۱۳۹۲ اسفند ۲۱, چهارشنبه

سیری در جهان بینی آیت الله طالقانی (2)


آیت الله طالقانی
حتی برای زن‌ های مسلمان هم در حجاب اجباری نیست،
چه برسد به اقلیت‌ های مذهبی.
 ما نمی‌گوییم زن‌ها به ادارات نروند و هیچکس هم نمی‌گوید
 زنان عضو فعال اجتماع ما هستند.
 اسلام و قرآن و مراجع دین می‌ خواهند شخصیت زن حفظ شود.
هیچ اجباری هم در کار نیست.
مگر در دهات ما از صدر اسلام تاکنون زنان ما چگونه زندگی می ‌کردند؟
مگر چادر می ‌پوشیدند؟
کی در این راهپیمایی‌ها زنان ما را مجبور کرده
که با حجاب یا بی‌حجاب بیایند؟
 این‌ها خودشان احساس مسئولیت کردند،
اما حالا اینکه روسری سر کنند یا نکنند، باز هم هیچکس در آن اجباری نکرده است.

تحلیلی از شین میم شین

آیت الله طالقانی
حتی برای زن‌ های مسلمان هم در حجاب اجباری نیست
چه برسد به اقلیت‌ های مذهبی.

·        این سخنان آیت اله طالقانی باید زمانی بر لب رانده شده باشد که اقلیت های مذهبی از روی کار آمدن ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی ابراز نگرانی کرده اند.
·        ما آیت الله طالقانی نمی شناسیم و این اولین مطلبی است که از ایشان می خوانیم.
·        از دو صورت قصه خالی نیست:

الف
·        یا ایشان قصد عوامفریبی داشته اند.

ب
·        و یا کمترین شناختی از روحانیت و فوندامنتالیسم شیعی نداشته اند.

1
·        ما اهل پیشداوری نیستیم.
·        شنیده ایم که گفته اند:
·        «هرگاه دلسرد و نا امید می شوم، نزد امام می روم تا تقویت روحی و روانی کسب کنم.» (نقل به مضمون)

·        چنین کسی نمی تواند از نقشه ها و دسیسه های روحانیت بی خبر باشد.
·        علاوه بر این، ایشان بی شک با بسیاری از روحانیان و طرفداران خمینی در زندان و بیرون از زندان آشنا بوده اند و نمی توانند از فاناتیسم آنان بی خبر باشند.   

2
·        در هر صورت بی پایگی این ادعا از همان روزهای اول پیروزی روحانیت بر سلطنت آشکار شد.

·    نه تنها زنان اقلیت های مذهبی، بلکه تمامی زنان کشور تحت فشار مادی و روحی و روانی و ایدئولوژیکی قرار گرفتند.

3
ما نمی ‌گوییم زن‌ها به ادارات نروند و هیچکس هم نمی‌گوید.

·        شاید حق با آیت الله طالقانی باشد.
·        این نگفتن ها ولی به دلایل اوبژکتیف و سوبژکتیف مختلف بوده است:

4
·        اولا به دلیل نیاز جامعه به نیروی کار مادی و فکری و فرهنگی و آموزشی و پرورشی زنان بوده است.

5
·        این ثانیا به این دلیل بوده که چرخ توسعه جامعه را نمی توان به عقب برگرداند.

·        در جامعه، انقلاب بورژوائی نیرومندی از بالا صورت گرفته است و زنان عملا وارد جامعه گشته اند.

·        ضد انقلاب (سفید) فئودالی ـ فوندامنتالیستی، دیگر نمی تواند بدون زیر علامت سؤال قرار دادن دعاوی «مدرن» فوندامنتالیستی، نیمه دیگر جامعه را خانه نشین سازد.

·        این در طبیعت و ذات هر ضد انقلابی است که به برخی از وظایف اصلی انقلاب سرکوب گشته، جامه عمل بپوشاند.    

6
زنان عضو فعال اجتماع ما هستند.

·        این سخن آیت اله طالقانی خود تأییدی بر صحت حدس ما ست.

·        زنان عملا عضو فعال جامعه گشته اند و طنز قضیه اینحا ست که با پیروزی ارتجاع فئودالی ـ فوندامنتالیستی، دیگر هیچ بهانه ای بر مظهر کفر بودن مدرسه و دانشگاه و رادیو و تلویزیون و غیره کارگر نمی افتد.
·        فاناتیک ترین خرده بورژوازی سنتی حتی به محض پیروزی روحانیت به خرید رادیو، تلویزیون و ارسال دختران خود به مدرسه و دانشگاه و سینما و اشتغال در ادارات و مؤسسات خصوصی و دولتی می پردازند.
   
7
·        این واقعیت امر دال بر صحت حدس حریفی است که روی کار آمدن حرفه ای ترین و سنتی ترین سدسازان را تنها راه تخریب سدهای ایدئولوژیکی برپا شده در خط سیر لکوموتیو تاریخ دانسته است.

·        موش نقب زن تاریخ اگر در راه خود به صخره ای صعب برخورد کند، مسیر عوض می کند و از جای نرمتری به حفر حفره لازم می پردازد:
·        سدهای سدید سنتی در ایران (شاید هم در دیگر کشورهای  منطقه) ـ اگر هم به بهائی بسیار گران ـ بوسیله پاسداران سنتی سنت (روحانیت)  برچیده می شوند.

8
·        موش نقب زن تاریخ، طناز ترفندمند تردستی است:
·        تاریخ کاری را که به صدها سال روشنگری نیاز دارد، گاهی در عرض دهها سال به انجام می رساند، آن هم به طرز حیرت انگیزی.

·        تاریخ در عرض سی سال بدست خود روحانیت، تیشه تجربی و ژرف بر ریشه های تنومند باورهای مذهبی، خرافی، اخلاقی، اوتوپیکی و سنتی فرود می آورد و راه را بطور عینی برای جهش انقلابی ژرف هموار می سازد.

·        اکنون عقب مانده ترین افراد حتی به برتری رژیم بورژوائی شاه نسبت به جمهوری جهل و جنون آشکارا و یا پنهانی اعتراف می کنند.

·        در صورت فقدان آلترناتیو کارگری ـ کمونیستی امکان روی کار آمدن رژیم قبلی وجود دارد. 

·        البته اکنون میان طبقه حاکمه فعلی و قبلی فرق ماهوی وجود ندارد.

·        حتی اگر سلطنتیسم دوباره زمام امور را بدست گیرد، قادر به نجات جامعه از بحران ساختاری نخواهد بود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر