۱۴۰۳ مهر ۱, یکشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ح) حقوق طبیعی (۶)


پروفسور دکتر وینفرید شرودر

برگردان

 شین میم شین

 

  تاریخ تئوری های حقوق طبیعی

ادامه 

 

الف

حقوق طبیعی آنتیک و یا کلاسیک
 

سقراط

(۴۶۹ ـ ۳۹۹ ق. م.)

فیلسوف یونان باستان

مؤسس متد بحث ساختارمند (مئویتیک)

اثر مکتوبی به میراث ننهاده است.

شاگردانش از جمله افلاطون به متد او اشاره کرده اند.

به جرم گمراه سازی جوانان و توهین به خدایان یونان باستان

محکوم به مرگ می شود و جام شرنگ سر می کشد.

 

  ۱

·    سقراط حقوق طبیعی را به مثابه قوانین نا مکتوب الهی در نظر می گرفت که می بایستی مبنای اخلاقی حقوق حاکم در دولت را تشکیل دهند.

 

۲

·    آماج سقراط عبارت بود از وضع موازین اخلاقی طبیعی برای سلامت دولت.

 

افلاطون

 (۴۲۸ ـ ۳۴۸ ق. م.)

 

۱

·    افلاطون حقوق طبیعی مستخرجه از طبیعت را  تا درجه ایده دولت و حقوق ارتقا می دهد.

 

۲

·    از این رو ست که او را بنیانگذار حقوق طبیعی ایده ای (ایدئال) می نامند.

 

۳

·    افلاطون دولت تاریخی را بر مبنای ایده دولت می سنجد.

 

۴

·    به نظر او هدف دولت، جامه عمل پوشاندن به ایده است و از این رو ست که او دولت ایدئال را طرحریزی می کند.

 

۵

·    در کتاب افلاطون تحت عنوان «دولت» می خوانیم:

 

الف

·    «به نظر من دلیل تشکیل دولت این است که هیچکس خودکفا نیست.

 

ب

·    هدف ما بررسی پیدایش صرف دولت نیست.

 

پ

·    قصد ما بررسی پیدایش یک دولت مایه مند است.

 

ت

·    این طرز بررسی، نادرست نیست، شاید بدین طریق بتوانیم به علل رشد عدالت و ظلم در دولت پی می بریم.

 

ث

·    دلیل حقیقی تشکیل دولت همان است که گفته ایم.

·    اگر قصد مبالغه دارید، کسی مانع شما نخواهد بود.»

 

۶

·    دیدن این نکته دشوار نیست که این حقوق طبیعی ایده ای با تبدیل تئوری حقوق طبیعی قانونی ـ دموکراتیک به تئوری حقوق طبیعی قانونی ـ اریستوکراتیک (اشرافی) در رابطه بوده است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر