میم حجری
یا روشنگری علمی و انقلابی و یا عوامفریبی
خیانت و خدمت
از مفاهیم نظامات جامعتی برده داری و فئودالی اند.
با این جور مفاهیم
فقط می توان گردن زد و خلعت بخشید.
ولی نمی توان از عهده تحلیل علمی مسائل مربوطه برآمد.
برای دیالک تیک ماتریالیستی بدیلی وجود ندارد.
حزب ک. شوروی
پس از ترور لنین و ترور مارکسیست ـ لنینیست های همرزم لنین توسط استالین و سیطره شرم انگیز استالینیسم
طویله شده بود.
همین روسیه و اوکراین که غله خانه جهان تلقی می شود،
تحت وزارت گربه چوف در کشاورزی،
قادر به تهیه نان بخور و نمیر برای اعضای جامعه نبود.
ویترین های گل و گشاد خالی از لقمه ای نان و گوشت و مواد غذایی آبرو می بردند.
فقدان کادر حزبی مسلح به تئوری
ح. ک. شوروی را به خوابگاهی شبیه مجلس شورای اسلامی تبدیل کرده بود.
طرز «تفکر» اسکولاستیکی
یعنی
نشخوار طوطی وش کلمات قصار از لنین و استالین
جای تفکر مارکسیستی ـ لنینیستی خلاق
را
گرفته بود.
گربه چف و طویله موسوم به حزب ک. شوروی
قصد احیای لاسالیانیسم (سوسیال ـ دموکراتیسم) را داشت
و
کفن و دفن
کمونیسم علمی
را
تدارک می دید.
بهترین مشاورین گربه چف
ویلی براند و امثالهم بودند و خط مشی او را تعیین می کردند.
ولی سوسیال ـ دموکراتیسم
ایده ئولوژی انحصارات امپریالیستی است
و
فقدان بورژوازی در اتحاد شوروی
به نقش بر آب شدن این اوتوپی گربه چوفیستی منجر شد.
بدترین ضربه بر گربه چوف و گربه چوفیسم
توسط یلسین فرود آمد.
گربه چوف
اوتوریته خود را از ح. ک. شوروی کسب می کرد.
ولی تحت فشار یلسین به انحلال ح. ک. شوروی و در نتیجه به انحلال خود و اوتوپی گربه چوفیسم دست زد
و
جامعه شوروی
به
کنام ددان و درندگان و دزدان و رهزنان و آدمکشان
مبدل شد
تا
منجی ئی به نام پوتین از باند یلسین بر اریکه قدرت نشیند
و
آبرویی صوری و بند تنبانی برای روسیه ذلیل و آبروباخته
دست و پا کند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر