۱۴۰۱ مهر ۸, جمعه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) ایمانسیپاسیون زنان (رهایش زنان) (۸)

  

 فرهنگ کوچک ایمانسیپاسیون زنان

کیرستن کناک

برگردان

میم حجری

ح

ایمانسپاسیون سیاسی زنان در آلمان دموکراتیک

 

۱

·    در سیستم سیاسی آلمان دموکراتیک رسم بر آن نبود که تصمیمگیری ها از سطوح مختلف سیسم سیاسی تحت تأثیر قرار داده شوند.

 

۲

·    شرکت افراد و یا گروه های منفرد در امور مربوط به کل جامعه تنها در چارچوب «سانترالیسم دموکراتیک» انجام می یافت.

 

۳

·    در چارچوب «سانترالیسم دموکراتیک» سازمان های زیر شرکت داشتند:

 

الف

·    حزب سوسیالیستی واحد آلمان (SED)

 

ب

·    حزب دموکرات ـ مسیحی آلمان (CDU)  

 

پ

·    حزب لیبرال ـ دموکراتیک آلمان (LDPD)   

 

ت

·    حزب ملی ـ دموکراتیک آلمان (NDPD)   

 

ث

·    حزب دموکراتیک دهقانی آلمان (DBD)   

 

ج

·    انجمن سندیکاهای آزاد آلمان (FDGB)

 

ح

·    جوانان آزاد آلمان (FDJ)  

 

خ

·    انجمن فرهنگی

 

چ

·    انجمن دموکراتیک زنان آلمان (DFD)

·    و غیره

 

۴

·    این بدان معنی بود که تصمیمگیری ها در هیرارشی (سلسله مراتب) صورت می گرفتند.

 

۵

·    هیرارشی ئی که هر کدام از گروه ها در آن اختیاراتی داشتند و حزب سوسیالیستی واحد آلمان (SED) را به مثابه ارگان رهبری برسمیت می شناختند.

 

۶

·    اوپوزیسیون و پلورالیسم وجود نداشت.

·    و لذا شرکت زنان نیز تحت تأثیر قرار می گرفت (و محدود می شد.)

 

۷

·    شعار این بود که زنان با شرکت در کار نه فقط برابرحقوقی خود را تضمین می کنند، بلکه علاوه بر آن به تقویت اقتصاد کشور می پردازند و ساختمان آلمان دموکراتیک را تثبیت می کنند.

 

۸

·    در سال ۱۹۴۹ در بخش رهبری حزب، نماینده زنان نیز شرکت داده شد.

 

۹

·    البته نه به قصد نمایندگی منافع زنان، بلکه به نیت طرحریزی و تحقق آمال های حزب.

 

(این ادعای حریفه

عوامانه

است.

حزب طبقه کارگر

سرسخت ترین و پیگیرترین نماینده زحمتکشان و زنان بوده است.

رهایش حقیقی زنان

جزو آمال اساسی طبقه کارگر سازمان یافته بوده است.

مترجم)

 

۱۰

·    اخصاص دادن پستی به نمایندگان زنان در رهبری و دبیرخانه حزب سوسیالیستی واحد آلمان (SED) در سال های (۱۹۴۶ ـ ۱۹۵۰) جامه عمل نپوشید، زیرا آن سد راه سیاست کادری مرکزیت دموکراتیک استالینیزه شده تلقی می شد.

 

۱۱

·    در تخصص های بنیادی جامعه از قبیل آموزش، پرورش، حرفه و حیات اجتماعی (در انجمن سندیکاهای آزاد (FDGB) و جوانان آزاد آلمان (FDJ)   تعداد اعضای به لحاظ سیاسی متخصص اندک بود) تقسیم جنسیتی ۵۰ : ۵۰ درصد بود.

 

۱۲

·    اما از پله های رهبری جامعه هرچه بالاتر می رفتی، کمبود نمایندگی زنان به وضوح محسوس می شد.

 

۱۳

·    بدین طریق، تعداد زنان در کمیته مرکزی حزب سوسیالیستی واحد آلمان (SED) هرگز از ۱۵ درصد تجاوز نکرد.

 

۱۴

·    زنها عمدتا فونکسیون های ایده ئولوگ و متخصص سازمانی را تقبل می کردند.

 

۱۵

·    در انجمن سندیکاهای آزاد (FDGB) ۴.۵ میلیون زن سازمان یافته بودند که عمدتا به حزب در جهت سازگارسازی مادریت و اشتغال کمک می رساندند.

 

۱۶

·    مسئله گذاری های خاص زنان به طور رئال صورت نمی گرفت.

 

۱۷

·    انجمن دموکراتیک زنان آلمان (DFD) با ۱.۴ میلیون عضو به مثابه «سازمان توده ای سوسیالیستی» تلقی می شد که منافع اعضایش در تقابل با جهانتصویر «سوسیالیستی» قرار داشت.

 

۱۸

·    در انجمن دموکراتیک زنان آلمان (DFD) زنان عضو حزب متحده سوسیالیستی آلمان (SED) شرکت نداشتند، مواضع رهبری آن اما از سوی اعضای حزب متحده سوسیالیستی آلمان (SED) اشغال شده بود.

 

۱۹

·    انجمن دموکراتیک زنان آلمان (DFD) می بایستی  زنانی را سازمان دهد که برای حزب سوسیالیستی واحد آلمان (SED) و انجمن سندیکاهای آزاد (FDGB) علاقه ای نشان نمی دادند، مثلا زنان خانه دار و یا مذهبی بودند.

 

۲۰

·    هدف انجمن دموکراتیک زنان آلمان (DFD) عبارت بود از تحکیم پیوند توده های زن با آلمان دموکراتیک و توضیح مسئولیت زنان در رابطه با امر «صلح و سوسیالیسم.»

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر