۱۴۰۲ آبان ۹, سه‌شنبه

خود آموز خود اندیشی (۷۸۴)

 

   Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت نوزدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۷۱ ـ ۷۲)

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

۱

چو هر گوشه تیر نیاز افکنی

امید است، ناگه که صیدی زنی

معنی تحت اللفظی:

اگر به چیزی نیاز داری، دست به تیراندازی بزن تا شاید تیرت به آن چیز بخورد.

 

سعدی

 در این بیت شعر،

از سوئی

دیالک تیک ضرورت و تصادف

 را

 به شکل دوئالیسم هیچ و همه چیز بسط و تعمیم می دهد

 و

در واقع ضرورت را خلع قدرت می کند و تصادف کور را به جای آن بر تخت می نشاند و هورا می کشد.

 

بدین طریق،

مبلغ پرشور جزم «مشیت الهی» به انکار قانونمندی های آهنین هستی برمی خیزد

 و

 همه چیز را تصادفی تلقی می کند:

اکنون آب می تواند رو به سربالائی جاری شود.

آتش می تواند نسوزاند.

سنگ پرتابی می تواند دیگر پایین نیاید

و

الی اخر.

 

سعدی

 اما، از سوی دیگر،

 دیالک تیک وسیله و هدف

را

 به شکل دوئالیسم همه چیز و هیچ مسخ و مثله و مخدوش می کند:

بدین طریق وسیله همه چیز می شود و هدف ناپیدا، غیرقابل تعریف و تعیین ناپذیر می گردد.

 

مدافع پرشور و پیگیر پراگماتیسم،

که

 در هر کاری سودی می جست،

 ناگهان معلق تمام می زند و هدف را هیچ می شمارد

و

نفس تیراندازی را مطلق می کند،

 تیراندازی چشم بسته، به هرگوشه، کورکورانه، بی هدف و بی حساب و کتاب

را.

 

این کار نه تنها ابلهانه، بلکه خطرناک و زیانبار خواهد بود.

ارتش آمریکا

در دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون

 افغانستان را همین طوری به موشک های دوربرد بست.

 

هرکدام از موشک ها یک میلیون دلار ارزش داشت و اغلب به کشتن خری، اسبی و یا شتری منجر می شد که ارزشش پنجاه دلار بیشتر نبود.

 

تیراندازی کورکورانه

می تواند نه تنها به «زدن صیدی» نینجامد، بلکه به کشتن کودکی و زخمی شدن مرد و زنی منجر شود.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر