میم حجری
قهرمان
وجود ندارد
همه بازیگران دسته جمعی اند.
رحیم
چرا و به چه دلیل
قهرمان وجود ندارد
و
چرا همه بدون استثناء رل بازی می کنند؟
مگر جامعه بشری
قوطی کبریت است
و
همه اعضای آن
چوبکبریت های یکسان
با
فونکسیون یکسان و همانندند؟
از این خبرها هرگز نبوده و نیست و نخواهد بود.
جامعه بشری
متشکل از اقشار و طبقات اجتماعی است
و
قشر و هر طبقه اجتماعی
پهلوان خود را بسان در تکدانه ای در صدف سنت و سینه خویش می پرورد و به وقت نیاز بیرون می آورد تا پشت سرش به راه افتد
و
نظم کهنه را براندازد و طرح نو در اندازد.
بهتر هم همین است.
در جامعه بشری
تقسیم کار هست.
یکی عمله است و دیگری بنا
یکی حمال است و دیگری رمال
یکی فقیه است و دیگری فیلسوف
یکی نجار است و دیگری عطار.
جامعه بشری
صحنه تئاتر و یا صفحه شطرنج نیست.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر