۱۳۹۸ اردیبهشت ۲۲, یکشنبه

تأملی در مقاله ای از دکتر محمد امیدوار (۱۷)

 
اهمیت و نقش مارکسیسم
در رهاسازیِ طبقهٔ کارگر و ستم‌دیدگان در دوران ما
دکتر محمد امیدوار
سخنگوی کمیته مرکزی حزب توده ایران

تحلیلی
از
یدالله سلطان پور
 
۱
درست است
 که
 سرمایه‌داری تغییرهای عمده‌ای کرده است. 
 
انقلاب اطلاعات 
 چالش‌ها و نیز فرصت‌های تازه‌ای به وجود آورده است
 
یکی از دلایل حریف برای اثبات تغییرهای عمده (؟) سرمایه داری،
انقلاب اطلاعات
است.
 
سخنگوی حزب توده
از
گنجینه مفهومی فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی
یا
بی خبر
است
و
یا
نسبت به صحت و علمیت مفاهیم آن
شک دارد.
 
به همین دلیل
مفهوم مارکسیستی - لنینیستی و علمی ـ رئالیستی انقلاب علمی ـ فنی
را
که
صدها بار در نشریات و مصوبات حزب توده
تبیین یافته،
به
خاطر نمی آورد.
 
در نتیجه
با
مفاهیم طبقه حاکمه امپریالیستی
«می اندیشد.» 

آنچه
که
اجامر طبقه حاکمه امپریالیستی
در
زر ورق انقلاب اطلاعات و ارتباطات
به
خورد خلایق می دهند،
کمترین ربطی به انقلاب و انقلاب علمی ـ فنی ندارند.
 
ضمنا
جزو مایملک بورژوازی هم نیستند.
 
طبقه کارگر
در
دوره کوتاه حاکمیت خویش،
فلاسفه و علما و فناوران طراز اولی
تربیت کرده است
که
گروهی از آنها
پس از شکست سوسیالیسم
حتی
مدت های مدیدی
در
مراکز علمی و فنی امپریالیستی
کار کرده اند.
 
۲
درست است
 که
 سرمایه‌داری تغییرهای عمده‌ای کرده است. 
 
انقلاب اطلاعات 
 چالش‌ها و نیز فرصت‌های تازه‌ای به وجود آورده است
ما
برای کشف ماهیت آنچه که حریف انقلاب اطلاعات جا می زند،
به
تحلیل مطلبی خطر می کنیم
که
در
مطبوعات امپریالیستی
منتشر شده است:
 
الف
فناوری اطلاعات و ارتباطات 
 
در طول پنج دهه اخیر، 
مجموعه تحولات شگرف در فناوری های اطلاعاتی، ارتباطاتی و مخابراتی، 
دگرگونی هایی اساسی در ساختار نظام جهانی پدید آوردند. 
این تحول را «انقلاب اطلاعات و ارتباطات» نام نهادند.
 
حریف 
تقریبا
تمامی مفاهیم خرافی و غیرعلمی خود
را
از
منابع امپریالیستی
رونویسی کرده است.
 
به نظر مؤلف این توضیحات،
تحولات به عمل آمده در زمینه اطلاعات، ارتباطات و مخابرات (کمونیکاسیون، مبادله افکار)
موجب تغییرات اساسی 
در
ساختار نظام جهانی
شده است.
 
سؤال ناقابل این است
که
من ـ زور 
از 
مفهوم ساختار نظام جهانی
چیست؟
 
اگر 
من ـ زور 
از
نظام جهانی
فرماسیون اقتصادی سرمایه داری 
باشد،
تحولات به عمل آمده در زمینه اطلاعات، ارتباطات و مخابرات
چه تغییری در ساختار آن پدید آورده است.
 
ضمنا
تغییرات حاصله در نیروهای مولده
که
به
طرز خود به خودی 
(اوتوماتیک)
به
تحول بنیادی ساختار اقتصادی (زیربنای اقتصادی، مناسبات تولیدی) جامعه
منجر نمی شود.
 
دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی
فقط
شرایط عینی لازم برای تحول بنیادی جامعه
محسوب می شود.
 
برای تحول بنیادی جامعه
(برای تغییر ساختار اقتصادی جامعه)
به
انقلاب اجتماعی
نیاز مبرم است.
 
اکنون
خطر آن به چشم می خورد
که
انقلاب اجتماعی
با
  انقلاب اطلاعات و ارتباطات و مزخرفات دیگر
جایگزین شود.
 
یعنی
ساختار اقتصادی جامعه
نه
در
اثر انقلاب اجتماعی
بلکه
در
پی انقلاب کذایی اطلاعات و ارتباطات و غیره
دستخوش تحول گردد.
 
ما
در 
این صورت 
با
نوع جدیدی از تکنیسیسم
(با نوع اوپتیمیستی تکنیسیسم)
 سر و کار پیدا می کنیم.

بدین طریق
جای لکوتیو تاریخ
را
یعنی
جای انقلاب اجتماعی
را
توسعه فنی (تکنیکی)
می گیرد
و
استحمار خلایق تکمیل می گردد.

ب
در طول پنج دهه اخیر، 
مجموعه تحولات شگرف در فناوری های اطلاعاتی، ارتباطاتی و مخابراتی، 
دگرگونی هایی اساسی در ساختار نظام جهانی پدید آوردند. 
این تحول را «انقلاب اطلاعات و ارتباطات» نام نهادند.
 انقلابی که نوید پیدایش «جامعه اطلاعاتی» را می داد.
 
جامعه اطلاعاتی؟
 
اکنون
زیر زیرکی و بی سر و صدا
مفهوم مارکسیستی ـ فلسفی ـ سوسیولوژیکی ـ علمی جامعه
تحریف می شود
و
از
رده بیرون انداخته می شود.
 
جای جامعه بشری
با
سیستم نیروهای مولده، زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی
را
جامعه اطلاعاتی بی همه چیز
می گیرد
که
نتیجه توسعه فنی
است.
 
توسعه فنی ئی که انقلاب اطلاعات جا زده می شود.
 
عواموارگی است و یا عوامفریبی و یا هر دو با هم؟
 
در
هر صورت
خرافه امپریالیستی موسوم به جامعه صنعتی
را
خرافه مدرن مد روز دیگری 
به 
نام جامعه اطلاعاتی 
می گیرد.
 
مراجعه کنید 
به
تئوری جامعه صنعتی
در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر