درنگی
از
میم حجری
حق پرست
در مورد شرائط نیز در ارتباط با شرائط جهانی صحبتی به میان نیامده است.
حرف در مورد شرائط خاص ایران و افغانستان است
همانطور که ذکرش گذشت،
سوبژکت تاریخ
مهمترین کشف کارل مارکس است:
تحولات جامعتی
مثلا گذار از فرماسیون های اقتصادی به یکدیگر،
مثلا گذار از کمون اولیه به برده داری، گذار از برده داری به فئودالیسم، گذار از فئودالیسم به سرمایه داری و گذار از سرمایه داری به سوسیالیسم
تحت سرکردگی سوبژکت های تاریخی صورت گرفته اند و می گیرند و خواهند گرفت.
سوبژکت تاریخی ئی که توده را زیر پرچم انقلابی خویش گرد می آورد و تاریخ (جامعه) را پله ای بالاتر می برد.
مثال:
گذار انقلابی از کممون اولیه به برده داری
تحت رهبری سوبژکت تاریخ (اشراف برده دار و روحانی) صورت گرفته است.
همین سوبژکت تاریخ (اشراف برده دار و روحانی)
توده را تحت پرچم انقلابی خود بسیج کرده، متشکل ساخته، تهییج و رهبری کرده است.
کمون اولیه را در هم کوبیده است و نظام برده داری را در مقیاس جهانی تشکیل داده است.
به عنوان مثال:
اسلام
ایده ئولوژی طبقه اجتماعی برده دار بوده است.
درست به همین دلیل
در دین اسلام، الله معبود (برد دار انتزاعی و آسمانی مطلق) است و بشریت عبد (برده).
حزب الله
حزب انقلابی طبقه اجتماعی برده دار تحت رهبری حضرت محمد بوده است.
بدون این سوبژکت تاریخ
انقلاب اسلامی
(انقلاب برده داری)
نمی توانست پیروز شود.
مثال دیگر:
فلسفه کلاسیک بورژوایی آلمان
ایده ئولوژی طبقه اجتماعی بورژوا بوده است.
حزب لیبرال
حزب انقلابی طبقه اجتماعی سرمایه دار تحت رهبری بورژوازی بوده است.
بدون این سوبژکت تاریخ (بورژوازی)
انقلاب بورژوایی
نمی توانست در مقیاس جهانی پیروز شود.
در جامعه سرمایه داری
سوبژکت تاریخ پرولتاریا ست.
رسالت طبقاتی ـ تاریخی پرولتاریا
تشکیل حزب طراز نوین مارکسیستی ـ لنینیستی خویش،
آگاه سازی و متحد سازی پرولتاریا و گرد آوردن توده تحت پرچم رهایی بخش پرولتاریا و سرنگونی حاکمیت بورژوایی و بقایای فرماسیون های پیشین
و
گذار جامعه به سوسیالیسم است.
دلیل رکود در جهان کنونی
هم
عدم حضور پرولتاریا در میدان رزم رهایی بخش
در پی شکست سیستم جهانی سوسیایسیتی است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر