درنگی
از
میم حجری
حق پرست
ما تنها یک شکل از دمکراسی تحت عنوان دمکراسی فرمال بورژوازی نداریم.
سؤال این بود
که
منظور از دموکراسی فرمال بورژوایی چیست؟
برای پیدا کردن پاسخ به این پرسش، این سؤال مشخص مطرح شد
که
منظور خلایق از زیبایی و زشتی چیست؟
حریفی که خود را زیبا تصور می کند و به زشت گشتن تدریجی خود اقرار و اعتراف می کند،
عاجز از خواندن دقتمند جمله ای و تمیز «هری» از « بری» است.
منظور او از زیبایی هم زیبایی صوری و فرمال و ظاهری است.
این زیبایی فرمال
اگر یک در هزار واقعا زیبایی فرمال باشد و نه زیبایی تصنعی، تقلبی، بند تنبانی و فراگمنتاریستی و سطحی و قلابی،
اما
فقط در دیالک تیک زیبایی فرمال و زشتی محتوایی (فقر فکری، فلسفی، فرهنگی و شخصیتی) وجود دارد
و
در دیالک تیک فرم و محتوا نقش تعیین کننده در تحلیل نهایی از آن، محتوا ست.
یعنی
حریف
در تحلیل نهایی
نه زیبا، بلکه زشت تشریف دارد.
خیلی از «زیبایان» جهان
از نعمت زیبایی فرمال حتی محرومند و به مدد تزیین و تعمیر و مانی پولاسیون اینجا و آنجای خود و پیشرفت دوربین های عکاسی،
«سکسی» نمودار می گردند.
گروهی از «زیبایان» جهان
فقط در عکس ثابت و سیار (فیلم، کلیپ) «زیبا» نمودار می گردند و نه در عالم واقع.
یعنی
زیبایی فرمال
به ترفند عکس برداری از زاویه ای و فاصله ای معین و با دوربین های پیشرفته
سر هم بندی می شود.
اگر دقت شود،
خیلی از عکس ها را در سوسیال مدیا نمی توان بزرگتر کرد.
چون بزرگتر کردن عکس همان و محو زیبایی فرمال همان.
این بدان معنی است که زیبایی فرمال کذایی،
زیبایی فرمال حتی نیست.
فوت و فن و ترفند دیگر برای تشکیل زیبایی فرمالی که زیبایی فرمال حتی نیست،
انعکاس فراگمنتاریستی افراد و اشیاء است:
زیبایی حریفی
به دلیل مثلا باسن فریبای او ست.
خیلی از زنان المان،
یوشکا فیشر را به دلیل باسنش انتخاب کردند و وزیر خارجه شد.
خیلی ها به دلیل آلت تناسلی شان، سینه های شان، انگشت های دست و یا پای شان، چشم و ابروی شان، دماغ و دندان های شان
سکسی تلقی می شوند و به برکت ان جزء «زیبای» اندام شان،
امرار معاش می کنند.
با این زیبایان فراگمنتاریستی،
نمی توان یک لحظه همنشین شد و عق نزد.
چه رسد به همزیستی با حضرات.
اکنون باید به سؤال اصلی خود برگردیم:
منظور از دموکراسی فرمال بورژوایی چیست؟
ادمه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر