شین میم شین
نه
اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه
اندیشیدن مادرزادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.
شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۲۴ ـ ۲۵)
حکایت چهارم
۱
وگر زنده دارد شب دیرباز
بخسبند مردم، به آرام و ناز
معنی تحت اللفظی:
اگر پادشاه شب زنده داری کند
مردم
به خواب ناز خواهند رفت.
در
قاموس سعدی
خواب و بیداری شاه شباهنگام
تأثیر معکوس در وضعیت توده
خواهد داشت.
اگر
به
جای شاه
شبان
را
بگذاریم
و
به
جای توده،
گله گوسفند
را
منظور سعدی بهتر معلوم خواهد شد.
سعدی
راه حل تضادهای اجتماعی ـ اقتصادی عینی مستقل از
این و آن
را
در
سوبژکت
(پادشاه)
می جوید
و
نشان می دهد.
این نوعی سوبژکتیویسم
است.
طنز تاریخ را باش :
کسی که به جزم «مشیت
الهی» ایمان مطلق دارد
و
برای سوبژکت
(انسان)
کوچکترین نقشی قائل نیست،
اکنون خواب و بیداری قلدری
را
به
مثابه علت ذلت و آسایش مردم
قلمداد می کند.
منادی سرسخت دیالک تیک در قرون وسطی،
کسی
که
سطر سطر نوشته هایش از مفاهیم دیالک تیکی لبریز
است،
اکنون دیالک تیک
اوبژکت ـ سوبژکت را از هم می گسلد
و
سوبژکت بیچاره (ملک)
را
مطلق و همه کاره می کند.
خلق در قاموس سعدی،
با
گله بی
شعور و بی تمیز
عوضی گرفته می شود
و
لذا
سعادت و
ذلت آن
به
عهده عنصری خارجی (الله و یا ظل الله) گذاشته می
شود.
بنیاد جامعه
از
دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات
تولیدی
تشکیل می یابد.
میان نیروهای مولده
و مناسبات تولیدی
رابطه محتوا و فرم
برقرار است
و
در
قلب
نیروهای مولده
انسان
مولد (توده مولد و زحمتکش)
قرار
دارد.
بدون توده مولد و زحمتکش تحولی امکان پذیر نیست،
حتی اگر سرآمدترین رهبران
زمام امور را بدست داشته باشند.
تحول اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی
از
گردنه دیالک تیک توده و رهبر (شخصیت)
می گذرد.
توده و رهبر پیون ددیالک تیکی تنگاتنگی با یکدیگر
دارند
و
یکی بدون دیگری نمی تواند
وظیفه تاریخی خود
را
انجام دهد.
خواب و شب زنده داری پادشاه،
تنها و تنها
در
پیوند
دیالک تیکی با توده مولد و زحمتکش
می تواند مؤثر واقع شود و لاغیر.
حلال مشکلات باید نه در رهبر، بلکه در دیالک تیک توده و رهبر، ضمن توجه به سطح توسعه نیروهای مولده جامعه
جسته
شود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر