش می کند
که
شرایط 
توسط انسان ها تغییر می یابند
و
مربی
(تربیت کننده)
خودش
باید
تربیت شود.
 
سؤال این بود
که
اعضای طبقات حاکمه
(اشرافیت برده دار، فئودال، بورژوازی)
چگونه
تربیت شده اند
 و 
بعد 
به
 مقام مربی
 ارتقا یافته اند؟
 
برده داران آغازین
(مثلا حضرت محمد و علی و غیره)
اشراف فئودال
و
بورژوازی
چگونه، کجا و توسط کدامین مربیان
تربیت شده اند؟
 
۱
برده داران آغازین
آخوندهای جامعه اشتراکی اولیه
بوده اند.
 
یعنی
  نطفه طبقه اجتماعی برده دار
در
بطن جامعه اشتراکی اولیه
بسته شده است.
 
پرورشگاه اعضای طبقه اجتماعی برده دار
معابد جامعه اشتراکی اولیه
بوده اند.
 
دلیل این امر
این بوده
که
معابد
محل نگهداری وسایل اساسی تولید 
(آتش فروزان، خیش و گاوآهن و قلاب و وسایل شکار و غیره)
و
نعمات مادی  
 (محصول مازاد بر احتیاج همبود)
از
سویی
و
محل تشکیل و تبلیغ نعمات فکری 
(مفاهیم و افکار)
از
سوی دیگر
بوده است.
 
تصاحب خصوصی نعمات مادی و فکری و وسایل اساسی تولید و تفکر
همان
و
تشکیل نطفه های اولیه طبقه اجتماعی برده دار،
همان.
 
می توان گفت
که
مربیان طبقه حاکمه برده دار
آیات عظام
بوده اند.

۲
اشرافیت فئودال 
نیز
در
بطن جامعه برده داری
رشد می کند.
 
به احتمال قوی
اشرافیت فئودال  
بخشی از اعضای طبقه حاکمه برده دار 
بوده است
که
برای خروج از بحران فرماسیونی
به
دنبال راه گشته اند
و
به
رهاسازی نسبی برده ها
(تبدیل برده به رعیت)
رسیده اند.

این بدان معنی است
که
طبقه حاکمه بعدی
به
خودپروری
پرداخته است.

۳
بورژوازی
نیز
در
 بطن جوامع برده داری و فئودالی
رشد کرده است.


بورژوازی
اما
با طبقات حاکمه برده دار و فئودال
تفاوت بنیادی 
داشته است.

بورژوازی
فئودالیسم و بقایای فرماسیون برده داری
را
همزمان
 مورد هجوم دیالک تیکی ویرانگر قرار داده است:
 
الف
بورژوازی
با
چراغ فروزان رنسانس و روشنگری در دست
وارد ظلمات قرون وسطایی فئودالیسم
شده است
و
با
غولان فلسفی رشگ انگیزی
از 
قبیل دیدرو، روسو، هلوه تیوس، هولباخ، دآلمبر، لامتری و غیره
در
فرانسه
و
کانت و فیشته و هگل و فویرباخ و غیره
در
آلمان
ایده ئولوژی فئودالیسم
(مذهب)
را
به
چالش کشیده و به زانو درآورده است.
 
کانت
به
تنهایی
تبر بر ستون فقرات کاتولیسیسم
فرود آورده است.
 
ب
بورژوازی
از
سوی دیگر
بویژه در فرانسه
تئوری
را
جامه پراتیکی
پوشانده است
و
شطی از خون آبی اشرافیت فئودال و روحانی
را
در
خیابان های پاریس
به
راه انداخته است.
 
بورژوازی
گردن های  کلفت اشراف فئودال و روحانی
را
به
گیوتین 
سپرده است.
 
تربیت طبقه حاکمه مدرن
(بورژوازی
همه جانبه 
بوده است.
 
۴
و
مربی
(تربیت کننده)
خودش
باید
تربیت شود.
 
طبقه کارگر
نیز
به 
مثابه طبقه حاکمه طراز نوین
در
بطن جامعه کاپیتالیستی
رشد می کند و تربیت می شود.
 
طبقه کارگر
نیز
کاپیتالیسم
را
مورد هجوم دیالک تیکی قرار داده است:
 
الف
طبقه کارگر
از
سویی
 مبارزه ایده ئولوژیکی علمی و عمیق رادیکالی
را
بر
ضد ایده ئولوژی بورژوایی
و

ایده ئولوژی دیگر اقشار و طبقات غیر پرولتری
آغاز کرده و ادامه داده است.

ب
طبقه کارگر
از
سوی دیگر
به
رزم  انقلابی بی امان
بر ضد ارکان سرمایه داری
خطر کرده است
و
دستاوردهای عظیم ارجمندی
کسب کرده است.
 
۵
و
مربی
(تربیت کننده)
خودش
باید
تربیت شود.
 
اکنون
منظور مارکس
اندکی روشن شد.
 
پرولتاریا
باید
به
خودپروری
مبادرت ورزد.
 
برتولت برشت
جانشین خلف کارل مارکس
در
شعری
فرمان خودپروری
را
صادر کرده است:
 
در ستایش آموختن 
 برتولت برشت 
 
بکوش.

 ساده ترین چیزها 
را 
نیز
 بیاموز 
 
برای تو
که 
نوبتت اکنون رسیده ست، 
هرگز
دیر نیست.

از 
آموزش الفبای هر چیز شروع کن
این 
در 
نگاه سرسری 
ساده است و ناچیز است

تو
اما
 وقعی بدان مگذار
 فراگیر
و 
برخیز.

تو
باید
همین امروز
 هر آن چه 
را
که
 هست
فراگیری
تا
سکان رهبری به دست بگیری

ای که در تبعیدی،
فراگیر

ای که در زندانی، 
فراگیر
 
ای که در مطبخی و خانه نشینی 
فراگیر
 
  ای که سنت از شصت درگذشته
فراگیر

ای که خانه نداری،
 مدرسه‌ ای پیدا کن

ای که از سرما می لرزی
بیندیش
 
ای که از گرسنگی می نالی
  کتابی به دست آور 
که 
کتاب
جنگ افزار است

تو
باید
سکان رهبری به دست بگیری

هرگز 
از
 پرسیدن، 
، بیم مدار،
 تسلیم مشو
هر چیزی را مپذیر،
خود 
جواب هر چیزی را پیدا کن،
و
اگر جوابی برای هر چیزی نداری،
  چنان دان 
که 
نمی‌دانی

همه چیز حساب و کتاب دارد.
  خودت محاسبه کن 

تو
فردا
  پول همه را خواهی پرداخت 

 بر 
هر رقمی
انگشت بگذار
و 
بپرس:
«از کجا آمد این؟
پول چه چیزی است؟
چرا اینقدر است؟»

تو
باید
سکان رهبری به دست بگیری.

پایان
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر