درنگی
از
میم حجری
باور کردنی نیست
ولی در این شعار و پیام و سلام
دیالک تیکی رئالیستی ـ راسیونالیستی ـ معرفتی ـ نظری ـ مارکسیستی
تبیین می یابد.
بدون اینکه بانیان این شعار و پیام و سلام
از دیالک تیک خبر داشته باشند.
این دال بر عینیت خود دیالک تیک است که خلایق خردگرا
خواه و ناخواه
و
آگاه و ناخودآگاه
بدان می رسند و بر زبان می رانند.
به همین دلیل
سطر سطر آثار و اشعار سعدی
سرشته به دیالک تیک است.
بدون اینکه روح سعدی حتی از دیالک تیک خبر داشته باشد.
دیالک تیک سه پاس
دیالک تیک پندار و گفتار و کردار
است:
کردار
از صفر شروع نمی شود.
کردار
به قول مارکس و انگلس
در کله و مغز و ذهن ادمی شروع می شود.
مثال:
عمله و بنا
قبل از بنای خانه
اندیشه خانه
را
مدل فکری خانه
را
در ذهن خود می سازند
و
بعد
با خاک و آب و کاه و سنگ و غیره بدان مادیت می بخشند.
این مدل از عالم واقع در آیینه ذهن عمله و بنا منعکس شده است.
یعنی منشاء مادی (واقعی و عینی) دارد.
عمله و بنا
لانه و اشیانه و خوابگاه های جانوران را در غارها و غیره دیده اند و به ایده و اندیشه خانه رسیده اند.
کردار = مادیت و شیئیت و جسمیت بخشی به اندیشه
بنا برین ما با دیالک تیک اندیشه و عمل (پندار و کردار) سر و کار داریم.
گفتار و یا سخن و یا کلام
نیز فرمی از مادیت یابی اندیشه است.
کلمه = فرم مادیت یافته مفهوم
و
جمله = فرم مادیت یابی اندیشه
یعنی
ما با دیالک تیک اندیشه و گفتار
با دیالک تیک روح و ماده
با دیالک تیک محتوا و فرم
سر و کار داریم:
بنابرین دیالک تیک سپاس (سه پاس) = دیالک تیک اندیشه و جمله + دیالک تیک اندیشه و عمل
به اختصار:
دیالک تیک سپاس (سه پاس) = دیالک تیک سه عضوی پندار و گفتار و کردار
یعنی
شاهکار.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر