۱۳۹۰ اسفند ۱۵, دوشنبه

اتیک (اخلاق) (15)

ایمانوئل کانت (1724 ـ 1804)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «انتقاد از عقل محض» نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی به روی فلسفه گشوده است:
اتیک (انتقاد از عقل عملی)
استه تیک (انتقاد از قوه قضاوت)
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
فلسفه تاریخ
«چنان عمل کن، که بشریت را هم در شخص خویش و هم در شخص دیگر، همیشه همزمان بمثابه هدف در نظر گیری و هرگز نه بمثابه وسیله صرف

پروفسور ماتیاس کلاین
برگردان شین میم شین

3
اتیک کانت

• در آثار کانت برای مسائل اتیکی فضای وسیعی اختصاص داده می شود.

1

• بنظر کانت، منشاء مفاهیم اخلاقی در «عقل عملی» انسان است.
• مفاهیم اخلاقی در عرصه عقل عملی، مستقل از منافع مشخص از هر نوع، بطور اپریوری (بطور ماورای تجربی) وجود دارند.

2

• عقل عملی کانت، مثل دعوت به اطاعت از عقل عملی با قانون اخلاقی عام، با فرمان اخلاقی بی چون و چرای زیر انطباق دارد:
• «چنان عمل کن، که ماکسیم خواست تو همیشه بتواند بمثابه اصل یک قانونگزاری عام معتبر باشد!»

3

• قانون اخلاقی کانت اما فقط فرم عمل را در مد نظر دارد و نه محتوای عمل را و عواقب ناشی از آن را.
• به همین دلیل است که کانت انجام تکلیف را نه بخاطر آماج های خارجی، بلکه فقط و فقط بخاطر «احترام به قانون»، به خاطر خود «تکلیف» انتزاعی طلب می کند.

4

• درک مبتنی بر «خودمختاری اراده» کانت از تکلیف بر ضد درک مبتنی بر «وابستگی» تئولوژی و فلسفه اسکولاستیکی از تکلیف تنظیم یافته و لذا پیشرفتی در تفکر اتیکی محسوب می شود.

5

• قانون اخلاقی ـ بنظر کانت ـ حاکی از آن است که هدف از عمل انسانی خود انسان است.

6
• قانون اخلاقی بیانگر هدف نهائی است.
7

• قانون اخلاقی حاکی از این واقعیت امر است که انسان بمثابه «موجود خردمند»، خود را بمثابه هدف فی نفسه در مد نظر دارد.

8

• از این رو ست که فرمولبندی دوم قانون اخلاقی کانت به شرح زیر صورت می گیرد:
• «چنان عمل کن، که بشریت را هم در شخص خویش و هم در شخص دیگر، همیشه همزمان بمثابه هدف در نظر گیری و هرگز نه بمثابه وسیله صرف!»

9

• علیرغم خصلت انتزاعی و فرمال قانون اخلاقی کانت، علیرغم قطع رابطه با مبارزه سیاسی عملی و قطع رابطه با حیات اجتماعی مشخص، اینجا گرایش ضد فئودالی صریح اتیک کانت به وضوح دیده می شود.

10

• کانت از عزت شخصیت انسانی بر ضد نظام فئودالی ـ استبدادی به دفاع برمی خیزد، ولی از حد برسمیت شناختن صرفا فرمال حقوق بشر فراتر نمی رود.

11

• در اتیک کانت، عقب ماندگی، عجز و ناپیگیری سیاسی بورژوازی آلمان در آن زمان انعکاس می یابد.

12

• بورژوازی ـ همچنان و هنوز ـ اتیک کانت را به خدمت می گیرد، تا بکمک براهین انتزاعی و فرمال آن، منافع طبقاتی خویش را سرپوش نهد و زحمتکشان تحت استثمار خود را به خدمتگزاران طبقات کاپیتالیست مبدل سازد.

13

• اتیک کانت ـ بالاخره ـ در این تز به اوج خود می رسد که انسان به سبب ناقص بودن خویش قادر به تحقق کامل قانون اخلاقی نیست و برای این کار به روحی فناناپذیر، یعنی به خدا نیاز دارد.

بدین طریق، قانون اخلاقی در فلسفه کانت ـ علیرغم تأکیدات مکرر بر عقل بشری و اراده انسانی ـ در تحلیل نهائی، خصلت فرمان الهی به خود می گیرد و خود خدا به پیش شرط و ضامن اجرای عمل اخلاقی انسان ها ارتقا می یابد.

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر