یوسف صدیق (گیلراد)
عاشقانه ها
۱
·
توفان آب در لیوان، روایت قلبی است
·
که در فاصله چشم و دست می لرزد
·
آه، باز هم دریای بی کران نگاهت
۲
·
صدایت، به نور می ماند
·
سکوتم، به ابر
·
بیا و آسمان آبی من باش
۳
·
من ملودی سرگردانی هستم
·
تو، آوازی گمشده
·
و زندگی،
·
کنسرتی در چشم اندازی ناپیدا
۴
·
حواس دیس پرت است
·
حواس میز، حواس زیر دست ها،
·
گیلاس ها
·
همه را عاشق کرده اند
۵
·
ساعت شنی
·
ساعت شنی
·
سقوط ثانیه در ریزش کویری وقت
·
پشت در هیچکس نیست
·
·
دلت می خواهد
·
قراری، نبض بی قراری ات را بگیرد
·
بازمی گردی، بازمی گردی
·
و ساعت را برمی گردانی
·
می دانی طغیان در ذات ثانیه ها نیست
۶
·
من گیلکم
·
و لهجه ام، گاهی بارانی است
·
می گویم:
·
«دوستت دارم»
·
و خزر
·
پاهایت را خیس میکند
۷
·
سقفی از الفبا، فنجانی قهوه
·
و شعر خوشرنگ یک نگاه
·
بنویس قلب من، بنویس
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر