۱۳۹۱ مهر ۲۱, جمعه

پای منبر بزرگان (50)

آب در خوابگه مورچگان (8)
 لیبرال ها و ماجرای گاندی
سودابه مهاجر
(سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۸٨)
سرچشمه:
مجله هفته
http://www.hafteh.de
تحلیلی از  یدالله سلطان پور

تز هفتم حضرات «لیبرال وطنی»
تولید خشونت از طریق گفتمان زمینه های روانی و اجتماعی اعمال خشونت را فراهم می کند.    

·        کشفیات تئوریکی «لیبرال» های وطنی واقعا شنیدنی اند:

1
تولید خشونت از طریق گفتمان

·        این مفهوم حضرات به چه معنی است؟

·        منظور آنها شاید این باشد که در جامعه با بحث راجع به خشونت، یعنی در بهترین حال، با مشروع و مجاز دانستن استفاده از خشونت برای نیل به اهداف و آماج های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، خشونت پدید می آید.
·        به زبان ساده، مولد خشونت، گفتمان خشونت است.
·        به عبارت روشن تر، اگر استفاده از شیوه های قهرآمیز در عالم تئوری مطلقا بی اعتبار گردد، در جامعه دیگر از خشونت و زور و قهر خبری نخواهد بود.
·        ممنوع اعلام کردن گفتمان خشونت به تشکیل جامعه ای مسالمت آمیز منجر خواهد شد.

2
تولید خشونت از طریق گفتمان

·        بدین طریق، دلیل استفاده رژیم از شیوه های سرکوب و خفقان و شکنجه و آزار و اعدام نه در طبیعت طبقاتی آن رژیم، بلکه در گفتمان خشونت است.
·        اگر طبقه حاکمه قبلی و یا فعلی، باور به خشونت نمی داشتند، کسی را مورد بازجوئی و ارعاب و سرکوب و آزار و اعدام قرار نمی دادند.

3
تولید خشونت از طریق گفتمان

·        حضرات با این نظرات، بلحاظ فلسفی چه می کنند؟

·        می توان با چشم بسته تشخیص داد که «لیبرال» های شسته ـ روفته وطنی، دیالک تیک ماده و روح (وجود و شعور) را به شکل دیالک تیک خشونت و گفتمان بسط و تعمیم می دهند و نقش تعیین کننده را از آن روح (گفتمان) می دانند.

4
تولید خشونت از طریق گفتمان 

·        این اما بلحاظ جهان بینی  به معنی تقدم قائل شدن به روح (شعور) در دیالک تیک ماده و روح (وجود و شعور) است.
·        این به معنی پیروی از جهان بینی ایدئالیستی در اوایل دهه دوم قرن بیست و یکم است:
·        روح خالق ماده است:
·        گفتمان خشونت، مولد خشونت است.

·        این همان جهان بینی مذهبی طبقه حاکمه است.
·        بدین طریق، می توان به این نتیجه رسید که « لیبرال» های وطنی بلحاظ جهان بینی کمترین فرقی با طلاب و فقهای حوزه علمیته قم و قرآن خوان های قبرستان های دهات ایران و افغانستان ندارند.

5
تولید خشونت از طریق گفتمان 

·        این شیوه استدلال حضرات اما ضمنا به معنی وارونه کردن دیالک تیک علت و معلول است.
·        بزعم حضرات، گفتمان خشونت علت پیدایش خشونت می شود.

·        اما واقعیت این است که گفتمان خشونت ثانوی بوده و نه اولین.
·        خشونت مادی و عینی در جامعه بوده که در آئینه ضمیر انسان ها منعکس شده و مفهوم خشونت تشکیل یافته است.
·        سیلی و مشت و لگد و و شلاق و شکنجه و آزار و اعدام مورد تجرید منطقی قرار گرفته و مفهوم خشونت تشکیل یافته است و نه بر عکس.

6
تولید خشونت از طریق گفتمان زمینه های روانی و اجتماعی اعمال خشونت را فراهم می کند.    

 از کرامات شیخ ما چه عجب:
 پنجه را باز کرد و گفت:
«وجب!»

·        مغز هر اندیشنده ای با شنیدن این استدلالات جاهلانه درجا یخ می زند:
·        زمینه های روانی و اجتماعی اعمال خشونت بوسیله خشونتی فراهم می آید که ببرکت گفتمان خشونت تولید شده باشد.
·        جل الخالق!

·        چه رهبرانی نصیب ملت ایران شده است!

7
تولید خشونت از طریق گفتمان زمینه های روانی و اجتماعی اعمال خشونت را فراهم می کند.    

·        این ادعای حضرات بلحاظ فلسفی به چه معنی است؟

·        این بدان معنی است که خشونت موجد زمینه های اجتماعی و روانی اعمال خشونت است.

·        به این می گویند وارونه سازی مطلق دیالک تیک علت و معلول:
·        بزعم فضلای «لیبرال» وطنی، معلول موجب پیدایش علت می شود.
·        خشونت موجد تشکیل زمینه های اجتماعی و روانی اعمال خشونت می شود.
·        حال به جای خشونت فحشا را بگذاریم و به تماشای نتیجه منطقی لیبرالی بنشینیم:
·        فحشا که حتما به دلیل گفتمان فحشا اشاعه می یابد، موجد فراهم آمدن زمینه های اجتماعی و روانی فحشا می شود.
·        دیگر فقر مادی و معنوی (زمینه های اجتماعی و روانی) نیستند که دختران و زنان طبقات بی خانمان را به خودفروشی علیرغم خطر ابتلا به بیماری های جنسی و ایدز و بی آبروئی وامی دارد، بلکه برعکس، گفتمان فحشا ست که زمینه های مادی و معنوی فحشا را پدید می آورد.
·        بهتر از این و صریحتر از این نمی توان جهان بینی ارتجاعی و ضد علمی ایدئالیستی را تبلیغ کرد.

خوش به حال ملتی که اندیشمندانی از این دست برایش پرورده اند.
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر