۱۳۹۱ مهر ۲۴, دوشنبه

پای منبر بزرگان (52)


آب در خوابگه مورچگان (10)
 لیبرال ها و ماجرای گاندی
سودابه مهاجر
(سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۸٨)
سرچشمه:
مجله هفته
http://www.hafteh.de
تحلیلی از  یدالله سلطان پور

حکم سوم سودابه مهاجر
انقلاب و خشونت یک به یک نیستند و پیوند ذاتی و مستقیم میان این دو وجود ندارد!

·        اگر مفهوم «خشونت» را با مفهوم ماتریالیستی ـ تاریخی «قهر» جایگزین سازیم، آنگاه نسبیتی وارد نظر سودابه مهاجر خواهد شد.
·        قهر اما به چه معنی است؟
·        قهر بطور کلی به معنی استفاده از وسایل قدرت برای پیشبرد نیات معینی در مقابل نیات انسان های دیگر است.
·        برای فلسفه، قهر ـ قبل از همه ـ در تاریخ مبارزات طبقاتی جالب است.
·        قهر به استفاده از وسایل قدرت سیاسی ـ بویژه قدرت دولتی ـ از سوی نیروهای طبقاتی معین برای تحمیل اراده و خواست خود بر نیروهای طبقاتی دیگر و برای پیشبرد منافع خود بر ضد منافع آنان اطلاق می شود.
·        خصلت و نقش تاریخی قهر، از این رو، در هر حال بنا بر موضع اجتماعی و تاریخی طبقه معینی تعیین می شود که از اعمال قهر در راستای منافع خود استفاده می کند (و بر ضد منافعش از قهر استفاده می شود. مترجم)

·        اعمال قهر از سوی ملتی بر ضد ملل دیگر نیز در تحلیل نهائی، همواره اعمال قهر از سوی طبقاتی بر ضد طبقات دیگر است.

1
·        انقلاب ـ به مثابه محتوا ـ می تواند فرم های مختلف داشته باشد، ولی بر یک گشتاور نمی تواند چشم پوشی کند و آن اعمال قهر است.

2
·        انقلاب را از اعمال قهر گزیر و گریزی امکان پذیر نیست.

3
·        قهر نیز ـ به مثابه محتوا ـ می تواند فرم های مختلف داشته باشد:

الف
·        قهر می تواند فرم مسلحانه داشته باشد.

ب
·        قهر  می تواند فرم غیرمسلحانه داشته باشد.

ت
·        قهر اصولا باید دیالک تیکی از فرم های مسلحانه و فرم های غیرمسلحانه باشد.
·        فرم های دیالک تیکی یاد شده، می توانند و باید در صورت لزوم به یکدیگر تبدیل شوند.

4
·        قهر مسلحانه خود به مثابه محتوا می تواند فرم های مختلف داشته باشد:

الف
·        جنگ مسلحانه توده ای

ب
·        جنگ پارتیزانی

ت
·        جنگ داخلی منظم

پ
·        ضربات ضربتی به مراکز و ستادها و شخصیت های رهبری سیاسی و نظامی و ایدئولوژیکی دشمن و غیره

ث
·        ترور مهره های تعیین کننده دشمن

5
·        اعمال قهر غیرمسلحانه نیز به مثابه محتوا می تواند آمیزه ای از فرم های مختلف باشد:

الف
·        انتحاابت پارلمانی و تسخیر قدرت سیاسی

ب
·        اعتصاب عمومی منطقه ای

ت
·        اعتصاب رشته ای تولیدی و یا خدماتی و غیره

پ
·        اعتصاب عمومی و سرتاسری
·        اعتصاب عمومی می تواند ماشین دولتی را بکلی فلج کند و «گرگ» را به فلاکتی گرفتار سازد که «حتی شغال ها خطش را نخوانند.» (مینا اسدی)

ث
·        مقاومت منفی گاندی و مارتین لوتر هم نوعی اعمال قهر فلج کننده بوده است.

ج
·        نافرمانی مدنی و دیگر شیوه های افلاج دشمن نیز جزو فرم های اعمال قهر غیرمسلحانه اند.

6
·        اشکال کردوکار «لیبرال» های کذائی در دو نکته زیر است:

الف
·        در مطلق کردن فرم و سرپوش نهادن بر محتوا ست.

ب
·        در مطلق کردن فرم واحدی از اعمال قهر انقلابی و ممنوع اعلام کردن فرم های دیگر است.

 7

ادوارد برنشتاین
پدر رویزیونیسم

·        این همان اشکال بینشی و نهایتا عملی اساسی ئی است که گئورگ لوکاچ در کردوکار برنشتاین بدرستی تشخیص داده و به نقد کشیده است و آن را زیر پا نهادن دیالک تیک نامیده است.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر