۱۳۹۱ دی ۱۴, پنجشنبه

سیری در جهان بینی ملا نصرالدین (1)

يک روز ملا نصر الدین برای تعمیر بام خانه خود مجبور شد، مصالح ساختمانی را بر پشت خر بگذارد و به بالای پشت بام ببرد.
خر هم بسختی از پله ها بالا رفت .
ملا مصالح ساختمانی را از دوش خر برداشت و سپس خر را بطرف پایین هدایت کرد.
ملا نمی دانست که خر از پله بالا می رود،
ولی به هیچ وجه از پله پایین نمی آید.
هر کاری کرد خر از پله پایین نیامد.
ملا خر را رها کرد و به خانه آمد ، که استراحت کند.
در همین موقع دید خر دارد روی پشت بام بالا و پایین می پرد .
وقتی که دوباره به پشت بام رفت ، می خواست خر را آرام کند که دید خر به هیچ وجه آرام نمی شود.
بناچار خودش برگشت پایین .
بعد از مدتی متوجه شد که سقف اتاق خراب شده و پاهای خر از سقف چوبی آویزان شده.
بالاخره خر از سقف به زمین افتاد و مرد .
ملا نصر الدین گفت:
لعنت بر من که نمی دانستم که اگر خر به جایگاه رفیع برسد،
هم آنجا را خراب می کند و هم خودش را می کشد!
سرچشمه:
صفحه فیسبوک مهر داد

شین میم شین
    
·        این اولین مطلبی است که ما از ملا نصرالدین مورد تامل قرار می دهیم.
·        هدف ما آشنائی با جهان بینی ملا ست.

تز اول
يک روز ملا نصر الدین برای تعمیر بام خانه خود مجبور شد، مصالح ساختمانی را بر پشت خر بگذارد و به بالای پشت بام ببرد.
خر هم بسختی از پله ها بالا رفت .

·        به هیچ ترفندی نمی توان به مؤلف این ماجرا حق نداد.
·        چون خر ـ با پوزش پیشاپیش از خر، به مثابه همکار و همراه و همنشین خدمتگزار دیرین بشریت ـ قاعدتا باید ناتوان از گذار از پله های ترقی باشد.

·        اکنون باید به این سؤال جواب داد که خر در تحت چه شرایطی می تواند خود را به پشت بام ملتی برساند؟

الف

·        دلیل عینی (اوبژکتیف) اینکه ملا مصالح ساختمانی را بوسیله خر به پشت بام می برد و نه بکمک وسایل مکانیکی و الکتریکی معمول، سطح نازل توسعه نیروهای مولده در جامعه است.
·        و گرنه خر می بایستی جای خود را به وسایل پیشرفته تر مکانیکی و الکتریکی و غیره بسپارد و ره صحرا گیرد و مثل بقیه جانوران از زیر سلطه بشریت آزاد گردد.

ب

·        دلیل سوبژکتیف هم سطح نازل توسعه نیروهای مولده و هم استفاده از خر به مثابه وسیله تولید و خدمات، سطح نازل توسعه شعور اجتماعی ملا ست که دست در دست با سطح توسعه وجود اجتماعی او می رود.
·        دیالک تیک فرهنگ مادی و فرهنگ معنوی بسط و تعمیم دیالک تیک وجود اجتماعی و شعور اجتماعی است.
·        دیالک تیکی که اقطاب متضاد آن تحت تأثیر متقابل همدیگر اند.

تز دوم
ملا مصالح ساختمانی را از دوش الاغ برداشت و سپس الاغ را بطرف پایین هدایت کرد.
ملا نمی دانست که خر از پله بالا می رود،
ولی به هیچ وجه از پله پایین نمی آید.
هر کاری کرد الاغ از پله پایین نیامد.

·        صحت نظر ما در همین تز تأیید می شود:
·        «ملا نمی دانست که خر از پله بالا می رود، ولی به هیچ وجه از پله پایین نمی آید.»

·        این همان سطح نازل فرهنگ معنوی است که ما بدان اشاره کردیم و در رابطه دیالک تیکی با فرهنگ مادی قرار دارد.
·        این همان سطح نازل شعور اجتماعی جامعه است که در رابطه دیالک تیکی ناگسستنی با وجود اجتماعی آن قرار دارد.

·        در غیر اینصورت، ملا می بایستی پیشاپیش بداند که  هم بالا بردن خری از پله های قدرت بمراتب آسانتر از پایین آوردن آن است و هم دیر یا زود به قیمت تخریب بام تمام خواهد شد.

·        اکنون این سؤال پیش می آید که ملا چگونه می توانست پیشاپیش به این حقایق امور واقف باشد؟

الف
وقوف تجربی

·        ملا به مثابه موجودی اجتماعی نه تنها باید از تجارب شخصی خود درس گیرد، بلکه علاوه بر آن، از تجارب بشریت.
·        کم نبوده اند، مللی که خری را به پشت بام خویش برده اند و فاجعه درو کرده اند.
·        اگر ملا به درس تجربی از همنوعان خویش توجه می کرد، خود پیشاپیش قید این کردوکار فاجعه بار را می زد.

ب
وقوف تاریخی

·        ملا می بایستی پیشاپیش به تجارب تاریخی خود و تجارب تاریخی ملل دیگر بیاندیشد که خری را به پشت بام برده اند و گورستانی بی حد و مرز شیار زده اند.
·        درس آموزی ملا از تاریخ خودو ملل دیگر می توانست مانع تکرار این خطا گردد و از فاجعه جلوگیری به عمل آید.

ت
وقوف عقلی

·        ملا می بایستی عقل خود را به کار اندازد و پیشاپیش بداند که خر فاقد فهم و فراست است و حرف حساب سرش نمی شود.
·        از خر نمی توان انتظار اداره معقول جامعه را داشت.
·        پیش شرط اداره معقول جامعه، داشتن خرد و عقل است که خر ندارد.
·        خر با خرد و خودمختاری بیگانه است.

پ
وقوف نظری

·        ملا می بایستی تجارب شخصی و بشریت را تئوریزه کند و پیشاپیش بداند که خر را به آسانی می توان بالا برد، ولی به دشواری می توان پایین آورد و فراز و فرود خر فی نفسه فقط می تواند فاجعه بار باشد.

·        مراجعه کنید به دیالک تیک حسی ـ عقلی، دیالک تیک تجربی ـ نظری (امپیریکی ـ تئوریکی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

تز سوم
ملا خر را رها کرد و به خانه آمد ، که استراحت کند.
در همین موقع دید خر دارد روی پشت بام بالا و پایین می پرد .
وقتی که دوباره به پشت بام رفت ، می خواست خر را آرام کند که دید خر به هیچ وجه آرام نمی شود.
بناچار خودش برگشت پایین .
بعد از مدتی متوجه شد که سقف اتاق خراب شده و پاهای خر از سقف چوبی آویزان شده.

·        ملا در این تز تجارب ملل دیگر را دوباره تجربه می کند.
·        خر نه تنها پایین نمی آید، بلکه بام خانه را هم تخریب می کند.

تز چهارم
بالاخره خر از سقف به زمین افتاد و مرد .

·        خر قاعدتا باید دست به تخریب بزند.
·        چون سازندگی به فهم و فراست نیاز دارد.

·        کار اصولا آماجمند و هدفمند است.
·        عمله و بنا قبل از ساختن خانه ای، مدل فکری آن را در کله خویش می سازند و بعد با استفاده از خاک و آب و کاه و آهک و آهن و سیمان و سنگ ایده خود را جامه مادی می پوشانند و خانه ای می سازند که شبیه خانه در کله آنها ست.

·        خر ولی نمی تواند بیاندیشد و مدل چیزی را پیشاپیش در کله خویش بسازد و بعد بدان جامه مادی بپوشاند.
·        خر تنها کاری که از دستش برمی آید، تخریب است.
·        ملا می بایستی این حقیقت امر را نیز پیشاپیش بداند.
·        چون ملا سواد داشت و خواندن رساله های مراجع تقلید برایش به آسانی خوردن آب بود.

·        مرگ خر در هر صورت نشاندهنده ناتوانی مطلق خر از سازندگی است.
·        خر اصولا نومید است و به فلسفه پوچی پایبند است، حتی اگر پوچی را به عرعر بر زبان نیارد.
·        خر می تواند نماینده پوچی مستور و ماسک دار باشد.

 تز پنجم
ملا نصر الدین گفت:
لعنت بر من که نمی دانستم که اگر خر به جایگاه رفیع برسد،
هم آنجا را خراب می کند و هم خودش را می کشد!

·        نتیجه ملا را تاریخ مو به مو تأیید کرده است:
·        دار و دسته فاشیسم در اروپا مثلا در آلمان و ایتالیا و میلیتاریسم در آسیا مثلا در ژاپن، پس از کشتار بی رحمانه و خردستیزانه 70 میلیون نفر بیگانه و خودی، پس از بمباران نظامی، اتمی و میکروبیولوژیکی شهرهای مختلف و امحای حاصل زحمات میلیون ها نفر، خود دست به خودکشی زدند و ویرانه ای به وسعت غیرقابل تصور باقی نهادند.

·        ملا می بایستی از تاریخ بیاموزد و اشتباه ملل دیگر را تکرار نکند.

 چرا که فوندامنتالیسم، همشیره فاشیسم است!
   اگرچه رنگ و لعاب دیگر دارد و ادعای دیگر.

پایان

۲ نظر:

  1. اری ما مات درست ما ملت کارملارا کردیم وان خر پس از نا ارامیهای عرعرکردنها ....... پرانیهای فراوان مرگ دردناکیراتحمل میکند سالها داستانها ای ملا وخرشرا مشنیدلم ومیخواندیم ولی تحلیل دیالیکتیکی استادانه شما من وامثال مرا شیر فهم کرد مغزتان دردنگیرد زنده وسلامت باشیدبدرود تاوقتی دیگر

    پاسخحذف
  2. خیلی ممنون ناهید عزیز از هندوانه هائی که زیر بغل مستضعفین می گذارید.
    ما خودمان به تصحیحات خوانندگان انگشت شمار مثل خود شما بیشتر نیازمندیم تا شما و انها به «تحلیل» های ما.
    قصه هیا ملا از صراحت خاصی برخوردار است و ما چیزی ـ راستش را بخواهید ـ برای گفتن نداشته ایم.
    خیلی خیلی ممنون از قوت قلب

    پاسخحذف