تحلیلی
از
شین میم شین
۴
در این صورت، دیالک تیک جبر و اختیار (دیالک تیک تقدیر و تدبیر) به شکل دیالک تیک واره همه چیز و هیچ بسط و تعمیم می یابد.
یعنی یکی از دو قطب دیالک تیک حذف می شود و دیالک تیک تکقطبی می گردد.
یعنی جبر (تقدیر) همه کاره و مطلق العنان می شود و برای اختیار و یا انسان کمترین نقشی باقی نمی ماند.
انسان بدین طریق به درجه ای نازلتر از حشرات حتی تنزل می یابد.
چون حشرات و جانوران به فرمان غرایز خویش نقش معینی ایفا می کنند.
۵
تراژدی ها
به لحاظ اسلوبی (متدیکی) نتیجه تبدیل دیالک تیک جبر و اختیار به دیالک تیک واره همه چیز و هیچ
صورت می گیرند.
اگر تدبیر رستم، لال و بسته لب نمی ماند،
تقدیر و یا جبر نمی توانست مطلق العنان گردد و فاجعه بیافریند.
۶
رستم چه کور بود که گم باد نام او
دستی به آشتی، نگشاده
خود جنگ ساز کرد
دلیل کوری رستم نیز تخریب دیالک تیک جبر و اختیار بوده است.
وقتی جبر (تقدیر) همه کاره باشد، انسان سلب انسانیت می شود و تا درجه جمادات تنزل می یابد:
در این صورت است که همه دستاوردهای میلیون ها ساله توسعه و تکامل انسانی فاقد فونکسیون می گردند:
چشم می بیند، بی آنکه ببیند.
گوش می شنود، بی آنکه بشنود.
بینی می بوید، بی آنکه ببوید
و الی آخر.
به همین دلیل است که رستم کورکورانه عمل می کند و به جای شناسائی فرزند خود در زیر ماسک دشمن، به جنگ آغاز می کند.
۷
وقتی گئورگ لوکاچ می گوید که هر خطا و خیانت با زیر پا نهادن دیالک تیک آغاز می شود،
منظورش همین است.
هیچکس حق ندارد که دیالک تیک عینی هستی طبیعی و اجتماعی را به شکل دیالک تیک واره همه چیز و هیچ تخریب کند.
و گرنه مرتکب خطا و خیانت می شود
و فاجعه و تراژدی می آفریند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر