۱۳۹۱ آبان ۴, پنجشنبه

مناسبات تولیدی

مناسبات تولیدی ـ نیروهای مولده
 اثری از مارکوس هانه
پروفسور دکتر گونتر هیدن
برگردان شین میم شین

1
·        مناسبات تولیدی عبارت است از سیستمی از مناسبات اجتماعی که انسان ها ـ بطور اوبژکتیف ـ در روند تولید برقرار می سازند. 


الف
·        انسان ها به قول انگلس، «تنها از طریق شیوه معینی از همکاری و مبادله متقابل کردوکار خود تولید می کنند.

ب
·        انسان ها برای تولید، مناسبات و روابطی را با یکدیگر برقرار می سازند و تنها در این روابط  و مناسبات اجتماعی است که تأثیرگذاری بر طبیعت جامه عمل می پوشد، یعنی تولید انجام می یابد.»

ت
·        مناسبات تولیدی در هر نظام اجتماعی، کل واحدی را تشکیل می دهد که خصلت و حرکت آن بوسیله بخش های بنیادی و روابط ساختاری ماهوی میان این بخش ها تعیین می شود.

I
اجزای متشکله مناسبات تولیدی

·        مناسبات تولیدی شامل عوامل زیرین می شود:

1
·        روابط انسان ها در روند تولید و قبل از همه، مناسبات مالکیت.

 2
·        مناسبات مبادله ی کردوکارها.

 3
·        همکاری.

 4
·        تقسیم کار.

 5
·        جایگاه و روابط میان گروه های اجتماعی و طبقات مختلف در تولید.

 6
·        مناسبات توزیع.

*****

2
 
·        مناسبات مالکیت در تمامت مناسبات تولیدی نقش تعیین کننده و اصلی را به عهده دارد.

الف
·        مناسبات مالکیت نشان می دهد که وسایل تولید از آن کیست.

ب
·        مناسبات مالکیت نحوه و نوع وحدت مولدین با وسایل تولید را، یعنی نوع مناسبات تولیدی را تعیین می کنند.

ت
·        مناسبات مالکیت مسلط، تعیین کننده خصلت کلی فرماسیون اجتماعی مربوطه است.

پ
·        هر تغییر بنیادی در مناسبات اجتماعی مستلزم تغییر بنیادی در مناسبات مالکیت بر وسایل تولید است.

ث
·        مناسبات تولیدی ـ بمثابه مناسبات بنیادی هر جامعه ـ همزمان فرم حرکت اجتماعی نیروهای مولده را تشکیل می دهد و در جامعه طبقاتی خصلت طبقاتی دارد.

·   (میان مناسبات تولیدی و نیروهای مولده رابطه دیالک تیکی فرم و محتوا برقرار است.
·     به عبارت دیگر، دیالک تیک مناسبات تولیدی و نیروهای مولده به معنی بسط و تعمیم دیالک تیک فرم و محتوا ست.
·     دیالک تیک فرم و محتوا به خطه ماتریالیسم دیالک تیکی تعلق دارد و دیالک تیک مناسبات تولیدی و نیروهای مولده به خطه ماتریالیسم تاریخی.
·    یعنی اولی عامتر و فراگیرتر و کلی تر از دومی است.
·   منظور از بسط و تعمیم، یعنی گذار از عام (کل هستی) به خاص (جامعه) است. مترجم)

ج
·        مناسبات تولیدی مناسبات اوبژکتیف (عینی) و مادی اند.

·   (اوبژکتیف یعنی مستقل از انسان ها و اراده و میل و هوس آنها بودن.
·   مادی یعنی وجود واقعی ـ عینی داشتن.
·    مادی ضد دیالک تیکی فکری است.
·     مادی قلمداد کردن مناسبات تولیدی را ما مدیون لنین هستیم.
·     مناسبات تولیدی علیرغم اینکه به دیده نمی گذرد، وجود عینی دارد. مترجم)

3
·        فرم اجتماعی و تاریخی ـ مشخص مناسبات تولیدی بسته به سطح توسعه نیروهای مولده تعیین می شود.

4
·        مناسبات تولیدی نیز ـ بنوبه خود ـ بر نیروهای مولده تأثیر پیش برنده و یا بازدارنده اعمال می کند.

·  (اینجا هم سخن از تأثیر فرم بر محتوا ست، اگرچه نقش تعیین کننده در دیالک تیک فرم و محتوا، از آن محتوا ست، ولی فرم هرگز هیچ واره و هیچ کاره نیست.
·     نقش تعیین کننده در دیالک تیک مناسبات تولیدی و نیروهای مولده از آن نیروهای مولده است.
·    این اما بدان معنی نیست که مناسبات تولیدی ـ بمثابه فرم ـ در نیروهای مولده ـ بمثابه محتوا ـ متقابلا تأثیر نگذارد.
·     در هیچ دیالک تیکی قطب منفعل و هیچکاره و بی بو و خاصیت وجود ندارد. مترجم)

5
·        توسعه جامعه بشری دو فرم اصلی از مناسبات تولیدی را به خود دیده است:

الف
·        مناسبات تولیدی مبتنی بر همکاری و کمک متقابل، که بر مالکیت اجتماعی بر وسایل تولید استوار است.

ب
·        مناسبات تولیدی مبتنی بر استثمار و ستم بر مردم از سوی اقلیت بلحاظ اقتصادی و سیاسی حاکم، که بر مالکیت خصوصی بر وسایل تولید استوارند.

6
·        در فاصله میان این دو فرم اصلی مناسبات تولیدی، مناسبات گذار از یکی به دیگری نیز وجود داشته اند.

7
·        بر بنیان مناسبات تولیدی حاکم در توسعه تاریخی جامعه بشری پنج نوع اصلی از مناسبات تولیدی، به شرح زیر وجود داشته است:

الف
·        همبود اولیه (جامعه اشتراکی اولیه)

ب
·        برده داری

ت
·        فئودالیسم

پ
·        سرمایه داری

ج
·        سوسیالیسم و کمونیسم.

8
·        هر شیوه تولیدی از وحدت دیالک تیکی نیروهای مولده و مناسبات تولیدی تشکیل می یابد.

 مراجعه کنید به شیوه تولید، نیروهای مولده  در تارنمای دایرة المعارف روشنگری 
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر