۱۳۹۸ اردیبهشت ۲۵, چهارشنبه

تأملی در مقاله ای از دکتر محمد امیدوار (۲۰)

 
اهمیت و نقش مارکسیسم
در رهاسازیِ طبقهٔ کارگر و ستم‌دیدگان در دوران ما
دکتر محمد امیدوار
سخنگوی کمیته مرکزی حزب توده ایران

تحلیلی
از
یدالله سلطان پور
 
۲
فرم کاپیتالیستی همکاری
(و یا بعدها، فرم مانوفاکتور)
به
مثابه انقلاب پیشا انقلاب صنعتی

۱
تأثیرات مشابه و اهمیت مشابهی برای  توسعه و تکامل روند کار
ـ بمثابه سیستم ـ 
نوع دیگری
 از
انقلابات
دارند.

۲
مثلا تحولات بنیادی ئی
که
بر خلاف انقلاب فنی،
 به
عملیات کاری
ـ بلحاظ تحقق فنی ـ
مربوط نمی شوند.

یعنی به ابزارهای کار مربوط نمی شوند.

۳
به عبارت دیگر
 به
 نیروی مولده «کاربست تکنولوژیکی علوم طبیعی» 
(مارکس،«گروندریسه»، ص ۵۸۷)
 مربوط نمی شوند.

۴
بلکه
برعکس آن،
به اجزاء و نیروی مولده مهم «ترکیب اجتماعی روند تولید» و یا «عضوبندی اجتماعی کل تولید»
(مارکس،«گروندریسه»، ص ۵۸۷)
مربوط می شوند،
 از
 استقلال نسبی
برخوردارند
و
برای روند کار مهم اند.

۵
مثال تاریخی برای آن
عبارت است
از
 فرم کاپیتالیستی همکاری
(و یا بعدها، فرم مانوفاکتور)
قبل از پیدایش ماشین های کار،
که
 به
مثابه انقلابی قبل از انقلاب صنعتی
تلقی می شود.

۶
اینجا
 نه فقط
 ساختار و تقسیم کار
 در
نتیجه تأثیرگذاری مشترک کارگران
 تغییر می یابد،
 بلکه
علاوه بر آن،
خصلت و فونکسیون همه وسایل کار منهای ابزار کار،
 دگرگون می شود،
وسایل کاری که «شرایط شیئی روند کار را تشکیل می دهند»:
به
قول مارکس،
«به کار گرفتن تعداد بیشماری از کارگران، ضمن ثابت ماندن شیوه کار،
به
انقلابی در شرایط شیئی روند کار
منجر می شود.»
(مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۱۹۵، ۳۴۳)

۷
در
 این مثال
همکاری،
در
 فرم کاپیتالیستی
انحصاری کردن فونکسیون اداره و رهبری بوسیله طبقه استثمارگر حاکم،
 به
 انضمام برنامه ریزی و هماهنگ سازی اعمال منفرد هدفمند در روند تکنولوژیکی
 و
انفصال توانائی های روحی و تسلط بر آنها
هم
 در
 این فونکسیون اداری
 و
هم
در
رابطه با تهیه تکنیک به کمک علم
 نیز
طبقه بندی اجتماعی مربوطه و نهادینه سازی فونکسیون های کاری بنیادی روند کار
 ـ  بمثابه سیستم ـ
 آشکار می گردد.

 نهادینه سازی چیزی
عبارت است
 از
 در آوردن آن چیز تحت فرم معینی
که
در
جامعه
 به رسمیت شناخته می شود.  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر