پروفسور دکتر هانس کورتوم
پروفسور دکتر وینفرید شرودر
برگردان
شین میم شین
۱۴
· در رابطه با «هدف نهائی» گفته می شود:
۱
· «پس آماج تاریخ جهان این است که روح اولا به شناخت آنچه که حقیقی است، دست می یابد.
۲
· ثانیا این شناخت (دانش) را شیئیت می بخشد.
۳
· ثالثا آن را در هیئت جهان موجود واقعیت می بخشد.
· یعنی روح، خود را عینیت می بخشد.
۴
· اهمیت مسئله در این نکته است که این آماج، آماجی توسعه یابنده و بالنده است.»
· (هگل، «درس هائی راجع به فلسفه تاریخ جهان» جلد اول، ص ۵۱)
۱۵
· در اثر هگل تحت عنوان «مقدمه ای بر درس هائی راجع به تاریخ فلسفه» می خوانیم:
· «اگر قرار باشد چنین چیزی به وجود آید، آن باید غیر از چیزی باشد که در آغاز بوده است.
· آن باید نفی آن باشد.»
· (هگل، «درس هائی راجع به فلسفه تاریخ جهان» جلد اول، ص ۲۹۶)
۱۶
· محدودیت تئوری دیالک تیکی پیشرفت هگل آنجا خود را عیان می سازد که او هم روند تاریخی را به مثابه تحقق ایده مطلق کذائی تلقی می کند و فرضیه واره ای را مطرح می سازد که بنا بر آن، تاریخ با تحقق ایده مطلق به پایان خود می رسد.
۱۷
· هگل «پایان تاریخ را در شناخت این ایده مطلق از سوی بشریت می داند.»
۱۸
· انگلس در رابطه با این نکته می نویسد:
الف
· بدین طریق «در تضاد با متد دیالک تیکی خود هگل، در تضاد با متدی که فاتحه ای بر هر چیز جزمی (دگماتیکی) می خواند، کل محتوای دگماتیکی سیستم هگل به مثابه حقیقت مطلق قلمداد می شود.
ب
· بدین طریق جانب انقلابی آن زیر بار جانب محافظه کار سهمگین آن خفه می شود.»
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۱، ص ۲۶۸)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر