۱۳۹۴ مرداد ۱۱, یکشنبه

دیکتاتوری پرولتاریا (1)


پروفسور دکتر گونتر هیدن
برگردان شین میم شین

·        دیکتاتوری پرولتاریا بیانگر محتوای طبقاتی و خصلت دولتی قدرت طبقه کارگر است.

1
·        دیکتاتوری پرولتاریا ـ به مثابه نتیجه انقلاب سوسیالیستی ـ تشکیل می شود.

2
·        دیکتاتوری پرولتاریا پیش شرط ساختمان (بنای)  سوسیالیسم و کمونیسم است.

3

·        لنین  می نویسد:

الف
·         «آموزش مبارزه طبقاتی ـ بالضروره ـ به برسمیت شناسی حاکمیت سیاسی  پرولتاریا، یعنی به دیکتاتوری پرولتاریا، به قدرت تقسیم ناپذیر متکی بر قهر مسلحانه بلاواسطه توده ها منتهی می شود.

ب
·        سرنگونی بورژوازی، تنها از طریق ارتقای پرولتاریا به درجه طبقه حاکمه تحقق می یابد.
·        تا بتوان مقاومت اجتناب ناپذیر و بی امید بورژوازی را در هم شکست و برای تجدید نظام اقتصادی، همه توده های زحمتکش و تحت استثمار را سازمان داد.»
·        (لنین، «کلیات»، جلد 25، ص 416)

4
·        دیکتاتوری پرولتاریا دوره گذار از کاپیتالیسم به کمونیسم را در برمی گیرد.

5

·        کلاسیک های مارکسیسم می گویند:

الف
·        «میان جامعه کاپیتالیستی و جامعه کمونیستی دوره تبدیل انقلابی اولی به دومی قرار دارد.
ب
·        این دوره ـ در عین حال و ضمنا ـ دوره گذار سیاسی نیز است.

ت
·        این دوره، دوره ای است که دولتش چیزی غیر از دیکتاتوری انقلابی پرولتاریا نمی تواند باشد.»
·        (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد 19، ص 28)

6
·        رهبری جامعه  و دولت در دوره دیکتاتوری پرولتاریا به طبقه کارگر زیر رهبری حزب مارکسیستی ـ لنینیستی اختصاص دارد.

7
·        طبقه کارگر قدرت خود را در اتحاد با دهقانان و دیگر اقشار زحمتکش و دموکراتیک جامعه جامه عمل می پوشاند.

الف
·        دیکتاتوری پرولتاریا برای زحمتکشان دموکراسی است.

ب
·        دیکتاتوری پرولتاریا ابزار حاکمیت طبقاتی پرولتاریا بر بورژوازی و وسیله سرکوب مقاومت بورژوازی است.

ت
·        دیکتاتوری پرولتاریا برای طبقه کارگر و خلق، دولتی دموکراتیک از طراز نوین است و برای استثمارگران سرنگون شده و ایادی آنان که برای نابودی مناسبات اجتماعی نوین از هیچ تلاش و توطئه ای کوتاهی نمی ورزند، دولتی دیکتاتور از طراز نوین است.

پ
·        استقرار دیکتاتوری پرولتاریا به معنی پیدایش نوع نوینی از دموکراسی است.
·        به معنی دموکراسی سوسیالیستی است.

ث
·        دیکتاتوری پرولتاریا یکی از قانونمندی های عام انقلاب سوسیالیستی است.

ج
·        پذیرش دیکتاتوری پرولتاریا معیار تعیین کننده ای برای تعیین خصلت انقلابی و علمیت ایدئولوژی و سیاست احزاب کارگری است.

ح
·        عدم پذیرش دیکتاتوری پرولتاریا هم مشخصه رویزیونیسم است و هم مشخصه آنارشیسم.

خ
·        چالش و کشمکش بر سر دیکتاتوری پرولتاریا محتوای اصلی مبارزه ایدئولوژیکی میان احزاب مارکسیستی ـ لنینیستی و جریانات رویزیونیستی و دگماتیکی و گرایشات موجود در جنبش کارگری مدرن را تشکیل می دهد.

8
·        ضرورت برقراری دیکتاتوری پرولتاریا به علل تاریخی است و گرنه با ماهیت طبقه کارگر ـ بطور کلی ـ انطباق ندارد.

9
·        پرولتاریا دموکراتیک ترین طبقه در میان همه طبقات اجتماعی است.

10
·        پرولتاریا بنا بر موقعیت طبقاتی خویش، استثمار طبقات دیگر را هرگز آماج خود قرار نمی دهد.

11
·        طبقات اجتماعی دیگر ـ اما بر عکس ـ درست به نیت استثمار توده ها، حاکمیت سیاسی خود را بر پا می دارند.

12
·        مبارزه طبقه کارگر ـ بر خلاف طبقات دیگر ـ تشکیل جامعه ای را آماج خود قرار می دهد که در آن، استثمار انسان بوسیله انسان ریشه کن می شود و دولت نیز همراه با دستگاه فشار خویش رو به زوال می رود و محو می شود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر