۱۳۹۴ دی ۲۵, جمعه

کلنجار مفهومی ستاره و سار (20)


جمعبندی از
میمحا نجار

سار
بار ديگر از ملک پران شوم
آنچه اندر وهم نايد آن شوم

·        معنی تحت اللفظی:
·        بار دیگر از حد ملائکه نیز فراتر خواهم رفت و به چیزی استحاله خواهم یافت که تصور ناپذیر است.  

ستاره

·        خوب ایراد این بیت مولانا کجا ست؟

سار

·        این بیت مولانا ایراد ندارد.
·        نظر مولانا هم رئالیستی است و هم راسیونالیستی.
·        برای اینکه فرشته وجود خارجی و واقعی ندارد تا انسان تحول کیفی یابد و فرشته شود و بعد پس از طی تغییرات کمی به حد دیگری برسد و تحول کیفی دیگری بیابد.
·        مولانا هم از همین حقیقت امر پرده برمی دارد و می گوید که نمی داند:

آنچه اندر وهم نايد آن شوم

ستاره

·        آره.
·        حق با تو ست.
·        ادامه بده.  
سار
پس عدم گردم، عدم چو ارغنون
گویدم، کانا الیه راجعون

·        معنی تحت اللفظی:
·        تحول کیفی نهائی ام، عدم و یا نیستی خواهد بود.
·        خلأ خواهد بود.
·        چیزی خالی شبیه ساز ارغنون خواهد بود.
·        سازی که ضمنا به من می گوید:
·        از خلأ و عدم  آمده ایم و به حلأ و عدم برمی گردیم.

ستاره


·        تو واقعا نهنگی.
·        فقط نهنگان می توانند از عهده معنی کردن چنین ابیاتی بر آیند.

سار

·        آره.
·        پس چه فکر کردی؟

·        بهتر هم همین است.

ستاره

·        تو این چیزها را از کجا می دانی؟

·        مگر نگفتی فیزیک خوانده ای؟

·        این حرف ها که به متافیزیک مربوط می شوند و نه به فیزیک.  

سار


·        دلیلش چیز دیگری است.
·        بگذار به هماندیشی ادامه دهیم.

·        هندوانه ها را به عبث هدر و حیف و میل مکن.  

ستاره

·        نه.
·        جدی گفتم.
·        ولی ادامه بده.

سار
پس عدم گردم، عدم چو ارغنون
گویدم، کانا الیه راجعون

·        مولانا نقطه اوج تکامل را فنا می داند.

·        مولانا فقط در این صورت می تواند تئوری وحدت وجود را نمایندگی کند.

·        در قاموس او، بشریت از عدم نشئت می گیرد و پس از رشد به عدم برمی گردد.

·        عدم از دید تئولوژی و مولانا به معنی بازتشکیل شرایط قبل از آفرینش هستی است.

ستاره

·        این اما به چه معنی است و به کجا منتهی می شود؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر