۱۴۰۳ مرداد ۳, چهارشنبه

قرآن کریم از دیدی دیگر (سورة النساء و یا سوره زنان) (۲۸۵)

         

ویرایش و تحلیل

 از

فریدون ابراهیمی

پ

تازيانه

صد ضربه تازيانه حدّ مرد يا زن زناکار بالغ عاقل آزاد و غیر محصن است

 و نيز به قول جمعی از فقها حدّ مرد محصن آزادی است که با زن نابالغ يا ديوانه زنا کند و نيز زن آزاد بالغ عاقل و محصنی که پسری نابالغ يا- بنابر قول برخی- دیوانه با او زنا کند، چنان که گذشت.

حدّ برده زناکار پنجاه تازيانه است؛ محصن باشد يا غیر محصن، مرد باشد يا زن، پير باشد يا جوان.
مگر در موارد ثبوت حدّ قتل که- چنان که گذشت- برده و غير برده در آن يکسان است.

 

کریم در مجازات زناکاران زن و نر،

مته بر خشخاش می گذارد:

هر زجری که به فکرش می رسد، شامل حالش می کند:

تازیانه و تبعید و قتل و سنگسار قانونی و شخصی.

۱

صد ضربه تازيانه حدّ مرد يا زن زناکار بالغ عاقل آزاد و غیر محصن است

معلوم نیست که منظور کریم از نر و زن عاقل چیست.

در هر صورت زن و نر زناکار 

قبل از تبعید و قتل و سنگسار در هر صورت تازیانه می خورد.

پس از روی کار آمدن فوندامنتالیسم شیعی

یک میلیون نهاد و بنیاد و شغل برای سکنه طویله پیدا شده است:

شکنجه

خبرچسنی

پرونده سازی

شلاق زنی

ترور

اعدام

تجاوز به زنان و دختران و جوانان 

۲

 تازیانه

 نيز به قول جمعی از فقها حدّ مرد محصن آزادی است که با زن نابالغ يا ديوانه زنا کند و نيز زن آزاد بالغ عاقل و محصنی که پسری نابالغ يا- بنابر قول برخی- دیوانه با او زنا کند، چنان که گذشت.

معلوم نیست که با زن و نر نابالغ و دیوانه چگونه می توان زنا کرد و زنای مربوطه را چگونه می توان اثبات کرد.

۳

حدّ برده زناکار پنجاه تازيانه است؛ محصن باشد يا غیر محصن، مرد باشد يا زن، پير باشد يا جوان.
مگر در موارد ثبوت حدّ قتل که- چنان که گذشت- برده و غير برده در آن يکسان است.

اکنو که نوبت به تازیانه می رسد،

برده برنده می شود:

به عوض صد تازیانه، ۵۰ تازیانه نوش جان می کند.

کریم

برای ممانعت از دادن دردسر به خود و حکام شرع شپشو،

به هر برد های ۵۰ شلاق می زند.

بدون اینکه بین شان فرق بگذارد.

اگر این برابری خواهی رادیکال در صدر اسلام برده داری نیست، پس چیست؟



 

محمد علی عمویی

سردار توده و حزب توده،

در خاطرات خود از شکنجه گاه های فوندامنتالیسم اسلامی،

گزارشات شگفت انگیزی از شلاق زن های مسلمان نقل کرده است که در مقیاس جهانی، نظیری ندارد.

شلاق زن

قبل از شروع به شق القمر تازیانه زنی به پیران پرولتاریا

وضو می گیرد.

سیر دل، تضرع و زاری می کند. 

بعد 

دست به کار می شود و همنوع پارسای خود را آش و لاش می کند.



محمد علی عمویی:

 «تفاوت زندان جمهوری اسلامی با قبل این بود که تا لحظه آزادی هم با تو کار دارند. حتی وقتی مرا از کمیته مشترک به اوین بردند، شکنجه ندادند. 

ولی شب‌ها مرا می‌بردند آن طبقه پایین که شکنجه‌گاه بود و صدای شلاق‌هایشان را که می‌زدند، می‌شنیدم. 

این به‌مراتب از خود شکنجه آزاردهنده‌تر بود. 

دیگر نه سئوالی بود، نه من پاسخی می‌دادم، یعنی همیشه با خوف و رجاء. 

واقعاً شیوه عملکرد دستگاه اطلاعاتی و قضایی جمهوری اسلامی طوری است که طرف را ذله می‌کند، 

بی‌خودی نیست که اسم خاطرات این دوران را گذاشتم «صبر تلخ». 

 واقعاً صبر می‌خواهد، صبر ایوب، و تلخ بود، 

چقدر تلخ بود.

 ما تحمل کردیم. 

رفقا، واقعاً روزهای این ۱۲ سال زندان جمهوری اسلامی

 اصلاً‌ قابل مقایسه با آن ۲۵ سال [زندان شاهنشاهی] نیست.»

حکایت عمویی از شکنجه‌های جلادان جمهوری اسلامی،

 که پیش از فرود آوردن شلاق دست به آسمان می‌برند و خدایشان را به شهادت می‌گیرند که فقط برای رضای او ست که این کار را می‌کنند،

 به راستی تلخ و بسیار دردآور است، 

آن‌چنان که خواننده گاه دل ندارد که بیشتر بخواند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر