حریف
در
مورد مشروط سازی و مستثنی سازی اقطاب دیالک تیکی
مثال بیاورید:
اقطاب دیالک تیکی
در
تأثیر متقابل
اند.
ناگزیر
از
همزیستی
اند.
مشروط کننده یکدیگر
اند
و
در عین حال
مستثنی کننده یکدیگر
اند.
منظور
از
اشتراط و یا مشروطیت اقطاب دیالک تیکی
این
است
که
یکی
شرط وجودی دیگری
است.
اگر
مثلا
در
دیالک تیک پرولتاریا و بورژوازی
بورژوازی
نفی و حذف شود،
یعنی
اگر
سلب مالکیت بر وسایل اساسی تولید گردد،
یعنی
اگر
وسایل اساسی تولید
تحت مالکیت همه اعضای جامعه
در آیند،
قطب دیالک تیکی دیگر
یعنی
پرولتاریا
یعنی
اعضای فاقد مالکیت
بر
وسایل اساسی تولید
وسایل اساسی تولید
نیز
نفی و حذف می شود.
مستثنی سازی
ترجمه
واژه آلمانی «بیرون راندن کسی از خانه و بستن در به روی او»
(Ausschließen)
است.
اقطاب دیالک تیکی
ضمن اینکه شرط وجودی یکدیگرند،
سودای از عرصه بدر راندن یکدیگر
را
در
سر
می پرورند.
خواجه شیراز
در
غزل زیر
این
جنبه دیالک تیکی
را
در
فرم های متنوع و متعددی
ماهرانه
تشریح کرده است:
مثلا
دیالک تیک خواندن و راندن
را
حافظ
سمن بویان
غبار غم
چو بنشینند
بنشانند
غبار غم
چو بنشینند
بنشانند
پری رویان
قرار از دل
چو بستیزند
بستانند
قرار از دل
چو بستیزند
بستانند
به
فتراک جفا
دلها
چو بربندند
بر بندند
فتراک جفا
دلها
چو بربندند
بر بندند
ز
زلف عنبرین
جانها
چو بگشایند
بفشانند
زلف عنبرین
جانها
چو بگشایند
بفشانند
به
عمری
یک نفس با ما
چو بنشینند
برخیزند
عمری
یک نفس با ما
چو بنشینند
برخیزند
نهال شوق
در
خاطر
چو برخیزند
بنشانند
در
خاطر
چو برخیزند
بنشانند
سرشک گوشه گیران
را
چو دریابند
در یابند
را
چو دریابند
در یابند
رخ مهر
از
سحرخیزان نگردانند
اگر
دانند
از
سحرخیزان نگردانند
اگر
دانند
ز
چشمم لعل رمانی
چو میخندند
میبارند
چشمم لعل رمانی
چو میخندند
میبارند
ز
رویم
راز پنهانی
چو میبینند
میخوانند
رویم
راز پنهانی
چو میبینند
میخوانند
دوای درد عاشق
را
کسی کاو سهل پندارد
را
کسی کاو سهل پندارد
ز
فکر
آنان
که
در
تدبیر درمان
اند
در مانند
فکر
آنان
که
در
تدبیر درمان
اند
در مانند
چو منصور
از
مراد
آنان
که
بر دارند
بر دار
اند
از
مراد
آنان
که
بر دارند
بر دار
اند
بدین درگاه
حافظ
را
چو میخوانند
میرانند
حافظ
را
چو میخوانند
میرانند
در
این حضرت
چو
مشتاقان نیاز آرند
ناز
آرند
این حضرت
چو
مشتاقان نیاز آرند
ناز
آرند
که
با
این درد
اگر
در
بند درمان
اند
درمان
اند.
پایان
ویرایش
از
دایرة المعارف روشنگری
ادامه دارد.
با
این درد
اگر
در
بند درمان
اند
درمان
اند.
پایان
ویرایش
از
دایرة المعارف روشنگری
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر