۱۳۹۱ مهر ۱۰, دوشنبه

سیری در شعری از آشنا ملک (17)

سرچشمه:
فیسبوک آشنا ملک
اسم مستعار:
کویر آبی

می دانی بن بست زندگی کجا ست؟
جائی که
نه حق خواستن داری
نه توانائی فراموش کردن!

·        حق خواستن را نه کسی به کسی پیشکش می کند و نه می تواند از او سلب کند.
·        حق خواستن در دیالک تیک داد و ستد تعیین می شود:
·        به ازای چیزی که داده ای، باید چیزی بستانی!
·         
·        اگر کسی و در این مورد مشخص، طبقه حاکمه ای حاضر به دادن حق کسی نباشد، به عبارت دقیقتر به ازای ستدی، دادی ندهد، بر طرف مقابل بیداد روا می دارد.
·         
·        ریشه بیداد ـ به احتمال قوی ـ در همین خودداری از دادن «داد»  به ازای «ستد» است:
·        بیداد در واقع، «ستد» بی «داد» است!   
·        بیدادگر کسی است که می ستاند، بی آنکه به ازای ستد خویش دادی بدهد.
·         
·        از این رو ست که گقته می شود:
·        «حق گرفتنی است.»  

·        به همین دلیل بن بستی به معنی حقیقی کلمه وجود ندارد!
·        بن بست شاید بهانه ای است، برای پرهیز از دادجوئی، دادخواهی، دادستانی!
·        اصولا این حق هر کسی است که به ازای «داد» خویش، «ستدی» بخواهد، بستاند و فراموش نکند!
·        دادخواهی فرمان اخلاقی و ایدئولوژیکی اکید حکیم کمونیست طوس است!

·        شاهنامه در حقیقت دادنامه است!
·        شاهنامه در حقیقت سیر و سرگذشت نبرد بی امان مدافعان داد بر ضد بانیان بیداد است!

·        کاراکترهای (شخصیت های) ایدئال فردوسی تجسم دیالک تیک دادخواه و دادگر اند.

خداوند شرم و خداوند باک
ز بیداد و کژی دل و دست، پاک

·        فردوسی در این بیت، شرم مندی و باک مندی را به مثابه ضد بیدادگری و کژرفتاری قلمداد می کند.

چنین داد پاسخ که از راستی
نیاید به کار اندرون کاستی

همی داد گفتی و بیداد نیست
ز نام تو جان من آزاد نیست

·        فردوسی در این دو بیت، به ستایش از کسی می پردازد  که مدافع داد و مخالف بیداد است:
·        نام چنین کسی هرگز از جان (ضمیر) هواداران داد محو نمی شود.

ز گرد فریدون و هوشنگ شاه
همان از منوچهر زیبای گاه

که گیتی به داد و دهش داشتند
به بیداد بر، چشم نگماشتند

·        فردوسی در این دو بیت نیز خصایص اصلی نیکان را در داد و دهش می داند و در عدم چشم پوشی بر بیداد!
·         
·        دیالک تیک داد و دهش همان دیالک تیک داد و ستد است.

چو پیروزگر، دادمان دستگاه
گنه کار پیدا شد از بی ‌گناه

کنون روز داد است، بیداد شد
سران را سر از کشتن آزاد شد!

·        فردوسی در این دو بیت نیز از پایان بیداد و همزمان و به همان دلیل، از پایان کشتار سخن می گوید:
·        کشتار و پیکار در قاموس حکیم سرخ طوس، چیزی جز نبرد رهایی بخش بر ضد بیداد نیست!
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر