پروفسور دکتر اریش هان
برگردان
۳
ت
فوندامنتالیسم
۱
· فوندامنتالیسم های امروزی از اهمیت سیاسی بسیار بزرگی برخوردارند.
۲
· من از فوندامنتالیسم ها صحبت می کنم، تا سوء تفاهم رایج در افکار عمومی را که از فوندامنتالیسم فقط یکی از فرم های نمودین آن، یعنی فرم اسلامیستی آن را مطلق می کند، از بین ببرم.
۳
· پدیده فوندامنتالیسم که به ویژه در سالهای ۸۰ میلادی درابعاد نوینی، عمدتا در جهان سوم پا به عرصه وجود گذاشته بود، در بسیاری از بررسی ها کلا به عنوان یک جریان مخالف (اوپوزیسیون) و به مثابه یک طغیان علیه مدرنیته مورد بحث قرار گرفته است.
۴
· این پدیده اما از اواسط سال های ۹۰ میلادی، میدان عمل خود را وسعت بخشیده است.
۵
· لبه تیز شکوه و و شکایت و انتقاد روزافزون متوجه مواضع فوندامنتالیستی ئی است که بی تردید تهدیدی علیه مدرنیته به شمار می آیند، ولی خود در چارچوب مدرنیته عمل می کنند.
۶
· در این جریانات، عناصر ایراسیونالیستی از سه لحاظ زیر نقش چشمگیری بازی می کنند:
الف
· ادعای فوندامنتالیستی رسالت الهی
ب
· آناکرونیسم ها و پارادوکس ها
پ
· تعقل دروغین.
الف
ادعای رسالت آسمانی
۱
· جنبش های فوندامنتالیستی اصولا بر تفاسیر، اصول و تعالیم مشخصی بنیاد گذاشته می شوند.
۲
· توسعه، تکامل و تغییر واقعی را خطری برای هویت واقعی و یا من در آوردی خود تلقی می کنند.
۳
· برای حفظ و نگهداری ارزش های مورد نظر خود وارد عمل می شوند.
· (مارتین مارتی، «هل من مبارز های فوندامنتالیسم»، ۱۹۹۶ ، ص ۴۵)
۴
· هم نیات و هم متدهای آنها برای جامه عمل پوشاندن به آنها ایراسیونا (ضد عقلی) اند.
۵
· آنها از هرنوع بحثی راجع به اصول و حقایق ابدی (فوندامنتال ها) شانه خالی می کنند.
· (توماس مایر «فوندامنتالیسم. قیام بر ضد مدرنیته»، ۱۹۸۹، ص ۱۶)
۶
· آنها در بحث پیرامون تداوم بی چون و چرای مبادی اصولی به دامن حقایق ازلی و ابدی پناه می برند.
۷
· آنها اصول اساسی و یا مطالبات سیاسی و اخلاقی خود را از منابع «مقدس» ـ خواه متون مذهبی و خواه قوانین ماقبل تاریخی (مانند طبیعت انسانی و یا حقوق طبیعی) استخراج می کنند.
۸
· آنها واقعیات موجود، واقعیات ناشی از جامعه و توسعه و تکامل تاریخی (قوانین، نهادها و هنجارها) را بر اساس آنها (منابع مقدس) مورد ارزیابی قرار می دهند.
۹
· از این رو، فوندامنتالیسم را می توان به عنوان «فرم خود ویژه و مدرن مذاهب سیاسی شده» و به مثابه «سنت گرائی مهاجم» به شمار آورد.
· (هاینر بیلفلد، «مذهب سیاسی»، ۱۹۹۸)
· (لوسوردو، «فوندامنتالیسم چیست؟»، ۲۰۰۱، ص ۱۱)
۱۰
· از نقطه نظر ئولا برکه ویتس، «فاناتیسم و اسرارآمیز قلمداد کردن تاریخ» وجه مشترک همه فوندامنتالیسم ها ست.
· (ئولا برکه ویتس، «ما شاید دیوانه بشویم»، ۲۰۰۲، ص ۱۷)
۱۱
· به همین دلیل است که گشتاورهای ایراسیونالیستی عناصر ذاتی فوندامنتالیسم ها را تشکیل می دهند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر