ویرایش
و تحلیل از
مسعود
بهبودی
برگردان مژده دقيقي
وزنه
هايي که او بر مي دارد بار مشکلات است،
مشکلات بچه هايش،همسايه هايش
مشکلات شما.
مشکلات بچه هايش،همسايه هايش
مشکلات شما.
·
نویسنده اکنون مقوله «وزنه» را از
صراحت می گذراند:
·
می توان گفت که او وزنه را به شکل
مشکلات زندگی بسط و تعمیم می دهد.
·
این کرد و کار نویسنده اما به چه
معنی است؟
1
وزنه
هايي که او بر مي دارد بار مشکلات است،
مشکلات بچه هايش،همسايه هايش
مشکلات شما.
مشکلات بچه هايش،همسايه هايش
مشکلات شما.
·
این بدان معنی است که او از عالم
عام به خطه منفرد و خاص برمی گردد.
·
تفکر مفهومی یعنی همین.
·
گذار از منفرد و خاص به عام و
برگشت مجدد از عام به منفرد و خاص.
2
هراکلیت (550 ـ 480 ق. م.)
فیلسوف ماقبل سقراطی یونان
افق فلسفی هراکلیت:
تجربه و دانش
شدن و فنا شدن
وحدت و تضاد
کاینات و آتش
واژه و روح
دولتشهر و حقوق مدنی
انسان و خدا
عقل و جهل
·
هراکلیت خواهد گفت:
·
پیمایش مضاعف راه واحد:
·
رفتن راه واحد و برگشتن از همان
راه.
·
رفتن از منفرد و خاص (مشکلات نان و
جان و زبان و روح و روان و غیره) به عام (وزنه) و رجعت از وزنه به منفرد و خاص (مشکلات
نان و جان و زبان و روح و روان و غیره)
·
مراجعه کنید به دیالک تیک منفرد (خاص)
و عام در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
3
وزنه
هايي که او بر مي دارد بار مشکلات است،
مشکلات بچه هايش،همسايه هايش
مشکلات شما.
مشکلات بچه هايش،همسايه هايش
مشکلات شما.
·
نویسنده در این جمله، ضمنا از مجرد
(انتزاعی) به مشخص برمی گردد:
·
از مقوله مجرد و یا انتزاعی «وزنه»
به مشکلات مشخص زندگی برمی گردد.
·
وزنه مفهومی است که در اثر تجرید
مشکلات متنوع زندگی تشکیل شده است.
·
دیالک تیک مجرد و مشخص
·
چرا دیالک تیک؟
·
درست به همان دلیل هراکلیت:
·
رفتن از مشخص (مشکلات نان و جان و
زبان و روح و روان و غیره) به مجرد (مفهوم و یا مقوله انتزاعی وزنه) و برگشت از
انتزاعی و یا مجرد (وزنه) به مشخص (مشکلات
نان و جان و زبان و روح و روان و غیره)
4
وزنه
هايي که او بر مي دارد بار مشکلات است،
مشکلات بچه هايش،همسايه هايش
مشکلات شما.
مشکلات بچه هايش،همسايه هايش
مشکلات شما.
·
فرق، تفاوت و تضاد وایدمن در این
فراز از نوشته او با روشنفکران فاشیسم و فوندامنتالیسم اکنون آشکار می گردد:
·
یکی از مشخصات اصلی اعضا و
وابستگان به طبقات اجتماعی واپسین، در کانون هستی قرار دادن خویشتن و احیانا امثال
خویش است.
·
اگوئیسم تهوع انگیز است:
من بامدام
در شب سنگین برفی بی امان
بدین رباط فرود آمدم
هم از نخست، پیرانه
خسته
·
طرف از بدو تولد پیر و خسته بوده
است.
·
تار و پود آثار و اشعار جلال آل
احمد و احمد شاملو و امثالهم میدان یکه تازی پر هارت و پورت خویشتن آنها ست.
·
همه چیز در خدمت اگوئیسم مقدس آنها
ست.
·
حتی شهدای بدترین دشمن شان، بهانه
ای برای خود عظیم نمائی و در یکدانه نمائی است.
5
وزنه
هايي که او بر مي دارد بار مشکلات است،
مشکلات بچه هايش،همسايه هايش
مشکلات شما.
مشکلات بچه هايش،همسايه هايش
مشکلات شما.
·
نویسنده برای معرفی مادر پرولتر، دیالک
تیک خاص و عام را این بار، به شکل دیگر بسط و تعمیم می دهد:
·
به شکل دیالک تیک بجه هایش (خاص) و
همسایه هایش و این و آن (عام)
·
در اشعار و آثار شعرای توده نیز می
توان شاهد همین روند و روال بود:
مثال
محمد
زهری
آتشفشان
آواز،
در
خشم من نشسته،
در
خشم دیگران نیز.
خورشید
تشنهٔ ی راز،
در
چشم من نشسته،
در
چشم دیگران نیز.
·
این شعر محمد زهری، در مجموع، شعری
اوتوبیوگرافیک است و خواننده اصلا انتظار گذار از خود به خلق را، گذار از منفرد به
عام را ندارد.
·
ایده ئولوژی ولی کار خود را می
کند:
·
دیالک تیک فرد و جامعه ـ بویژه ـ در
پایان شعر به شکل دیالک تیک من و دیگران بسط و تعمیم می یابد.
·
اگر دقت شود همین دیالک تیک خاص و
عام، فرد و جامعه بر ذره ذره این شعر نیز بال گسترده است.
6
وزنه
هايي که او بر مي دارد بار مشکلات است،
مشکلات بچه
هايش،همسايه هايش
مشکلات شما.
مشکلات شما.
·
مادر نویسنده، پرولتری مسلح به شعور
طبقاتی و حتی مسلح به آگاهی طبقاتی است:
·
به همین دلیل، نه فقط وزنه خاص خود
را برمی دارد، بلکه همزمان وزنه همزنجیران خود را نیز.
·
نه فقط وزنه عضوی و یا اعضائی از جامعه
را، بلکه همزمان وزنه توده را برمی دارد.
·
این حقیقت امر در ادامه این مطلب،
روشنتر می گردد:
7
هر
مصيبتي که بر سرش آوار شود يا در خبرها جار زده شود،
مادرم پيکر نحيفش را زير آن مي چپاند
آن وزنه را محکم مي گيرد، بالا مي برد، نگه مي دارد.
به خدا قسم،
گاهي صداي جير جير و ناله عضلاتش را
زير بار آن خروارهاي نامرئي
مي شنوم.
مادرم پيکر نحيفش را زير آن مي چپاند
آن وزنه را محکم مي گيرد، بالا مي برد، نگه مي دارد.
به خدا قسم،
گاهي صداي جير جير و ناله عضلاتش را
زير بار آن خروارهاي نامرئي
مي شنوم.
·
اکنون خواننده ـ بی اختیار ـ هم با
مقوله هومانیسم آشنا می شود و هم با مقوله همبستگی
·
همبستگی پرولتری.
·
همبستگی اصیل و زلال و بی ریا.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر