درنگی

از

میم حجری

سهراب


به سراغ من اگر می‌آیید،
پُشتِ هیچِستانَم.

معنی تحت اللفظی:

اگر کسی قصد دیدار با من را دارد، آدرس من، آن سوی هیچستان است.

در این اندیشه سهراب،

دیالک تیک هستی و نیستی

به شکل دوئالیسم همه چیز و هیچ تحریف می شود.

همه چیز

(هستی، وجود، واقعیت عینی)

انکار می شود و دور افکنده می شود

و

نیستی

(هیچ)

مطلق می شود و بر اساس هیچ، هیچستان بنا می شود که قلمرو هیچ و پوچ است و سهراب پشت این سرزمین به سر می برد و راجع بدان گزارش می دهد.

هیچ

از مفاهیم مرکزی مهم عرفان است.

هیچ

در قاموس عرفان

بدایت و نهایت همه چیز هستی است.

عارف

پس از تلاش وافر به مدد رقص جنون امیز و حشیش و تریاک و هروئین و غیره

به حق می رسد و حق وعارف در یکدیگر ذوب می شوند و هیچ می شوند.

می توان گفت که عرفان حاوی و حامل و حامله دیرین نیهلیسم (پوچی گرایی) بوده است.

مراجعه کنید

به

نیهلیسم

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/4536

ادامه دارد.