۱۳۹۴ دی ۲۲, سه‌شنبه

سیری در شعری از میرزا علی معجز (29 )


میرزا علی معجز
(1252 ـ 1313)
(1873 ـ 1934)
رسول پیگیر هومانیسم، رنسانس و روشنگری

ویرایش، ترجمه و تحلیل از
میمحا نجار

شعرخوانی میرزا علی معجز  
به مناسبت افتتاح اولین مدرسه دخترانه
در شبستر
در سال 1309 هجری شمسی

1
شعرخوانی میرزا علی معجز  
به مناسبت افتتاح اولین مدرسه دخترانه
در شبستر

·        این شعر را میرزا علی معجز در گردهمائی سکنه شبستر به مناسبت افتتاح اولین مدرسه دخترانه، برای حضار خوانده است.
·        از دو صورت قصه خالی نیست:

الف
·        یا معجز آن را در خانه سروده و از روی کاغذ خوانده است.  

ب
·        یا اینکه در گردهمائی از او خواسته اند که حرفی بزند و او فی البداهه این شعر را سروده است.

·        معجز شاعری عادی و معمولی نبوده است.
·        معجز تجسم انسانیِ شعر و شعور و شعار بوده است.

·        یعنی شاعری اندیشنده و رزمنده بوده است و اکثر اشعار خود را در واکنش به کنش ها و پدیده ها ـ فی البداهه ـ سروده است.
·        معجز روشنگری بی نظیر بوده است و کمترین شباهتی به شعرای جفنگ سرای ایران نداشته است.

2
خوش اولار سیزین دیارون، گل و لاله و هزاری
 او هزار و لاله زارون، نغماتی بی نهایت
 او طرف گوزه للرینین، گوزی، قاشی دلربا دور
 حرکاتی جانفزا هم سکناتی بی نهایت

·        معنی تحت اللفظی:
·        لاله و گل و بلبل دیار شما خوشایند است و نغمات بلبلان لاله زاران تان بی نهایت دلنشین.
·        چشم و ابروی زیبا رویان دیار شما زیبا و حرکات و سکنات شان بی نهایت جان افزا ست.

·        این بند آغازین این شعر است.
·        شاعر روشنگری ـ قبل از همه ـ محیط مربوطه را توصیف می کند.
·        اما چه توصیفی!


3
خوش اولار سیزین دیارون، گل و لاله و هزاری
 او هزار و لاله زارون، نغماتی بی نهایت
 او طرف گوزه للرینین، گوزی، قاشی دلربا دور
 حرکاتی جانفزا هم سکناتی بی نهایت

·         حیرت انگیز است که معجز دیالک تیک طبیعت اول و طبیعت دوم (جامعه) را به شکل دیالک تیک گل و لاله و بلبل دیار و چشم و ابرو و حرکات و سکنات زیبا رویان آن بسط و تعمیم می دهد.
·        در نتیجه، در این بند شعر، زیبائی طبیعی دست در دست با زیبائی انسانی می رود.
·        این طرز و طراز روشنگری معجز، فی نفسه فوق العاده ستایش انگیز است.
·        شاید معجز دانش تئوریکی لازمه را در اختیار نداشته باشد.
·        ولی خود موضعگیری انقلابی، «میدان دید باز و وسیعی» (فروغ فرخزاد) درا ختیار او قرار می دهد.
·        یعنی تفکر دیالک تیکی به شاعر هدیه داده می شود.
·        وقتی از صافی های طبقاتی در روند انعکاس واقعیت عینی در آئینه ضمیر انسان ها سخن می رود، به همین دلیل است.

4
وئرر ال اله قیز اوغلان، دانوشار، گولر، ایچر، می
         چالینار کمانچا و نی، ائدر استماع الف ـ بی
         لب یاری یار ئوپنده، دییه ر عرش و فرش:
        «اوخی»!
         سه وه رم عموغلی، منده او حیانی بی نهایت

·        معنی تحت اللفظی:
·        در دیاران دیگر، دختر و پسر دست در دست به گفت و گو می نشینند، خنده بر لب، باده می نوشند.
·        کمانچه و نی می شنوند و الف با می آموزند.
·        به هنگام بوسیدن لب یار توسط یار، عرش و فرش حتی آه حسرت می کشند.
·        پسر عمو، من هم چنین شرایطی را بی نهایت  دوست می دارم.

·        معجز جهاندیده است.
·        معجز جوانی اش را در ترکیه و دیاارن دیگر گذرانده است و دلش گنجینه دانش تجربی است.
·        به همین دلیل بلافاصله به مقایسه مبادرت می ورزد و از روند و روال زیست دیگر در جاهای دیگر گزارش می دهد.
·        از برابری واقعی زن و مرد گزارش می دهد.
·        از همنشینی مهر آمیز دختر و پسر و لذت از زندگی، فرهنگ، هنر و عشق گزارش می دهد و آرزو می کند که در دیار او نیز دیوارهای جدائی میان زن و مرد محو شوند.


·        انتقاد اجتماعی معجز در سال 1309 کماکان فعلیت (اکتوئالیته) دارد.

·        وضع در این زمینه ـ چه بسا ـ حتی بدتر شده است.

·        چون تحقیر و تهدید و تخریب و تنبیه زنان و اسیدپاشی به روی زیبا رویان دیار نشانه سقوط وحشت انگیز به قهقرای توحش است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر