۱۳۹۸ آذر ۱۷, یکشنبه

خود آموز خود اندیشی (۱۹۸)



شین میم شین

نه 
اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه
 اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.

شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۲۴ ـ ۲۵)

حکایت چهارم
 
۱  
وگر زنده دارد شب دیرباز
بخسبند مردم، به آرام و ناز

معنی تحت اللفظی:
اگر پادشاه شب زنده داری کند
مردم
به خواب ناز خواهند رفت.

در
قاموس سعدی
خواب و بیداری شاه شباهنگام
تأثیر معکوس در وضعیت توده
خواهد داشت.

اگر
به
 جای شاه
 شبان
را
بگذاریم
و
به
جای توده،
گله گوسفند
را
منظور سعدی بهتر معلوم خواهد شد.

سعدی
راه حل تضادهای اجتماعی ـ اقتصادی عینی مستقل از این و آن
را
در
سوبژکت
 (پادشاه)
می جوید
 و
نشان می دهد.

این نوعی سوبژکتیویسم است.

طنز تاریخ را باش :
کسی که به جزم «مشیت الهی» ایمان مطلق دارد
 و
برای سوبژکت (انسان)
کوچکترین نقشی قائل نیست،
اکنون خواب و بیداری قلدری
را
به
مثابه علت ذلت و آسایش مردم
قلمداد می کند.

منادی سرسخت دیالک تیک در قرون وسطی،
کسی
که
سطر سطر نوشته هایش از مفاهیم دیالک تیکی لبریز است،
اکنون دیالک تیک اوبژکت ـ سوبژکت را از هم می گسلد
 و
 سوبژکت بیچاره (ملک)
را
مطلق و همه کاره می کند.

خلق در قاموس سعدی،
 با
 گله بی شعور و بی تمیز
عوضی گرفته می شود
و
 لذا
 سعادت و ذلت آن
به
عهده عنصری خارجی (الله و یا ظل الله) گذاشته می شود.

بنیاد جامعه
 از
دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی
تشکیل می یابد.

میان نیروهای مولده و مناسبات تولیدی
 رابطه محتوا و فرم
برقرار است
و
در
 قلب نیروهای مولده
 انسان مولد (توده مولد و زحمتکش)
 قرار دارد.

بدون توده مولد و زحمتکش تحولی امکان پذیر نیست،
حتی اگر سرآمدترین رهبران
زمام امور را بدست داشته باشند.

تحول اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی
 از
 گردنه دیالک تیک توده و رهبر (شخصیت)
 می گذرد.

توده و رهبر پیون ددیالک تیکی تنگاتنگی با یکدیگر دارند
و
یکی بدون دیگری نمی تواند
وظیفه تاریخی خود
را
انجام دهد.
خواب و شب زنده داری پادشاه،
تنها و تنها
در
 پیوند دیالک تیکی با توده مولد و زحمتکش
می تواند مؤثر واقع شود و لاغیر.

حلال مشکلات باید نه در رهبر، بلکه در دیالک تیک توده و رهبر، ضمن توجه به سطح توسعه نیروهای مولده جامعه
 جسته شود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر