گذار از دیکتاتوری به انقلاب
اثری از الفارو سیکوه ئیروز
آب در
خوابگه مورچگان (14)
لیبرال ها و ماجرای گاندی
سودابه
مهاجر
(سه شنبه
۱۵ دی ۱۳۸٨)
سرچشمه:
مجله هفته
http://www.hafteh.de
تحلیلی از یدالله سلطان پور
حکم پنجم
سودابه مهاجر
وقتی
انقلاب می شود که هنجار های متداول در سیستم دیگر جواب ندهد و ساختار های آن از هم
بپاشد.
·
استعمال واژه «ساختارهای
سیستم» از سوی سودابه نشاندهنده سطح نازل دانش فلسفی ایشان است.
·
چرا و به چه دلیل؟
·
به این دلیل که هر
سیستم به مثابه محتوا فقط فرم و یا ساختار واحدی دارد.
·
دیالک تیک عنصر ـ ساختار
ـ سیستم و دیالک تیک ساختار و فونکسیون نیز بر ساختار مفردی دلالت دارند.
·
ساختار میز تحریر ـ به
عنوان مثال ـ با فونکسیون آن مثلا تحریر باید مناسب باشد، به همان سان که ساختار
تبر با فونکسیون تبر.
·
از این رو ست که میان
ساختار و فونکسیون رابطه دیالک تیکی برقرار است.
·
چیز معینی نمی تواند در
آن واحد برای انجام فونکسیون معینی ساختارهای مختلف داشته باشد.
·
اگر ساختار هر چیز
عوض شود، فونکسیون آن نیز عوض می شود.
·
ضمنا سیستم مربوطه
نیز عوض می شود.
1
·
در قاموس سودابه پیش
شرط انقلاب اجتماعی بی اعتبار گشتن هنجارهای سیستم و فروپاشی ساختارهای آن است.
·
این توضیح سودابه، علیرغم
گنگی اش، حاوی هسته معقولی است:
·
اگر دیالک تیک عنصر ـ
ساختار ـ سیستم تخریب شود، اگر ساختار سیتسم مختل شود، اگر سیستم را ـ به قول لنین
ـ بحران سرتاسری فراگیری فراگیرد، وضع انقلابی در جامعه برقرار می شود:
·
در این شرایط اوبژکتیف
(عینی) و سوبژکتیف، پائینی ها دیگر حاضر
نمی شوند که بر آنها مثل سابق حکومت شود و بالائی ها دیگر نمی توانند، مثل سابق حکومت کنند.
2
·
ضمنا اگر ساختار
سیستم مختل شود، با توجه به دیالک تیک ساختار و فونکسیون، سیستم از کار می افتد و
قادر به اجرای فونکسیون همیشگی خویش نمی گردد.
·
به قول مینا اسدی، در
این صورت، «حتی شغال ها حاضر به خواندن خط گرگ نمی شوند.»
·
حتی نهادهای سرکوب از
قبیل سازمان اطلاعات و امنیت و نیروی سرسپرده جاویدان و ارتش و غیره فرو می پاشند.
حکم ششم
سودابه مهاجر
انقلاب اما
لزوما خشونت آمیز نیست.
انقلاب زمانی به خشونت روی می آورد که با
سرکوب خشونت بار ارتجاع مواجه می شود.
·
این حکم سودابه قابل
تأمل است:
1
انقلاب اما
لزوما خشونت آمیز نیست.
·
ایشان مفهوم ماتریالیستی
ـ تاریخی «قهر» را فراموش می کنند و فرم خاصی از قهر را، یعنی قهر مسلحانه را تحت
عنوان «خشونت» مورد بحث قرار می دهند و خواننده را عملا در تردید و دو دلی به حال
خود می گذارند.
2
·
انقلاب اصولا می تواند و باید آمیزه ای از فرم های مختلف به خود گیرد، ولی هرگز نمی تواند از
قهر مادی و نتیجتا معنوی صرفنظر کند.
·
قدرت مادی حاکم را
فقط با اعمال قهر مادی می توان سرنگون ساخت.
·
بدون اعمال قهر در هر
فرم آن، سیستم را نمی توان درهم شکست و سرنگون ساخت.
·
بر قهر انقلابی نمی
توان به هیچ دلیل و بهانه ای چشم پوشی کرد.
3
انقلاب اما
لزوما خشونت آمیز نیست
·
حق به نحوی از انحاء
با سودابه است:
·
فرم مسلحانه انقلاب
را نمی توان مطلق ساخت.
·
این همان کسب و کار دیروزی
«لیبرال» های وطنی بوده است.
·
همان کسانی که دیروز
بطرزی مطلقا متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) فرمی از فرم های مسلحانه مبارزه را ، یعنی
خانه تیمی و ترور شخصیت ها و غیره را مطلق می کردند، امروز پس از معلقی، فرم های
مقاومت منفی را مطلق می کنند و به فرمان امپریالیسم تا دندان مسلح و متجاوز، با به
اصطلاح «خشونت» الوداع می گویند.
4
انقلاب
زمانی به خشونت روی می آورد که با سرکوب خشونت بار ارتجاع مواجه
می شود.
·
این نظر سودابه هم دقیق
نیست، اگرچه حاوی ذراتی از حقیقت است:
الف
·
این نظر جبهه انقلاب
را از خودمختاری و خودتصمیمگیری محروم می سازد:
·
جبهه انقلاب بدین
طریق خط مشی خاص خود را ندارد، بلکه بسته به برخورد طبقه حاکمه، واکنش نشان می
دهد.
·
این می تواند برای
جبهه انقلاب خیلی گران تمام شود.
ب
·
انقلاب روند نفی معین
سیستم حاکم است و نفی سیستم حاکم ـ بی اعتنا به نوع برخورد طبقه حاکمه ـ با نوعی از
اعمال قهر همراه است و ماهیتا خشونت آمیز است.
ت
·
نحوه عملکرد سیستم
حاکم همیشه همان نیست و هرگز همیشه همان نمی ماند.
·
روند انقلابی نوعی
جنگ داخلی میان طبقات اجتماعی است.
·
طبقه ای در این جنگ
پیروز می شود که به خلع سلاح طبقه دیگر در همه عرصه های مادی و معنوی نایل آید.
پ
·
هدف «لیبرال» های
وطنی از تبلیغ پر تب و تاب تئوری «مسالمت»، جلوگیری از پیروزی انقلاب است.
·
منظور اصلی و باطنی آنها
از تئوری «مسالمت»، رفرمیسم است و رفرمیسم معنائی جز صرفنظر از تحول انقلابی جامعه
ندارد.
ث
·
ضمنا این حقیقت امر خارائین را نباید فراموش
کرد که طبقات حاکمه هرگز داوطلبانه بر امتیازات مادی و معنوی خود چشم پوشی نکرده
اند و دلیلی هم وجود ندارد که بعد از این چشم پوشی کنند و جسارت مدنی از خود نشان
دهند.
·
از این رو گردان های
انقلابی باید حتی لحظه ای از تدارک سرکوب مقاومت ارتجاعی آنان غفلت نکنند و همه
فرم های اعمال قهر را در صورت لزوم بدون استثناء به خدمت گیرند:
·
اعتصاب غذا، اعتصاب
عمومی، نافرمانی مدنی و غیره نیز فرم های معینی از قهر اند.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر