۱۳۹۱ مهر ۳۰, یکشنبه

هماندیشی با امیر مشرقی (7)

 سؤال اول اینکه نیروهای مادی تولید در نروژ یا آلمان یا سوئیس چطور با مناسبات تولیدی تضادی پیدا نمی کنند یا اگر پیدا کنند، سرمایه چطور این مورد را حل می کند؟
با طولانی کردن دستگاه بروکراتیکش یا قوانین تامین اجتماعی یا مالیاتی کلاً چه تضمینی به توده می دهد که از آزادی سیاسی موجود برخلاف به قول شما سوسیالیسم اردوگاهی استفاده کرده و به خیابان نیایند؟
امیر مشرقی
تحلیلی از میم حجری

حکم اول امیر مشرقی
 سؤال اول اینکه نیروهای مادی تولید در نروژ یا آلمان یا سوئیس چطور با مناسبات تولیدی تضادی پیدا نمی کنند یا اگر پیدا کنند، سرمایه چطور این مورد را حل می کند؟

ادامه حلاجی نظری مسئله

·        سوبژکت مندی عظیم روندهای اجتماعی را می توان در همین مسئله بوضوح شگفت انگیزی به تماشا نشست:
·        عینیت جامعه بشری با تمات عظمت خود بر ضد  بورژوازی واپسین  است.
·        همه ساز و برگ کفن و دفن نظام سرمایه داری دیری است که آماده است، ولی با این حال بیمار بحران زده از سپردن جان به جان آفرین سر باز می زند.

1
·          بورژوازی واپسین  مبارزه مهیبی را با سرسختی و پیگیری خارق العاده ای بطرزی رادیکال پیش گرفته است.
·        عرصه ای از جامعه و جهان یافت نمی شود که  بورژوازی واپسین  نقش مخرب خود را بطرزی برنامه ریزی شده، به مورد اجرا نگذارد.
·        وسیله ای نیست که  بورژوازی واپسین  بشناسد و به خدمت نگیرد.

·        بدون شناخت رئالیستی  بورژوازی واپسین ، مبارزه پیروزمند توده های مولد و زحمتکش در راه رهائی اجتماعی، بسیار دشوار و عصب سوز خواهد بود.

·        مبارزه همیشه قبل از اینکه در میدان عینی ـ واقعی زندگی آغاز شود، در کله دو طرف جبهه آغاز می شود.

·        اهمیت تئوری رهائی بخش، همین جا ست که معلوم می شود.

·        از این رو ست، که به کار تئوریکی پیگیر و عمیق گردان های پرولتاریا نباید کم بها داد و به امنیت و طول عمر سرداران نظری آن نیز.

2
·         بورژوازی واپسین  تخریب شعور سوبژکت تاریخی را بطرزی اندیشیده و سنجیده با در نظرگرفتن پسیکولوژی انسانی، از کودکستان آغاز می کند، در مدرسه پی می گیرد و در محل کار و دانشگاه به کمال می رساند.

·        عقب ماندگی تأسف انگیز و تهوع آور کشورهای سوسیالیستی واقعا موجود سابق، در زمینه اشاعه سنجیده و اندیشیده تئوری رهائی بخش در مقیاس تمام ارضی همین جا نیز خودنمائی می کند.

3
·         بورژوازی واپسین  شعور توده ای را از شعور طبقاتی تصفیه می کند و شعور خرافی و ضد پرولتری را به عنوان تنها فرم شعور به خورد توده می دهد.

·         بورژوازی واپسین در مقابل جهان بینی طبقه کارگر، به مبارزه ایدئولوژیکی همه جانبه و فراگیری دست می زند و همراه مذاهب و  فرقه های خرافی، صدها مکتب ریز و درشت ایدئالیستی فلسفی اختراع می کند، به درجه مکاتب بظاهر علمی ارتقا می دهد، به عنوان رشته تحصیلی در دانشگاه ها و مدارس عالی تدریس می کند و از هزاران سو به دژهای ایدئولوژیکی طبقه کارگر یورش می برد.

·         بورژوازی واپسین  با این ترفند، همزمان چندی نشان می زند:

الف
·        از سوئی مارکسیسم ـ لنینیسم را از موضع آکادمیکی مورد انتقاد قرار می دهد و اعتبار آن را از بین می برد.
·        بدین طریق، هر ننه مرده ای از قبیل پوپر به درجه استادی اعتلا می یابد و مارکس و مارکسیسم را به توپ و خمپاره تئوریکی بی محتوا و عوامفریب می بندد.

ب
·        بورژوازی واپسین از سوی دیگر به اختراع مکاتب شبه مارکسیستی و رویزیونیستی از قبیل اگزیستانسیالیسم، کمونیسم اروپائی و غیره دامن می زند و جبهه ایدئولوژیکی طبقه کارگر را شقه شقه می کند.

ت
·        تفرقه ایدئولوژیکی در عرصه ایدئولوژی درجا نمی زند، بلکه عنقریب به عرصه صف آرائی های اجتماعی و سیاسی رخنه می کند و وحدت عملی طبقه کارگر جهانی را در هم می کوبد.

پ
·        برای مقابله با توطئه های ایدئولوژیکی رنگارنگ  بورژوازی واپسین، طبقه کارگر به صرف نیروی نظری عظیمی در جهت روشنگری علمی و انقلابی مجبور می شود.
·        برای اثبات بطلان هزاران گرایش و مکتب فلسفی، سوسیولوژیکی، پسیکولوژیکی و غیره رنگارنگ، انرژی ارزشمند غول آسائی به هدر داده می شود.
·        اگرچه این چالش ایدئولوژیکی در درازمدت به غنی تر گشتن کمی و کیفی جهان بینی طبقه کارگر منجر می شود.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر