بانگِ بلندِ فتح
(تهران - خرداد ۱۳۶۱)
با سپاس از
مسعود
·
بانگِ بلندِ فتح
·
جانِ عبوس و خستهٔ تهران را
·
ـ در یک نفس -
·
غرقِ غریو کرد.
·
خیلِ کبوتران
·
در آسمان عصر بهاران،
·
انگار فتح نامه های شهیدان را،
·
تا دور جای عالم و آدم،
·
بر بالِ تیزِ قاصد خود برد.
·
صف
·
بی ستیزه، به هم ریخت
·
کشکولِ حرصِ روزیِ نامقسوم،
·
خالی شد.
·
یاور،
·
یگانه،
·
شاد
·
ـ انگار درد و غم سپرده به دشمن -
·
خلق هزار پاره،
·
به هم آمیخت.
شمر
حوضچه
آبگبر
مردنگی
نوعی فانوس
·
ناگاه نور،
·
نور،
·
نور...
·
کندویِ شمرِ خوگرِ خاموشی را،
·
مر٘دنَگیِ بلورِ درخشان ساخت.
·
گلبانگ بام ها،
·
برخاست.
·
برخاست بانگ،
·
بانگِ بلندِ فتح،
·
فتح الفتوحِ خرمِ خونین شهر.
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر