درنگی
از
میم حجری
سهراب
پشت هیچستان، چَترِ خواهش باز است:
تا نَسیمِ عَطَشی در بُنِ بَرگی بِدَوَد،
زنگ باران به صدا میآید.
پشت هیچستان، چَترِ خواهش باز است:
تا نَسیمِ عَطَشی در بُنِ بَرگی بِدَوَد،
زنگ باران به صدا میآید.
معنی تحت اللفظی:
پشت هیچستان چتر خواهش باز است.
به محض اینکه بن برگی تشنه شود، باران در می گیرد.
هم طرز نگارش این بند شعر سهراب، معیوب است و هم مفاهیم آن
نامناسب و نادرست اند:
باز بودن چتر خواهش
به معنی جلوگیری از برآوردن شدن خواهش ها
و
باز بودن چتر باران
به معنی جلوگیری از تر شدن است.
یعنی
در صورت تشنه بودن بن برگ کذایی،
اگر باران هم ببارد، در چتر گیر می کند و به برگ بدبخت حتی نمی رسد،
چه رسد به رسیدن به بن برگ.
ضمنا
باران
توسط بن درخت (یعنی ریشه درخت) جذب می شود و در صورت لزوم به تنه و شاخه ها و ساقه ها و برگ های درخت پمپاژ می شود.
فونکسیون برگ در رابطه با باران و رطوبت هوا و گاز کربنیک،
دیالک تیکی از جذب و دفع است:
برگ
هم قطرات باران و رطوبت هوا را جذب می کند و به مدد اشعه ماورای بنفش و سبزینه برگ ها در ترکیب با گاز کربنیک
به تولید مواد قندی (اندام درخت و میوه و غیره) می پردازد
و
هم
بخار آب مازاد و گاز اکسیژن حاصله را به هوا پمپاژ می کند
که به صورت مه و ابر و شبنم در می آید و در صورت فراهم آمدن شرایط جوی به باران و برف و تگرگ تبدیل می شود.
پشت هیچستان، چَترِ خواهش باز است:
تا نَسیمِ عَطَشی در بُنِ بَرگی بِدَوَد،
زنگ باران به صدا میآید.
تا نَسیمِ عَطَشی در بُنِ بَرگی بِدَوَد،
زنگ باران به صدا میآید.
شاید منظور سهراب از باز بودن چتر خواهش،
فرم گل های نباتات باشد که به صورت چتر وارونه اند
و
اگر باران ببارد وارد گودی گل ها می شود و به بن گل ها نفوذ می کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر