۱۳۹۱ مهر ۲۵, سه‌شنبه

پای منبر بزرگان (53)

انقلاب اکتبر
آب در خوابگه مورچگان (11)
 لیبرال ها و ماجرای گاندی
سودابه مهاجر
(سه شنبه ۱۵ دی ۱۳۸٨)
سرچشمه:
مجله هفته
http://www.hafteh.de
تحلیلی از  یدالله سلطان پور

حکم چهارم سودابه مهاجر
انقلاب عملی برای تغییر رادیکال و بنیادی وضع موجود است که در انتهای روندی از مبارزات روزمره رخ می دهد.  

1
تغییر رادیکال

·        بنظر سودابه انقلاب عملی است که در انتهای مبارزات روزمره در می گیرد و وضع را بطور رادیکال و بنیادی تغییر می دهد.

·        تغیر یعنی چی؟

·        تغییر به دگرگونی ئی اطلاق می شود که سمت و سوی معین ندارد:

الف
·        تغییر رادیکال و بنیادی وضع می تواند به معنی سقوط به قهقرای صدر اسلام باشد.
·        شاید خیلی ها هم انقلاب را به سیاق سودابه تعریف کرده اند.
·        چون سی سال آزگار است که از انقلاب اسلامی سخن می گویند و ول کن ماجرا نیستند.

ب
·        تغییر رادیکال و بنیادی وضع می تواند به معنی اعتلا به فرماسیون عالی تر باشد.
·        مثلا گذار از فرماسیون فئودالی به سرمایه داری باشد.
·        انقلاب مشروطه و سفید را می توان انقلاباتی از این دست نامید.

2
انقلاب عملی برای تغییر رادیکال و بنیادی وضع موجود است 
که در انتهای روندی از مبارزات روزمره رخ می دهد.  
·         
·        از این تعریف سودابه می توان به سطح نازل توسعه نظری ایشان پی برد.
·        ایشان انقلاب را مثل همان «لیبرال»  های وطنی تعریف می کنند.
·        یعنی فرم نمودین انقلاب را به مثابه کل آن قلمداد می کنند و ضمنا مثله و مسخ و مخدوش می کنند.
·        به این ترتیب فقط کافی است که مبارزات روزمره صورت گیرند تا در انتهای کذائی آنها انقلاب جامه عمل پوشد.
·         
·        «آرزوئی دلکش است، اما دریغ!» (سایه)
·         
·        از این خبرها نیست.
·         
·        مراجعه کنید به انقلاب در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

·        خلاصه کلام اینکه تغییر حتما سمت و سوی بالنده ندارد.

·        سقوط جامعه به قهقرا هم می تواند نوعی تغییر بنیادی و رادیکال تلقی شود، ولی هرگز نمی تواند انقلاب نامیده شود.
·        از این رو ست که حریفی روی کار آمدن فوندامنتالیسم اسلامی را نه انقلاب، بلکه ضد انقلاب (ضد انقلاب مشروطه و ضد انقلاب سفید شاه)  تلقی می کند.

·        اینکه راه رشد سرمایه داری بالاجبار ادامه داده می شود، تغییری در ماهیت امر نمی دهد:
·        چون هر ضد انقلاب پیروزمند بناگزیر بخشی از وصایای انقلاب را جامه عمل می پوشاند.
·        خسارات مادی و معنوی خارق العاده وارده بر نیروهای مولده جامعه ایران را شاید وقتی بتوان ارزیابی کرد که حاکمیت مولدین در صدد غلبه بر آنها برآید.
·        ثروت مادی و معنوی عظیم این آب و خاک در این مدت کوتاه سی ساله بر باد داده شده است.
·        طبق گزارش تلویزیون آلمان، هر سال حد اقل یک میلیارد دلار به حزب الله لبنان داده می شود.
·        دهها میلیارد دلار صرف سفر حجاج و زوار به عربستان سعودی و عراق می شوند.
·        صدها میلیارد دلار صرف رآکتور مسخره اتمی شده که هیچ عقل سالمی به داشتن آن رضا نمی دهد.
·        آل احمدیون که با ورود تراکتور به ده مخالفت می ورزیدند و رهنمود به گلوله بستن لوله های نفت را صادر می کردند، اکنون عالی ترین و خطرناکترین تکنولوژی اتمی را به خدمت می گیرند و نفت و گاز و دیگر ذخایر زیر زمینی کشور را بی خردانه چپاول می کنند.

   خدا آخر و عاقبت «کویر» را به خیر کناد!
ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر