پروفسور دکتر هانس کورتوم
پروفسور دکتر وینفرید شرودر
برگردان
شین میم شین
تئوری تاریخ در فلسفه بورژوازی واپسین
۱
· ایدئولوگ های بورژوائی واپسین در قرن نوزدهم و بیستم میلادی، برخلاف مارکس و انگلس، به توسعه بعدی تئوری پیشرفت دیالک تیکی دوره روشنگری متمایل نبودند.
۲
· زیرا برای آنها دورنمای تاریخی واقعی فراتر از نظام بورژوائی در دیدرس نبود.
۳
· برای نشان دادن این امر می توان به تذکرات زیرین ایدئولوگ های بورژوائی واپسین اشاره کرد:
الف
کارل یاسپرس
(۱۸۸۳ ـ ۱۹۶۹)
روانکاو و فیلسوف آلمانی
نماینده فلسفه حیات که با اگزیستانسیالیسم سارتر تفاوت های جدی داشته است.
موضوعات آثار فلسفی او مذهبفلسفه و فلسفه روشنفکرانه بوده اند.
· کارل یاسپرس در سال ۱۹۳۱ میلادی می نویسد:
۱
· «انقلاب فرانسه در جهت غیرمنتظره ای جریان یافت و بر ضد منشاء خود سمتگیری کرد.
۲
· شعار برقراری آزدی انسانی به ترور مبدل شد که نابود کننده هر نوع آزادی بود...
۳
· بعد از انقلاب فرانسه عملا برداشت خاص جدیدی از اهمیت دورانی زمان پدید آمده است.
۴
· این برداشت در قرن نوزدهم دو پاره شده است:
· در مقابل باور به طلوع آینده ای زیبا و با شکوه، وحشت از سقوط لاعلاج قرار دارد که راه نجاتی از آن متصور نیست و یا تسکین بخشیدن به خود با این اندیشه گذار در زمان.
· از آن به بعد در مقابله با هر مشکلی ارواح خسته، آرامش بخش و تسلی بخش جلوه می کنند.»
ب
· ارنست روبرت کورتیوس در سال ۱۹۴۸ میلادی می نویسد:
· «بطلان این باور به پیشرفت و همراه با آن، اروپائیسم عامیانه را جنگ های قرن بیستم اثبات کرده اند.»
پ
کارل لویت
(۱۸۹۷ ـ ۱۹۷۳)
اسم مستعار:
هوگو فیالا
فیلسوف آلمانی
موضوعات پژوهش:
فلسفه تاریخ
افکار نیچه و هایدگر
· کارل لویت در سال ۱۹۶۰ میلادی می نویسد:
۱
· «امروز بعد از آنکه ستون فقرات این باور به پیشرفت چه در فرم آغازین ماورای جهانی ـ مسیحی آن و چه در فرم جهانی آن در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی در هم شکسته است.
· دیگر چه کسی می تواند به تاریخ باور کند.
۲
· باور به تاریخ نتیجه بیگانگی ما از کوسموتئولوژی طبیعی جهان باستان از سویی و نتیجه بیگانگی ما از تئولوژی ماورای طبیعی مسیحیت از سوی دیگر است.
۳
· کوسموتئولوژی طبیعی جهان باستان و تئولوژی ماورای طبیعی مسیحیت، به تاریخ، چارچوب و افق غیرتاریخی ئی از تجربه و تفاهم اعطا کرده اند.
۴
· با ترک این چارچوب و بنیانگذاری تاریخ در کیهان شناسی کلاسیک و در تئولوژی مسیحی، تاریخ اهمیتی مطلق کسب کرده است که ما اکنون به مثابه چیزی طبیعی تلقی می کنیم، اگرچه خود سؤال برانگیزترین چیزها ست....
۵
· اکنون این سؤال مطرح است که آیا تاریخ به بشر آموخته است که خود را دگرگون سازد و تغییر دهد؟»
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر