۱۳۹۱ مهر ۲۳, یکشنبه

قوانین دیالک تیک ماتریالیستی (13) (بخش آخر)

اثری از طراح عزیز مجله هفته
قانون نفی نفی
پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین

·        قانون نفی نفی قانون اساسی عام دیالک تیک ماتریالیستی است که بطور اوبژکتیف (عینی) عمل می کند و بنا بر آن توسعه بصورت نفی پی در پی کیفیت های موجود صورت می گیرد.
·        آن سان که هر کیفیت نفی شده مجددا نفی می شود و توسعه ـ بدین طریق ـ جنبه های ماهوی کیفیت اولیه را در سطح عالی تر به همان سان تکرار می کند.

1
قانون نفی نفی در فلسفه هگل

 گئورگ ویلهلم فریدریش هگل (1770 ـ 1831)

·        نظریه نفی نفی را هگل بمثابه قانون عام دیالک تیک فرمولبندی می کند.

الف
·        البته نه به عنوان قانون توسعه عینی (اوبژکتیف) ماده که در مکان و زمان و در فرم های مختلف حرکت ماده صورت می گیرد، بلکه بطور ایدئالیستی، بمثابه قانون توسعه ایده مطلق.

ب
·        هگل قانون نفی نفی را قانون اصلی دیالک تیک ـ بطور کلی ـ  می نامد.

ت
·        قانون نفی نفی ـ بمثابه موتیف راهنما و سمت دهنده ـ  سر تا پای سیستم فلسفی هگل را در می نوردد  و به شمای مصنوعی توسعه بدل می شود.

پ
·        هگل بر مبنای قانون نفی نفی، می کوشد تا روند جهانی را به مثابه سیستم در هم تنیده تثلیث متشکل از اثبات، نفی و نفی نفی  نشان دهد.

·        (موتیف به عکس و یا عنصری در آثار هنری اطلاق می شود که همه چیزهای دیگر اثر مربوطه حول آن می چرخند. مترجم)

2
قانون نفی نفی در ماتریالیسم دیالک تیکی 

اثری از طراح عزیز مجله هفته
 کارل مارکس (1818 ـ 1883)
فریدریش انگلس (1820 ـ 1894)
 ولادیمیر ایلیچ لنین (1870 ـ  1924)

·        ماتریالیسم دیالک تیکی خصلت اوبژکتیف نفی نفی را مورد تأکید قرار می دهد.

الف
·        ماتریالیسم دیالک تیکی نفی نفی را از پوسته ایدئالیستی اش آزاد می سازد که هسته معقول نفی نفی هگل را در خود نهفته است و بمثابه «روالی بسیار ساده که هر روز و همه جا صورت می گیرد، که برای هر کودکی قابل فهم است، اگر از پشت پرده اسرارآمیزی که فلسفه ایدئالیستی کهن رویش کشیده است، بیرون آورده شود.»
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 126)

ب
·        از آنجا که هر توسعه بمثابه نفی دیالک تیکی کیفیت موجود صورت می گیرد و کیفیت جدید کلیه جنبه های مثبت کیفیت کهنه را در خود حفظ می کند و از آنجا که توسعه در این مرحله جدید در جا نمی زند، پس مرحله جدید نیز باید بنوبه خود نفی شود.

ت
·        بمثابه نتیجه این نفی دوم (نفی نفی) کیفیت جدیدی پدید می آید که بلحاظ منطقی می بایستی با کیفیت کهنه (اثبات)  یکسان باشد.

پ
·        اما از آنجا که آن، جنبه های مثبت هر دو کیفیت کهنه ی قبلی را از ان خود کرده است، یعنی بمراتب غنی تر از کیفیت های کهنه قبلی است، پس شباهت آن با آنها شباهتی صوری است.

ث
·        توسعه در مرحله نفی نفی، خطوط و خواص معینی از مرحله قبلی را به پلکان بالاتری به همراه می برد و از این رو می توان آن را بمثابه یک مارپیچ تلقی کرد.

ج

·        این توسعه ـ به قول لنین ـ «توسعه ئی است که از مراحلی که قبلا گذشته است، دوباره می گذرد، اما به نحوی دیگر، در پله ای بالاتر (نفی نفی).
·        توسعه ئی است که نه در خطی مستقیم، بلکه در مسیری باصطلاح مارپیچی به پیش می رود.»
·        (کلیات لنین، جلد 21، ص 142)

ح
·        لنین در توضیح عناصر دیالک تیک، این جنبه توسعه دیالک تیکی را بمثابه «تکرار خطوط، خواص و غیره معینی از مرحله پایین تر در مرحله بالاتر و ... با ظاهر برگشت به مرحله پایین تر (نفی نفی)» ترسیم می کند.
·        (کلیات لنین، جلد 21، ص 214)
  
1
·        در تجزیه و تحلیل روندهای توسعه ی سیستم های مادی پویا بر طبق قانون نفی نفی باید توجه داشت که مراحل نفی و نفی نفی به مرکز مختصات واحدی نسبت داده شوند، یعنی بر پایه پارامتر نفی واحدی استوار شوند. 

2
·        هر سیکل توسعه نسبتا به پایان رسیده در مرحله نفی نفی همواره بوسیله پارامتر نفی معینی مشخص می شود.

3
·        با خاتمه مرحله نفی نفی، توسعه بعدی سیستم بر مبنای پارامترهای نفی دیگری صورت می گیرد.

4
·        هر سیستم می تواند در جریان توسعه خود بنا بر پارامترهای بکلی متفاوت نفی شود.

5
·        این نفی های مبتنی بر پارامترها که بنا بر پارامترهای نفی خودویژه هر سیکل توسعه از همدیگر متمایز می شوند، تعیین کننده سطح توسعه ئی اند که سیستم در مرحله نفی نفی در مقایسه با مرحله اولیه اثبات قرار دارد.

6
·        اگر معیار تعیین سطح توسعه هر سیستم، سازمان یابی عالی تر و ثبات بیشتر باشد، آنگاه می توان از توسعه پیشرونده و یا پس رونده  سخن گفت.

7
·        از آنجا که توسعه هر سیستم مادی پویا بنا بر پارامترهای متفاوت نفی صورت می گیرد و هر کدام از این سیستم ها دارای یک سمت اصلی توسعه است، بنابرین باید در ارزیابی توسعه آن، از نقطه نظر قانون نفی نفی ـ قبل ازهمه ـ پارامترهای نفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند و پارامتر اصلی نفی سیستم باید تعیین گردد.

8
·        برای یافتن پارامتراصلی نفی سیستم باید تضاد اصلی سیستم تعیین شود، تضاد اصلی ئی که بنیان توسعه سیستم را تشکیل می دهد.

9
·        پس ازتعیین پارامتر اصلی نفی برمبنای تجزیه و تحلیل مشخص سیستم و تأثیرات متقابل آن با محیط زیست، می توان ـ بویژه ـ به پیشگوئی توسعه بعدی سیستم در فرم مراحل نفی و یا مراحل نفی نفی شیوه رفتار سیستم، که بر طبق این پارامترها صورت می گیرند، نایل آمد.

10
·        قانون نفی نفی از دیدگاه ماتریالیسم دیالک تیکی، قانون اصلی دیالک تیک ـ بطور کلی ـ نیست:

الف
·        بر خلاف قانون وحدت و «مبارزه» اضداد که علت و سرچشمه توسعه را کشف می کند و بر خلاف قانون گذار از تغییرات کمی به تغییرات کیفی که خصلت حل تضادها و مکانیسم درونی توسعه را نشان می دهد، قانون نفی نفی فقط جنبه معینی از توسعه را توصیف می کند.

ب
·        قانون نفی نفی نشاندهنده عوامل زیر است:

1
·        قانون نفی نفی نشاندهنده پیوند درونی مراحل منفرد توسعه است.

2
·        قانون نفی نفی نشاندهنده گرایش عام توسعه است.

3
·        قانون نفی نفی نشاندهنده سمت و سوی توسعه است.

ت
·        و لذا به قول کلاسیک های مارکسیسم، قانون نفی نفی «قانون توسعه بمراتب عامتر، مهمتر و لذا مؤثر درعرصه بمراتب وسیعتر، یعنی طبیعت، جامعه و تفکر است.»
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 131)

11
·        انگلس قانون نفی نفی را در سلسله ای از مثال های ساده و ملموس مربوط به عرصه های مختلف توضیح داده است:

I
قانون نفی نفی در عرصه نباتات
·        «یک دانه جو را در نظر بگیریم:
·        بیلیون ها دانه از این قبیل آرد می شوند، پخته می شوند، برای تهیه آبجو بکار می روند و مصرف می گردند.
·        اما اگر یکی از این دانه های جو بر زمین مناسب بیافتد، تحت تأثیر رطوبت و گرما، دستخوش تغییر خاص خود خواهد شد، جوانه خواهد زد، دانه ـ بمثابه دانه ـ نابود خواهد شد، نفی خواهد شد، به جای آن، گیاهی خواهد رویید، گیاهی که از دانه نشأت گرفته است، گیاه بمثابه نفی دانه.

ب

·        اما جریان عادی حیات این گیاه از چه قرار است؟

ت
·        گیاه رشد می کند، شکوفا می شود، تشکیل سنبل می دهد و سرانجام دانه جو را ببار می آورد، با رسیدن دانه ها گیاه خشک می شود (می میرد) و بنوبه خود نفی می شود.

پ
·        ما در نتیجه این نفی نفی دوباره دانه جو نخستین را بدست می آوریم، اما نه تکدانه نخستین را، بلکه ده، بیست و یا سی بار بیشتر از آن را (و چه بسا بهتر از آن را. مترجم)

ث
·        تغییر ظاهر غلات بسیار کند صورت می گیرد و جو امروز با جو صد سال پیش فرق چندانی ندارد.

ج
·        اما اگر یک گیاه تزئینی ـ مثلا ارشیده ـ را در نظر بگیریم، مسئله بهتر قابل فهم خواهد بود:
·        باغبانی با دانش و فراست خود دانه ارشیده را می کارد و نتیجه نفی نفی نه فقط تعداد زیادی دانه ارشیده، بلکه علاوه بر آن، دانه ارشیده با کیفیت بهتر خواهد بود که گل های زیباتری را ببار می آورد و هر تکرار این روند، هر نفی نفی نو، آن را کمال بیشتری می بخشد.

II
قانون نفی نفی در عرصه جانوران

·        همانند روند رشد دانه، روند تکثیر حشرات، مثلا پروانه ها صورت می گیرد:

1
·        پروانه ها از تخم، از نفی تخم پدید می آیند، دوره تبدیل را از سر می گذرانند، به پروانه بالغ بدل می شوند و پس از جفتگیری  و تخمگذاری می میرند، یعنی نفی می شوند.

2
·        گیاهان و جانوران عمرشان به کوتاهی عمر پروانه ها نیست.
·        آنها قبل از مرگ خود، بارها و بارها دانه، تخم و نوزاد خاص خود را تولید می کنند.
·        اما ما این تفاوت را مورد صرفنظر قرار می دهیم.
·        ما فقط می خواستیم نشان دهیم که نفی نفی در هر دو عرصه جهان متعلق به موجودات زنده، واقعا صورت می گیرد.»
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 126)

III
قانون نفی نفی در عرصه جامعه بشری

·        صدق قانون نفی نفی را می توان در مورد توسعه جامعه انسانی نیز نشان داد:

1
·        مثلا مالکیت اشتراکی بر وسایل تولید در جامعه کمون اولیه در جریان توسعه خود، بوسیله مالکیت خصوصی بروسایل تولید نفی می شود که تعیین کننده نوع واحد شیوه تولیدی در جوامع منقسم به طبقات برده داری، فئودالیسم و سرمایه داری است.

2
·        مالکیت خصوصی بر وسایل تولید نیز ـ بنوبه خود ـ در جریان توسعه خود به مانعی در راه رشد تولید بدل می شود و دو باره با تشکیل مجدد مالکیت اشتراکی بر وسایل تولید در سوسیالیسم نفی می گردد.

3
·        این نفی نفی اما به معنی برگشت ساده به مالکیت اشتراکی و مناسبات تولیدی کمون اولیه نیست.

4
·        مالکیت سوسیالیستی بر وسایل تولید بدلیل توسعه فوق العاده نیروهای مولده در مرحله بمراتب عالی تری قرار دارد.

5
·        پارامتر نفی شاخص سیکل توسعه کمون اولیه ـ جامعه طبقاتی ـ سوسیالیسم عبارت است از نوع مناسبات تولیدی.

6
·        با به پایان رسیدن این سیکل توسعه، یعنی با برقراری مناسبات تولیدی سوسیالیستی، توسعه بعدی بنا بر پارامترهای نفی دیگری صورت خواهد گرفت.

IV
قانون نفی نفی در عرصه تئوری شناخت

·        تأثیر شگرف قانون نفی نفی بویژه در توسعه شناخت انسانی نمایان می شود:

1
·        هر تئوری علمی جدید ـ در واقع ـ در نتیجه نفی نگرش کهنه و بمثابه آنتی تز آن پدید می آید و در روند بعدی توسعه، خود مورد نفی قرار می گیرد، که نفی نفی بمثابه سنتز دیالک تیکی معارف پیشین است که با توجه به تئوری جدید، بمثابه موارد خاص محسوب می شوند.

2
·        قانون نفی نفی در فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی به معنی اختراع فرمول های دلبخواه و تحمیل آنها بر واقعیت عینی نیست.

3
·        الزامات اسلوبی (متدی) برای کار علمی و عملی انسانی که از قانون نفی نفی (و از هر قانون اوبژکتیف دیگر) حاصل می آیند، ربطی به حدس و گمان دلبخواه این و آن ندارند.

4
·        این قوانین ـ در وهله اول ـ برای کشف نتایج جدید به خدمت گرفته می شوند، ولی هرگز به عنوان وسیله اثبات بکار نمی رود.

5
·        انگلس مؤکدا متذکر می شود که وقتی مارکس در کتاب خود، تحت عنوان «سرمایه» ثابت می کند که گرایش تاریخی انباشت سرمایه باید به از میان برداشتن مالکیت خصوصی بر وسایل تولید بانجامد و این روند را نفی نفی می نامد، هرگز قصد و نیت اثبات نفی نفی را بمثابه یک ضرورت تاریخی ندارد، «بلکه بر عکس، بعد از اینکه او ثابت کرده است که بخشی از روند مورد نظر، عملا تحقق یافته است و بخش دیگر باید تحقق یابد، آن را روندی نام می دهد که بنا بر قانون دیالک تیکی معینی باید تحقق یابد.»
·        (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 125)  

مراجعه کنید به نفی، دیالک تیک، تضاد  در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر