میم حجری
همه چیز از آنجا شروع شد که خدا نویسنده شد و کتاب نوشت.
و
آز آنجا بدتر شد که کتاب خدا تفسیر داشت.
میرزا رضا کرمانی
خدا
به نظر کرمانیان
چیست و کیست؟
خدا
انعکاس انتزاعی آسمانی اعضای طبقات حاکمه مشخص زمینی است.
خدا
عکس است.
اصل این عکس
اعضای سر و مر و گنده و گندنده طبقات حاکمه اند.
تعیین کننده در دیالک تیک اصل و عکس،
اصل است.
عکس
ثانوی است.
عکس
تابع اصل است.
درست به همین دلیل
خدای جامعه برده داری و فئودالی
مثلا خدای مسیحیت و اسلام
با خدای جامعه بورژوایی
تفاوت دارد.
خدای همین مسیحیت
در
قرون وسطای فئودالی
انعکاس وحشت انگیز اشراف برده دار و فئودال و روحانی بود.
بسان خدای جماران و جمکران
گالیله ها
را
شکنجه می داد،
به غل و زنجیر می کشید،
به توبه وامی داشت
و
قصابی می کرد.
نویسندگی و هر کار فکری و هنری دیگر
از دیر باز
در انحصار طبقات حاکمه است
که
خدا
عکسشان است.
حتی روشنفکران توده های برده و رعیت و پرولتر و پیشه ور
از اعضای طبقات حاکمه اند.
یعنی
تبارشان به باری تعالی می رسد.
چرا
خدا نویسنده و شاعر و فیلسوف نباشد؟
دلیل تفسیر انجیل و قرآن
حواس پرتی خدا و خطاهای هر از گاهی او ست که توسط اصل تصحیح می شوند.
حتی
خود خدا
در
قرآن مش کریم،
مرتب خودش را و رسول اکرمش را
نقد و تصحیح می کند.
یعنی
خود خدا و رسول خدا
جایز الخطا هستند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر