شی جین پینگ
(تاریخ تولد: ۱۹۵۳)
و
پینگ لییوان
پینگ لییوان
سیاستمدار چینی و عالیرتبهترین مقام جمهوری خلق چین است
ویرایش و تحلیل
از
شین میم شین
منیع:
صفحه فیسبوک روزبه نوید
۱
ما باید همچنان
آزمایش و تجربه اندوزی را ادامه داده،
تا
مارکسیسم
را
با
شرایط دوران کنونی
درآمیزیم.
روح و روان یک حزب،
اصولی
است
که
آن را هدایت می کند.
در بیش از ۹۵ سال گذشته،
حزب کمونیست چین
به
بسیاری از وظایفی که از جانب سایر احزاب غیر ممکن تلقی میشد
جامه عمل پوشاند.
دلیل آن دقیقأ در این است که ما مارکسیسم را به عنوان راهنمای عمل قرار داده،
و
بدین ترتیب تئوری های مارکسیسم
توسعه بیشتری پیدا کرد.
این امر
حزب ما
را
قادر نمود
تا
بتواند خود را از محدودیت های کلیه نیروهای سیاسی،
که
هدف شان منافع خاص خودشان بود
رها کند.
این امر
ما
را
قادر ساخت
تا
با اتکاء به نظریه ماتریالیستی دیالکتیک و با از خودگذشتگی
انقلاب چین را رهبری کرده و به توسعه و رفرم ادامه دهیم.
همزمان
بر پایه حقیقت و راستی
به
اصلاح اشتباهاتی که نموده بودیم
بپردازیم.
حزب ما
چه در شرایط مساعد و یا غیر مساعد
هرگز در اعتقاد به مارکسیسم تزلزلی به خود راه نداده است.
مارکسیسم و توسعه آن در چین
همواره
رهنما و راهگشای علمی
برای حل و فصل روابط حزب ما و مردم ما،
و
یک پایگاه
برای اتحاد در حزب و بین مردم کلیه اقوام بوده است.
مارکسیسم
رهنمون اصلی اندیشه ما
برای تأسیس حزب و میهن می باشد.
حزب
با
جدائی از و یا ترک مارکسیسم،
روح، روان و راه خود را از دست خواهد داد.
در
رابطه با مارکسیسم
بعنوان اندیشه رهنمای اصلی،
ما
هرگز
تحت هیچ شرایطی تزلزلی از خود نشان نخواهیم داد.
در
همین راستا،
هنگامی که با ویژگی های زمان روبرو هستیم
و
واقعیت های نو
ما
را
همواره به چالش می کشند،
مارکسیسم
نیز
احتیاج دارد
تا
بتواند با واقعیتهای چین تلفیق گشته، آماده باشد و پاسخگوی نیاز مردم چین شود.
مارکسیسم
حقیقت را محبوس نمی کند
بلکه راه را به سوی حقیقت می گشاید.
فردریک انگلس
می گوید:
"روش کلی تفکر مارکس (Auffassungweise) بیشتر در یک دکترین بمثابه یک متد نیست.
آن چیزی که این دکترین فراهم می کند
دگمهای آماده شده نیست،
بلکه چون یاری دهنده تحقیقات بیشتر و متد برای تحقیق است."
(فردریک انگلس، "انگلس به ورنر سومبارت"، کارل مارکس و فردریک انگلس: مجموعه آثار، جلد ۵۰ ، نسخه انگلیسی، انتشارات بین المللی (انترناسیونال پابلیشر)، نیویورک،۱۹۹۶، صفحه۴۶۱.)
ادامه دارد.
روح و روان یک حزب،
اصولی
است
که
آن را هدایت می کند.
در بیش از ۹۵ سال گذشته،
حزب کمونیست چین
به
بسیاری از وظایفی که از جانب سایر احزاب غیر ممکن تلقی میشد
جامه عمل پوشاند.
دلیل آن دقیقأ در این است که ما مارکسیسم را به عنوان راهنمای عمل قرار داده،
و
بدین ترتیب تئوری های مارکسیسم
توسعه بیشتری پیدا کرد.
این امر
حزب ما
را
قادر نمود
تا
بتواند خود را از محدودیت های کلیه نیروهای سیاسی،
که
هدف شان منافع خاص خودشان بود
رها کند.
این امر
ما
را
قادر ساخت
تا
با اتکاء به نظریه ماتریالیستی دیالکتیک و با از خودگذشتگی
انقلاب چین را رهبری کرده و به توسعه و رفرم ادامه دهیم.
همزمان
بر پایه حقیقت و راستی
به
اصلاح اشتباهاتی که نموده بودیم
بپردازیم.
حزب ما
چه در شرایط مساعد و یا غیر مساعد
هرگز در اعتقاد به مارکسیسم تزلزلی به خود راه نداده است.
مارکسیسم و توسعه آن در چین
همواره
رهنما و راهگشای علمی
برای حل و فصل روابط حزب ما و مردم ما،
و
یک پایگاه
برای اتحاد در حزب و بین مردم کلیه اقوام بوده است.
مارکسیسم
رهنمون اصلی اندیشه ما
برای تأسیس حزب و میهن می باشد.
حزب
با
جدائی از و یا ترک مارکسیسم،
روح، روان و راه خود را از دست خواهد داد.
در
رابطه با مارکسیسم
بعنوان اندیشه رهنمای اصلی،
ما
هرگز
تحت هیچ شرایطی تزلزلی از خود نشان نخواهیم داد.
در
همین راستا،
هنگامی که با ویژگی های زمان روبرو هستیم
و
واقعیت های نو
ما
را
همواره به چالش می کشند،
مارکسیسم
نیز
احتیاج دارد
تا
بتواند با واقعیتهای چین تلفیق گشته، آماده باشد و پاسخگوی نیاز مردم چین شود.
مارکسیسم
حقیقت را محبوس نمی کند
بلکه راه را به سوی حقیقت می گشاید.
فردریک انگلس
می گوید:
"روش کلی تفکر مارکس (Auffassungweise) بیشتر در یک دکترین بمثابه یک متد نیست.
آن چیزی که این دکترین فراهم می کند
دگمهای آماده شده نیست،
بلکه چون یاری دهنده تحقیقات بیشتر و متد برای تحقیق است."
(فردریک انگلس، "انگلس به ورنر سومبارت"، کارل مارکس و فردریک انگلس: مجموعه آثار، جلد ۵۰ ، نسخه انگلیسی، انتشارات بین المللی (انترناسیونال پابلیشر)، نیویورک،۱۹۹۶، صفحه۴۶۱.)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر