۱۴۰۳ مرداد ۱, دوشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۰۲۱)

Bild

شین میم شین

بوستان

باب سوم

در عشق و مستی و شور

حکایت اول

بخش دوم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۸۲ ـ ۸۳)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم
 

۱

اگر یاری، از خویشتن دم مزن 

که شرک است، با یار و با خویشتن

معنی تحت اللفظی:

عاشق باید از خود، بیگانه باشد.

عاشقی که خودبا و خودآگاه باشد، شبیه کسی است که برای خدا شریک تراشیده است. 

ادامه

 

 

حافظ

ساقیا جام دمادم ده، که در سیر طریق

هر که عاشق وش نیامد، در نفاق افتاده بود.

معنی تحت اللفظی:

عشق در قاموس اهل طریقت و عرفان، تعیین کننده است.

هر کس عاشق نباشد، منافق است.

 

حافظ در این بیت غزل،

معاییر و خرافات و عقاید عرفانی راجع به عشق

را

قانونیت و معتبرالعامیت می بخشد.

همان حافظی که بیت بیت دیوانش بر ضد طریقت و عرفان است.

 

این اما به چه معنی است؟

 

عرفان ستیز رادیکالی از قبیل حافظ

چگونه و چرا معلق ۱۸۰ درجه ی می زند و از اهل طریق برای اثبات اهمیت لایزال عشق، آیه نازل می کند؟

 

بانی این طرز برخورد دیالک تیکی  به عرفان،

شخص شخیص شیخ شیراز است:

بخشی از افکار و آثار سعدی

عرفانی تر (ضد عقلی تر و خرافی تر) از عرفانی ترین بخش های عرفا ست.

سعدی و حافظ

فقط مخالف سمتگیری سیاسی و ایده ئولوژیکی ضد فئودالی اهل طریقت و عرفان بوده اند و نه مخالف خرافات ضدعقلی (ایراسیونالیستی) اهل طریقت و عرفان.

 

 حافظ که کسب و کارش در حرف، انتقاد از تزویر و ریا ست،

خودش در  تزویر و ریا قافله سالار است.

 

حافظ در این بیت غزل

در حقیقت

عشق عرفانی به خالق و خلق را به عشق ضد خلقی به اجامر طبقه حاکمه استحاله می بخشد.

 

عشق در قاموس عرفان، ضد آشتی ناپذیر عشق در قاموس سعدی و حافظ است.

سمتگیری سیاسی عرفان

اساسا و اصولا

ضد فئودالی  وضد سلطنتی است.

دلیل مخالفت فوندامنتالیسم اسلامی خمینیستی با عرفان نیز همین است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر