درنگی
از
میم حجری
روی فونکسیون روحانیت و فلسفه بنای زیارتگاه ها و مجلل سازی آنها
باید کار کرد.
روحانیت
هم عضو طبقات حاکمه است.
مثلا برده دار، فئودال و سرمایه دار است
و
هم روشنفکریت طبقات حاکمه است.
یعنی مبلغ ایده ئولوژی نظامات جامعتی مختلف است.
یعنی
یک پایش
در مناسبات تولیدی (زیربنای اقتصادی) است
و
پای دیگرش
در روبنای ایده ئولوژیکی است.
در روحانیت ماده و روح (وجود و شعور) به وحدت دیالک تیکی می رسند.
روحانیت مثل روشنفکریت
هم منتقد طبقات حاکمه است و هم مؤید و مدافع سیستم حاکم است.
منبع معیشتی روحانیت
چندگانه است:
روحانیت
هم
با املاک و مستغلات و کارخانجات و بانکها و شرکت ها و غیره اش
در تلاش معاش است
هم
با اخذ مالیات کلیسا و حق امام و نذر و غیره
و
هم
با زیارتگاه ها و مساجد و کلیساها و کنیسه ها و غیره.
یعنی
به استثمار چندگانه و استحمار چندگونه مشغول است.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر