داستایفسکی
برادران کارامازوف
سرانجام
آزادی خود را زیر پای ما خواهند افکند
و
خواهند گفت:
«ما را به برده خود تبدیل کن
ولی قوت لایموتی به ما بده.»
جهان بینی داستایفسکی
جهان بینی مذهبی است و وارونه است.
قضیه درست برعکس است.
مولد و رزاق جامعه
توده است.
اگر توده دست از تولید بردارد
طبقه حاکمه باید
به
گدایی قوت لایموتی از توده مولد و رزاق بپردازد
و
به حاکمیت توده (به دموکراسی به معنی حقیقی کلمه)
تن در دهد و مثل آدم کار کند و از قبل دسترنج خود امرار معاش کند..
به خود اندیشی خطر کن.
به رفتن راه خاص خود
خطر کن.
فرنگی
خود اندیشی
به خودی خود
وجود ندارد.
خود اندیشی
در دیالک تیک هماندیشی و خود اندیشی وجود دارد و کسب می شود.
راه ها هم همیشه طبقاتی اند
و
نه شخصی و فردی.
به همین دلیل
ما به راه توده می رویم
ما به انچه دانش زمانه مان نموده می رویم
کنفوسیوس
کسی که فقط به نظر به ماضی داشته باشد
از دیدن آنچه که به سویش می آید،
عاجز می ماند.
دقیقا
مش کنفوسیوس.
بر سر پوتین و پالان و چارق و نعلین هم همین بلا آمده است.
پوتین
دیگر تانکی برایش نمانده است
در حال عقب نشینی افتضاح امیز است
در دنیایی که همه در صدد تغییر تو هستند،
بزرگترین موفقیت تو
همیشه همانی ات است.
فرنگی علامه
«همیشه همانی»
از مفاهیم آیة الله نیچه ـ فیلسوف عجق ـ وجق فاشیسم و احمد شاملو ـ مرید هروئینی نیچه ـ بوده است.
همیشه همانی
نه
امکان پذیر است
و
نه
هنر و شق القمر است.
حتی اخوندهای شپشو
تغییر یافته اند
و
به عوض سفر با الاغ
با هواپیما به کربلا می روند
پیله:
تو
تغییر یافته ای
پروانه:
اره.
تو هم میتوانی تغییر بیابی
اولا
زن و نر انتزاعی وجود ندارد.
فقط و فقط
زن و نر مشخص وجود دارد :
هم
مهسا زن بوده است
و
هم
جلاد مهسا.
ببین تفاوت زن
از کجا ست تا به کجا
ثانیا
زنان
چه بسا زن ستیزتر از نرانند.
اجامر عرشاد اسلامی
چه بسا زن اند و از در و دیوار خانه خلایق حتی بالا می روند تا عرشاد اسلامی ـ خصوصی کنند.
زنان در جنقوری اسلامی
به تقلید از زنان امریکایی
حتی
شکنجه می دهند
یعنی عرشاد عملی می کنند.
همانطور که زنان یانکی
در دانشگاه و تربیتگاه ابوقریب بغداد
عراقی ها را
عرشاد عملی می کردند.
اگر
ادعای اجامر جمکران
جعلی نباشد
ژینا
از ترس عرشادیون سکته کرده است.
یعنی
بر خلاف کردها که به بی باکی معروفند،
بی باک نبوده است.
این شعار ارجلانی
نه
بر اساس اندیشه ای
بلکه بر اساس حرفی سرهم بندی شده است.
بر اساس حرف مشترک زن و زندگی و آزادی
می توان تکمیلش کرد:
زن
زندگی
زیبایی
زیور و زر
زن بارگی
زاری
آزادی
....
کسی روشنگری شما را نمی خواند.
حریف
خیال می کنید
وقتی مارکس و انگلس
شروع به روشنگری کردند،
چند نفر گوش شنوا برای شان داشتند؟
مراجعه کنید
به
زندگی مارکس و انگلس
که ما مدتی است منتشر می کنیم.
همان مارکسیسم
پس از چند ده سال
دنیا را تسخیر کرد
و
به لرزه در اورد.
هیچ بانگی
بی پژواک نیست.
تنها صدا ست که می ماند.
اولا باید روشنگری علمی و انقلابی کرد و خلایق را با حقیقت عینی آشنا ساخت.
خر نمی تواند انقلاب کند.
پارس بی بند ما به همین نیت است.
من دلم می خواد
با خدای خودم به زبون فارسی حرف بزنم نه عربی.
من دلم می خواد
انتخاب نوع پوششم
دست خودم باشه
و
فکر نمی کنم این چیزا حق طبیعیم نباشه
سامیز
اولا
این زبان فارسی نیست که شما بدان تویت میزنید
ثانیا
خدا
زبان جنقوریان را اصلا نمی فهمد.
مثلا
نمی داند که سامیز به چه معنی است.
خود خدا به ما گفته است
که کلافه است و قصد دادن استعفا دارد.
ثالثا
افسار همه اعضای همه جوامع جهان
دست طبقات حاکمه است که اصل خدا هستند
و
برای بندگان خدا
شب و روز
تعیین تکلیف می کنند.
مگر بی حجابان جهان
طرز پوشش شان را خودشان انتخاب میکنند
و
نه
انحصارات مد؟
خدا
هم
عکس انتزاعی ـ آسمانی طبقات حاکمه است.
هی نازیلا.
تو خردمندترین کسی هستی که ما سراغ داریم و این تعارف نیست.
حالا کار به جایی رسیده که ما الترناتیوی برای روحش شاد اختراع کنیم؟
ما همیشه می نویسیم:
مرگ هم حادثه ای است.
مثل افتادن برگ.
تا بدانیم پس از فصل زمستان سیاه،
وزش باد بهارانی هست.
منظور از درک زیبایی چیست؟
ضمنا
درک زیبایی
مهم تر از خود زیبایی نیست.
کسی
برای درک کسی
تره خرد نمی کند.
ولی
خلایق
همه بدون استثناء
فدایی ظاهر افراد و اشیاء هستند.
هدف ۹۹ درصد خلایق از وصل
لذت بردن از چیزهای ظاهری و بند تنبانی است.
کسی فدایی کسی نمی شود.
بلکه فدایی ادا و اطوار و عشوه و ناز و ظاهر زیبای واقعی و جعلی او می شود.
آنهم
با علم به اینکه پس از چند سال
برژیت باردویش
به
عفریته ای نفرت انگیز
بدل خواهد شد.
چه کسی می گوید:
« طالبان شاعر نیست.»
ملا محمد حسین
باید
این عندیشه ها
را
پاتنت کند
و
مثل ترامپ و پوتین و پالان و چارق و نعلین
میلیاردر شود.
ما دوست رندانیم و گوش شنوا داریم برای درد رندان
کس چه می داند
شاید توانستیم راه حلی عرضه کنیم.
مشکلات را باید تحلیل کرد و راه حل پیدا کرد.
مردم خر نیستند و طبقه حاکمه انگل را نمی پذیرند.
طبقه حاکمه
با
زر و زور و تزویر و دروغ
به مردم پذیرانده می شود.
پس از گذشت زمان
مردم به طبقه حاکمه
عادت می کنند
و
حتی می پرستندش.
قدرت و ثروت
کار خودش را میکند:
هر سوسکی را سکسی میکند.
نه. جدی. مثال: اگر شما مخالفت کرده بودید و دلیل آورده بودید، ما هم چیزی یاد می گرفتیم و رشد می کردیم. موافقت شما سبب می شود که ما رشد نکنیم. حبیب هر کس باید طبیب او باشد و داروی تلخ تجویزش کند
من
به
تصورات تو از جذابیت سوبژکتیوت
تره حتی خرد نمی کنم.
به نظر من
اگر دلت زشت باشد،
زشتی.
فرنگی
فرنگی
دیالک تیک ظاهر وباطن
را
به شکل دیالک تیک ظاهر و دل بسط و تعمیم می دهد.
بعد
ظاهر را دور می اندازد
و
باطن و یا دل را مطلق می کند
یعنی فاتحه ای بر دیالک تیک میخواند.
ظاهر می تواند بی اعتنا به باطن و ذات و دل و قلوه
زیبا باشد.
چون
ظاهر در وحدت و تضاد با باطن و دل و ذات و ماهیت است.
با استعمار کشورها به مردم انگلیس خدمت کرده
مریم
نه. مردم انگلیس چه بسا فرقی با مردم مستعمرات ندارند. ما نباید توده را با طبقه حاکمه عوضی بگیریم.
بازی با لغات معنی دیگری دارد.
ما مبلغ تفکر مفهومی هستیم.
به قول کانت ـ روسل روشنگری ـ تفکر یا تفکر مفهومی است
و
یا
اصلا تفکر نیست
یعنی
عرعر است
جنایات و مکافات ؟
یعنی بوش پدر و پسر
با جنایاتی که مرتکب شدن ....هم ؟
اون خلبان یانکی....هم
دمار از روزگار شأن ....؟
فاضل
خود طبقه حاکمه که جنایت نمی کند تا مکافات شود و یا دچار عذاب وجدان شود.
طبقه حاکمه
کارهای خونالود را به عهده خود توده می گذارد.
یعنی
اگر احیانا
بازخواست شود
فرزندان مجبور مردم
محکوم می شوند.
دهها هزار سرباز یانکی برگشته از جبهه
بیمار روانی اند و توان زندگی با زن و بچه خود را
دیگر حتی ندارند
زنی که می پذیرد یک ضعیفه است و می باید این گونه پوشش داشته باشد . . . متاسفم
ناصر
نه. این نشانه رئالیسم زنان حزب اللهی و طالبانی است. اینها واقعا ضعیفه و ناقص العقل و ناقص الدنده و ناقص الدندان اند
بالاخره يا يک پست شما موافقم
فهمیمه
موافقت با نظر بدتر از مخالفت با نظر است.
چرا و به چه دلیل؟
آقا جون چیه حرف حسابت، دنبال یکی به دو کردن هستی.? چندبار اومدی منشنهای بی ربط گذاشتی، ناراحتی آنفالو کن
مشکات
هنر خیلی ها
هندوانه چپاندن زیر بغل این و ان و یا عوامفریبی است.
بدین طریق
همه چیز همان میماند که بوده است.
در نتیجه جامعه
طویله می شود.
هدف ما
هماندیشی و هماموزی است.
به عوض چاقوکشی
بهتر است که هماندیشی کنیم و از همدیگر بیاموزیم و بیندیشیم
تداوم بخشیدن به خریت
هنر نیست
همه جا
در
عخبار
صحبت از خدمات حریفه است.
معلوم نیست که منظور از خدمات چیست.
شاید
خدمات
جمع خدمه
یعنی کنیزان و کلفت های حریفه باشد.
وگر نه
استعمار ملل دیگر
که خدمت به انان نیست
نگرش
که شخصی نیست.
نگرش حسن و حسین که وجود ندارد.
حتی کلمه ای از حرف های افراد مال آنها نیست.
افکار به بشریت تعلق دارند و نه به افراد.
بشریت هم به طبقات اجتماعی تقسیم بندی شده است
و هر طبقه افکار خاص خود را دارد.
اختلاف نظر میان افراد
در واقع
اختلاف طبقاتی میان طبقات اجتماعی است.
این هارت و پروت را شاملو خطاب به خمینی سروده است. شاملو واقعا هم عدوی فاشیسم و فوندامنتالیسم نبوده است. به همین دلیل نه شاه مویی از سرش کم کرده است و ن هشیخ. انکار کسی که هنر نیست
جامعه چیست؟
چامعه را که بر اساس حالات روانی طبقه بندی نمی کنند.
جامعه شاد و ناشاد وجود ندارد.
چی وجود دارد؟
هی همشهری.
ک گ ب
همانقدر می تواند در میدان سرخ مسکو
اعلامیه پخش کن را بازداشت کند
که
ساواک در میدان امام و عمامه تهران.
اکابر توانگر کند فرد را
در اتحا شوروی و ایران
عنگلاب پیروز شده است
و
انقلاب سرخ و سفید
شکست خورده است.
حتی کوران و کران و خران
از این فاجعه خبر دارند
چه رسد به اعلامه نگاران
رهبر حزب کمونیست چین
به
نظر بعضی از علامه ها
احمق است؟
توان تفکر اگر ندارید،
توان مقایسه که دارید.
هر خری حتی قادر به مقایسه گرگ با سگ است.
چرا دیمدام و لیملام
عاجز از مقایسه باید باشند؟
به کجای اینهمه عندیشه باید بست پالان را
بنده خانواده ام ساکن در امریکا هستن
اگر دلم در گروی این ملک نبود که اینجا نبودم
حریف
آره.
مسئله
فقط
این است که اوپوزیسیون جنقوری دنبال چیست؟
محل سکونت که تعیین کننده نیست.
ما هم دیری است که
ساکن قند هاریم.
بی آنکه علاقه ای به قند داشته باشیم
و هار باشیم.
برای اینکه به دنبال حقیقتیم
حتی
اگر با منافع سگان پناهنده به قندهار
ناسازگار باشد.
آره.
مگر قحط جنایت است؟
در همین طویله
دهها هزار نفر
را
چه بسا
قصابی کرده اند.
بی انکه کسی ککش گزیده باشد.
چه بسا توجیه کرده اند.
در افغانستان و عراق و لیبی و سوریه و اوکراین و امریکای لاتین و غیره
هر روز صدها دختر و پسر و پیرو برنا کشته می شوند.
کدام شاعری شعری برای شان سروده است؟
عجب استدلال بند تنبانی از سکنه جنقوری اسلامی.
سازمان شانگهای
آلترناتیوی برای اتحادیه اروپا در قاره آسیا است
ترکیه
و
روسیه
کشورهای نیمه اروپایی ـ نیمه آسیایی اند.
سیستم های اقتصادی ـ اجتماعی این کشورها
یکسان نیست.
حتی میان این کشورها تضادهای ارضی جدی وجود دارد.
بخشی از خاک چین پس از جنگ تریاک
توسط روسیه تزاری و هند بریتانیایی تصاحب شده است.
مگر میان کشورهای عضو ناتو مثلا یونان و ترکیه اختلاف ارضی وجود ندارد؟
ترکیه و ایران
هنوز عضو این سازمان نیستند.
در مرحله نظارتند.
ترکیه را به اتحادیه امپریالیستی اروپا راه نداده اند
و
ایران را ایزوله کرده اند.
ترکیه با ج. خ. چین در زمینه های مختلف تضادهای جدی دارد و حامی باندهای ترور فوندامنتالیسم اسلامی در چین است.
ج. خ. چین در معرض خطر حمله امپریالیستی است
علامه جات جنقوری چه رهنمودی برای جمهوری خلق دارند و برای جنقوری اسلامی دارند؟
جانیان جنقوری اسلامی
اگر تیز بنگریم
کار افرینان خیره اند
برای علافان و عیاشان و خیال بافان کشور بی سامان.
هر از گاهی
دختر زیبایی را می کشند
تا
علافان و عیاشان به جنب و جوش آیند
و
عشعار اروتیکی ـ استه تیکی بند تنبانی سر هم بندی کنند و خوش باشند.
و گرنه جهان کشتارگاهی است
دنیا به دست دروغگوها و پشت هم اندازها و حقهبازها اداره میشود ...
"عباس معروفی
معروفی
عقب مانده تر از آخوندها ست.
دنیا و یا جامعه بشری
که همه جا و همیشه یکسان نیست.
جامعه بشری حاوی فرماسیون های اقتصادی مختلف و متضاد است:
تفاوت و اداره کوبا با کلمبیا از زمین تا آسمان است.
با مفاهیم راست و دروغ که نمی توان جامعه را توضیح داد
عشق به وطن یعنی عشق به هموطن!
خشم مقدس را با همبستگی با هموطنان کُردمان معنا بخشیم
دیبا
اولا
خشم
کسب و کار خر است و نه خدرمند.
ثانیا
مگر جانیان و جلادان مهساها
بیگانه اند و هموطن شما نیستند؟
راستی وطن چیست و هموطن کیست
که باید عاشقشان بود؟
ضمنا
چرا و به چه دلیل باید عاشق وطن و هموطن بود؟
دانش سخن می گوید
و
خرد گوش می دهد.
فرنگی
نه.
قضیه از قراری دیگر است.
خرد
می اندیشد
و
دانش
نتیجه تفکر خرد اندیشنده است.
انتقادات بند تنبانی اعضای طبقات و هیئت های حاکمه
فرم دیگری از تحکیم حاکمیت طبقات حاکمه است.
هدف
ارسال مردم به دنبال نخود سیاه است.
هدف خر پروری است.
ترفند اصلی در این انتقادات
وجود ذراتی از حقیقت در آنها ست
ذراتی از حقیقت
برای پرده پوشی و فراموشی کل حقیقت.
برای پرده پوشی و فراموشی
تنها ره رهایی
از طریق انقلاب اجتماعی
تحت رهبری حزب انقلابی طبقه کارگر است.
کسی مطالب شما را نمی خواند.
حریفه
دلیلش
فقر مفهومی خلایق جنقوری است
و
نه مغلق و مبهم بودن سخنان ما
آره.
ولی فقط از در عقب شفا خواهند داد.
به نظر علمای دهقانان ایران
اگر امام زمان بیاید
قبل از همه
گردن کلفت اخوندها را خواهد زد.
خدا
در روز قیامت
چوب در ماتحت روحانیت خواهد کرد و به قعر دوزخ خواهد افکند.
شفا کجا بود.
بهشت فقط و فقط
نصیب
زحمتکشان خواهد شد.
بهشت واقعا هم حاصل زحمت زحمتکشان بوده است و خواهد بود.
بهشت از زمین به آسمان رفته است
در این باغ کوچک چرا چرا صدای تبر قطع نمیشود چرا صدای افتادن؟ تا کی به سوگ سروها بنشینیم تا کی به سوگ صنوبرها؟ در این باغ کوچک مگر چند سرو و صنوبر هست که دندان برندهی تبر از شکستنشان سیر نمیشود؟
امیلی
باغ و بوستان نیست
طویله است.
عخبار امپریالیستی
زهر خبر را می گیرند.
چون بهترین روابط را با جانیان جمکران دارند.
اگر در ج. خلق چین
جوانی تصادفا خون دماغ شده بود
بلوا به پا می کردند.
اکثراوقات که ارزوی مرگ میکنم میگم کاش بجای کسی که دوس نداره بمیره من بمیرم. واقعا میگم کاش جای مهسای زیبا یا امیرحسین عزیزم من میرفتم.
لیلی
مرگ در یک قدمی است.
هر رهگذری می تواند
در طویله
با بهانه و بی بهانه
قبض روح شود.
زنده ماندن
امری
تصادفی است
قانونمند
جان باختن زنان و جوانان است
جنگ طبقاتی است
می کشند تا نظام ضحاکی خود را تحکیم بخشند
ادامه دارد.
۱۴۰۱ شهریور ۳۰, چهارشنبه
کلنجار ایده ئولوژیکی با همنوع (۱۴۵)
میم حجری
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر