۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۵, یکشنبه

سیری در جهان بینی عمر خیام (40)

عمر خیام
(427 ـ 510) (1048 ـ 1131)
تحلیلی از شین میم شین
تحلیل  رباعی شماره ۵۱
هر سبزه که برکنار جوئی رسته است
گویی ز لب فرشته خویی رسته است
پا بر سر سبزه تا به خواری ننهی
کان سبزه ز خاک لاله رویی رسته است

·        معنی تحت اللفظی بیت:
·        هر سبزه که بر لب جویباری روییده، انگار از لب خوش سیمائی روییده است.
·        هشدار و به تحقیر پا بر سر سبزه مگذار!
·        برای اینکه آن سبزه از خاک لاله عذاری روییده است.

1

هر سبزه که برکنار جوئی رسته است
گویی ز لب فرشته خویی رسته است

·        خیام در این بیت رباعی، سبزه بر لب جویبار را به سبزه بر لب زیباروئی تشبیه می کند.
·        این به معنی هومانیزه (انسان واره) کردن چیزها و پدیده های طبیعی است.
·        همین شیوه ی برخورد، دهه ها بعد در کارگاه استه تیکی ـ هنری سعدی و حافظ همه جانبه بسط و توسعه خواهد یافت.
·        آندو برای اثبات نظرات درست و نادرست خود، گاه خواننده را از عرصه جامعه به طبیعت خواهند برد و گاه برعکس، از طبیعت به جامعه.

2

پا بر سر سبزه تا به خواری ننهی
کان سبزه ز خاک لاله رویی رسته است

·        خیام از پا نهادن بر سر سبزه هشدار می دهد.
·        دلیل او این است که سبزه یاد شده از خاک کسی روییده که روی لاله گون داشته است.

·        این شیوه استدلال حکیم عمر خیام اما حاکی از چیست؟

3

·        این بدان معنی است که صورت زیبا در قاموس خیام معیاری تعیین کننده است.
·        این بدان معنی است که اگر سبزه کذائی از خاک زشت روئی روییده بود، لگدمال کردن بی مهابای آن مسئله ای نبود.

·        این بلحاظ نظری و اسلوبی به معنی وارونه کردن دیالک تیک نمود و بود است.
·        ظاهر و نمود چیزها و انسان ها بنظر خیام تعیین کننده است و نه باطن و ماهیت آنها.

4

·        اما در دیالک تیک فرم و محتوا، در دیالک تیک نمود و بود (پدیده و ماهیت، ظاهر و باطن)، در دیالک فرم نمودین و محتوای ماهوی، نقش تعیین کننده همیشه و همه جا از آن محتوا، بود، ماهیت، باطن و محتوای ماهوی است.

5


·        شیخ خردگرای شیراز به این حقیقت امر وقوف مطلق دارد:

صورت زیبای ظاهر هیچ نیست
تا توانی، سیرت زیبا بیار!

·        سعدی در این بیت دیالک تیک فرم نمودین و محتوای ماهوی را به شکل دیالک تیک صورت و سیرت بسط و تعمیم می دهد و برای تأکید بر نقش تعیین کننده ی محتوای ماهوی چیزها (سیرت انسان ها)، فرم نمودین (صورت انسان ها) را تا حد هیچ تنزل می دهد.

6

·        موضع فکری و معیار ارزشی شیخ شیراز درست بر ضد موضع فکری و معیار ارزشی عمر خیام است.
·        در قاموس سعدی مهم نه لاله عذاری کسی که خاک شده و از خاکش سبزه روییده، بلکه ماهیت و سیرت او ست.
·        سعدی برای لاله عذار بد سیرت حتی تره هم خرد نمی کند.

7

·        از این رو عمر خیام را می توان طرفدار فرمالیسم معرفتی ـ نظری محسوب داشت. 

·        چون بزعم او، فرم و ظاهر چیزها مقدم بر محتوا و ماهیت آنها ست.
·        فرمالیسم امروزه یکی از معیارهای بسیار مهم در عرصه جهانی است.
·        ایدئولوژی امپریالیسم، فرم و ظاهر چیزها، پدیده ها و انسان ها را چنان مطلق می کند و به عرش اعلی می برد که محتوا و ماهیت آنها بکلی بی اعتبار می گردد.
·        ببرکت تبلیغ وسیع و بی بند و بار همین فرمالیسم معرفتی ـ نظری است، که هر زیباروی خرفت و خری در مدت کوتاهی میلیونر می شود و عکس هایش رسانه های همگانی را تسخیر می کند.

8

·        حالا حتما حریفی خواهد گفت که شعر است، دیگر.
·        در شعر که نباید مته به خشخاش نهاد.
·        حق به نحوی از انحاء با حریف است.
·        ما که کسی نیستیم تا  خدا نکرده قصد محاکمه کردن کسی را داشته باشیم.
·        بیشک عمر خیام خودش از تأثیر رباعی اش بر شعور خواننده و شنونده بی خبر بوده است.

·        ولی خواه او بداند و خواه نداند، رباعی تأثیر خاص خود را بر شعور خواننده باقی می گذارد.

9

·        خواننده بدون اینکه خود اصلا ملتفت شود، کاسه زهر ایدئولوژیک شاعر را سر می کشد و تدریجا مسموم می شود.
·        آنگاه برای چنین کسی در ارزیابی چیزها و آدم ها، تنها چیزی که مطرح می گردد، ظاهر موقتی و فرعی آنها ست و نه باطن ماندگار، اصلی  و تعیین کننده آنها.

·        وظیفه روشنگری همین است که خواننده را به تسلیحات تحلیلی مجهز سازد تا اطعمه معنوی را نیز با همان دقت و وسواسی از آن خود کند، که اطعمه مادی را از آن خود می کند.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر