۱۴۰۲ آبان ۲, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۷۷۷)

   Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۱ ـ ۷۲)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!
 

۱

شب از نرگسش قطره چندی چکید

سحر دیده بر کرد و دنیا بدید

معنی تحت اللفظی:

پس از دعای گدا

شباهنگام

قطره اشکی از چشم کور بخنشده چکید

و

وقتی بیدار شد، توانست دور و بر خود را ببیند.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

 دیالک تیک داد نقد و ستد نسیه

را

به شکل دیالک تیک طعام و بینائی بسط و تعمیم می دهد.

 

سحرگاهان مرد پوشیده چشم به ازای طعامی که به سائل داده (داد)، بینائی (ستد میلیونها بار سودمندتر) دریافت می کند و دایره داد و ستد بسته می شود.

 

گدا و خدای گدا معمائی اند.

اگر خدا طرفدار گدایان است، برای چه آنها را به دریوزگی این و آن گرفتار می سازد،

 تا برای لقمه ای مثل سگی تیپا بخورند و تحقیر شوند؟

 

اگر گدا واقعا روشن نهاد است، چرا برای خودش دعا نمی کند؟

چرا دنبال کار آبرومندانه ای نمی گردد؟

چرا به خاطر شکمش غرور انسانی اش را حراج می کند؟

سعدی برای همه این پرسش ها، پاسخ دارد.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر